با توجه به تغییر قالب سایت و تغییراتی در بخش های گوناگون، مشکلاتی در بخش های گوناگون بوجود آمده که در حال رفع این مشکلات و بازسازی بخش های آسیب دیده هستیم. از شکیبایی شما متشکریم.
بانک مرکزی ملاک های بانکداری اسلامی را در معاملات مشخص کند

بانک مرکزی ملاک های بانکداری اسلامی را در معاملات مشخص کند

گروه اقتصادی ایلام بیدار:: بانكداری اسلامی یکی از موضوعاتی است که ضرورت اجرای آن در جامعه اسلامی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

در حقیقت عمليات بانكداری در اين بانك‌ها براساس فقه معاملات اسلامی صورت می‌گيرد، طبیعتا هرچه بانکداری به نظرات اسلام نزدیکتر باشد، بیشتر اسلامی است.

در همین راستا و به منظور چگونگی اجرای این مهم در جامعه با دکتر “علی اصغر شریفی راد”، رئیس دانشگاه علوم قرآنی ایلام به مصاحبه نشستیم.

وی در این مصاحبه تأکید می کند: از وقتی که بانک ها به سمت بانک های شخصی پیش رفته، جلب سود و مشتری بیشتر بعنوان یک هدف سرمایه گذاری شده و متأسفانه آن چیزی که در بانک های غربی وجود دارد به نوعی در بانکداری اسلامی ما هم ظهور کرده است.

وی معتقد است: تلقی مردم از بانکداری، بانکداری غیر اسلامی است.

متن کامل مصاحبه گروه اقتصادی ایلام بیدار با دکتر”علی اصغر شریفی راد” در خصوص بانکداری اسلامی در زیر می آید.

*ایلام بیدار:: آقای دکتر! در ابتدا تعریفی از بانکداری اسلامی توضیح بفرمایید.  

بحث بانک و بانکداری مقوله ای است که از فرهنگ سرمایه داری نشأت می گیرد و طبیعتا تأسیس آن در فضای اسلامی نبوده که تعریف تأسیسی خاصی برای آن داشته باشیم. در حقیقت این مهم جزء مسایلی است که با آن مواجه شدیم که باید نظر فقهای اسلامی را که متکی بر نظر اسلام است را در این پدیده نوظهور در نظر بگیریم.

طبیعتا بانکداری بحثی بوده که در فضای نظام سرمایه داری مبتنی بر اینکه پول های سرگردان در جامعه را مجتمع کرده، بوده که با این پول با نیابت از صاحبان آنها کار انجام دهند، بعد از این به یک نسبتی که در بانک ها متفاوت است بین صاحبان بانک و صاحبان پول این سودها تقسیم شود.

در نظام سرمایه داری اولا، بحث “سود” بعنوان یک ملاک است؛ همانطور که در نظام اخلاقی خود اعتقاد دارند هر انچه که برای انسان سود داشته باشد، ارزش تلقی شود در نظام سرمایه داری هم مبتنی بر سود بیشتر برای صاحب سرمایه است.

*بانکداری غربی، مبتنی بر جلب سود، مایه و منفعت بیشتر است

در آنجا دیگر بحثی به اسم ربا مطرح نیست، یعنی در آنجا مؤلفه ای به اسم ربا وجود ندارد و هدف از بانکداری سرمایه داری جلب سود، مایه و منفعت بیشتر است که بعنوان ارکانی است در بانکداری غربی وجود دارد.

اینجاست که اسلام چون نظام سیاسی و انسانی تأسیس کرده، طبیعتا باید نظر خود را در این باره اعلام کند، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام مقدس جمهوری اسلامی نظرش را نسبت به بانکداری غربی هم بعنوان یک ضرورتی در نیاز جامعه امروز خود تحت عنوان جامعه بانکداری اسلامی تعریف کرد.

ایلام بیدار:: مولفه های بانکداری اسلامی کدامند؟

در نظام بانکداری اسلامی اولین مولفه ای که مطرح است، بحث قرض الحسنه است؛ یعنی پول های غیر نیاز جمع شده و به سرمایه ای برای نیاز کسانی که نیاز مبرم به پول و سرمایه دارند و یا برای رفع نیازها یا سرمایه کارهای خود تبدیل می شود.

نکته دوم آن قیدهایی است که اسلام برای معاملات در بحث دارد، ما در کتاب های فقهی کتاب هایی داریم که در ان ملاک های معملات در اسلام بیان شده است. سیستم بانکداری هم خود یک نوع معامله و یک نوع عقد است که دو طرف بانکدار و صاحب سرمایه دارد، بنابراین آن قیدهایی که در آن وجود دارد، بایستی در اینجا نیز رعایت گردد.

اولین و مهمترین ملاحضه همان بحث عدم رباست چون در قرآن به آن اشاره شده است. لذا ما آمدیم عنوان کردیم که ربا نداریم و باید مسابقه ای داشته باشیم بین بانک ها برای پرداخت سود بیشتر که در آنجا قیدی نداشته باشیم که بانک این پول را در کجا مصرف و سرمایه داری می کند.

*معاملات نباید ربوی باشد

در کشورهای غربی پول را به بانک تحویل می دهند و از طرف شخص وکیل است که برود و با این پول کار کند و چه کاری با این پول انجام می دهد ما محدودیتی نداریم. چیزی که مشخص است این است که با آن پول سود بیشتری به صاحب آن داده شود و ما در حیطه معاملات اسلامی بحث نوع معاملات را هم داریم که طبیعتا معاملات نباید ربوی باشد.

یعنی بانکی که از طرف من وکیل است نباید معامله ربوی انجام دهد، و من هم که پول را در بانک انجام می دهم نیز نباید دنبال ربا باشم و ربا را بیشتر با این معنا که من پول را به این بانک می سپارم تا مشخص شود این پول من چند درصد سود را به همراه خواهد داشت.

تعیین سود سالیانه یا ماهیانه یا روز شمار جزء ملاک های اصلی است. در حقیقت بایستی این پول ها به سمت قرض الحسنه باشد، اولین بانک های اسلامی که تأسیس می شوند صنودق های قرض الحسنه هستند. اتفاقا این صنودق ها ریشه در قبل از انقلاب نیز داشتند که خیلی محدود بودند.

*لزوم اجرای نظام بانکی قرض الحسنه و حساب های مدت دار

بنابراین دو نوع حساب بانکی را تعریف کردیم، یکی نظام بانکی قرض الحسنه و یکی هم حساب های مدت دار و سرمایه در گردش که اصلا کسی که پول را در بانک سرمایه گذاری می کرده انتظار داشته که کار برود یک کار اسلامی انجام دهد. کم کم آن وجه قرض الحسنه بانک ها بیشتر به این سمت رفته که سود بیشتر را به صاحب پول ها پرداخت نماید.

*خطر ایجاد بانک های شخصی و ظهور بانکداری غربی

مخصوصا از زمانی که ما بانک های به اصلاح شخصی را ایجاد نماییم. مبنای بانک های ما این گونه بوده که ما دولتی باشند و نماینده دولت باشد و دولت خود دنبال سرمایه داری و سود نباشد.

از وقتی که بانک ها به سمت بانک های شخصی رفته، جلب سود بیشتر و جللب مشتری بیشتر بعنوان یک هدف سرمایه گذاری شد و متأسفانه آن چیزی که در بانک های غربی داریم در بانکداری اسلامی ما هم ظهور کرد.

*بانک مرکزی مرکزی باید ملاک ها را در معاملات مشخص کند

بانکی مثل بانک مرکزی باید ملاک ها را در معاملات مشخص کند و طبیعتا باید اگر بانک ها انحرافی از این ملاک ها داشتند، آن را به مسیر اصلی خود برگردانند. تا آنجا که خبر دارم تا یک قسمتی بانک مرکزی این هدف را انجام داده و بخش مهمی از آن رسالتی را که از بانک مرکزی انتظار است انجام نداده یا حداقل ما در جریان آن نیستیم.

آن چیزی که ما متأسفانه به دنبال بانکداری اسلامی هستیم در ذهن مردم متأسفانه تعریف ارزشی و مبتنی با بانکدرای اسلامی نداریم و آنچه که مشهود است این است که پولی را از بانک می گیرند بعنوان قرض و بر این پول یک پول ثابتی از ابتدا مشخص است که همان سود بوده بر آن بسته می شود.

*وقتی بانک ها بنگاه دار می شوند

اگر هم پولی به بانک سپرده می شود که برای مشتری کار کند، بانک ها در این راستا بنگاه دار می شوند که بعنوان یک معضل جدی تلقی می شود و نکته دوم این که سود تقریبا برای مردم از قبل تضمین شده، بطوری که میزان سود از قبل هم تعیین شده است.

به نظر می رسد که تعریف مردم از بانک همان تعریف سرمایه داری است، یعنی کسی که از بانک پولی را تحت عنوان وام تعلق می گیرد در قبال آن یک سری برگه ها را امضا می کند که متأسفانه متصدی این کار توضیحی نمی دهد که فرد با این امضاها چه وکالتی به بانک می دهد و بانک به نیابت از شما چه اختیاراتی دارد و در مقابل بانک چه به شما خواهد داد و یکسری مسایل دیگر.

با این حرکت آن چیزی که در شکل من ذهن می گیرد، دقیقا یک معامله ربوی است و نوعا در عرف مردم مرسوم است که در قبال این وام این مقدار سود پرداخت می شود، که این سود همان ربا است.

ذهنیت مردم متأسفانه سود قطعی است که سود قطعی ربوی است. از آنجا که مردم در بانکداری اسلامی دچار شبهه هستند، لذا امروزه شکلی که برای مردم توجیه اسلامی باشد، متأسفانه نداریم و برداشت ها نوعا از بانکداری ما همان بانکداری ربوی است.

*جامعه نسبت به بانکداری و سیستم بانکی اعتماد لازم را ندارند

لذا این امر باعث شده که بخش مهمی از جامعه ما نسبت به بانکداری و سیستم بانکی اعتماد لازم را نداشته باشند، البته برخی از مراجع ما از جمله مرحوم آیت الله بهجت سودها را حرام می دانستند. البته این را هم باید گفت که در کشورهای غیر اسلامی میزان ارائه سودها کمتر از 10 درصد است که این خود نیز جای تأمل بسیاری دارد.

در سیستم بانکداری اسلامی بنای بر این بوده که از مردم فقط سود گرفته نشود و از مردم هزینه کارمزد گرفته شود و در واقع چیزی که مردم حساب می کنند میزان کارمزد این مقدار نمی شود.

هم اکنون سیستم بانکداری با یک سؤال اساسی رو به رو است که اگر به کار خود اطمینان دارد باید مردم را توجیه کند و اگر جوابی به سوالات ندارد، طبیعتا باید رویه خود را در انجام بانکداری و میزان سودها تغییر دهد.

الگوی بانکداری اسلامی تاکنون تحقق پیدا نکرده و به سمت بالعکس شدن پیش می رود، در حقیقت تلقی مردم از بانکداری بانکداری غیر اسلامی است.

منبع: ایلام بیدار