با توجه به تغییر قالب سایت و تغییراتی در بخش های گوناگون، مشکلاتی در بخش های گوناگون بوجود آمده که در حال رفع این مشکلات و بازسازی بخش های آسیب دیده هستیم. از شکیبایی شما متشکریم.
مومنی: بر اساس نظریه “تعمیم ربای شهید بهشتی”؛مابه التفاوت حقوق های نجومی ربوی است

مومنی: بر اساس نظریه “تعمیم ربای شهید بهشتی”؛مابه التفاوت حقوق های نجومی ربوی است

دکترفرشاد مومنی در ابتدای سخنانشان با ابراز امیدواری از اینکه از همه آنچه در این نشست گفته و شنیده می شود خیری برای آینده کشوربه ارمغان بیاید، گفت: در ادامه سخنان فرزند شهید آیت الله بهشتی بر این نکته تاکید می نمایم که کسی درباره نامطلوب بودن شرایط کنونی حیات جمعی ما تردید ندارد و خود این مسئله که همه ارکان بر نابسامان بودن اوضاع اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی کشور صحه می گذارند، می تواند نقطه عطفی برای ریشه یابی چرایی اوضاع امروزباشد و از طرف دیگرباید یافته های علمی را ره توشه ای برای خروج بن بست از این شرایط قرار دهیم.

این استاددانشگاه علامه طباطبائی (ره ) در ادامه سخنانش گفت: به تعبیری که بسیاری از فیلسوفان علم مطرح کرده اند گام نخست در چنین مسیری بازگشت به بنیادها و اصول استواگر قرار باشد چنین کاری انجام شود تا آنجایی که به انقلاب اسلامی مربوط می شود، شهید آیت الله دکتر بهشتی یکی از ستونهای ملاک و معیار ما برای این نسبت سنجی است. درنهایت اختصار اگر بخواهیم منظومه اندیشه های شهید بهشتی را به درستی ارائه دهیم انقلاب اسلامی و برپایی جمهوری اسلامی فلسفه و اصلش کرامت بخشی به انسان ها بود و این کرامت بخشیدن مربوط به همه حیات جمعی است .راه حلی که ایشان با بهره گیری از مبدا وحی و میراث معرفتی قران به آن رسیده بودند این بود که در همه ساحت های ثروت، قدرت، منزلت و اطلاعات می بایست برخورداری های بی ضابطه را به حداقل برسانیم و نابرابریهای غیر موجه را تا حد امکان از بین ببریم. به نظر می رسد این مولفه ها می تواندراهنمای بسیار خوبی باشد برای اینکه بفهمیم چه جاهایی اشتباه کرده ایم و مسیر بازگشت چیست و کجاست.

مومنی ادامه داد : در این زمینه به دلیل ضیق وقت چند نکته فشرده عرض می کنم. هنگامی  که گفته می شود 75 درصد نیروی کار ما با قراردادهای موقت مشغول به کار هستند یعنی ما بیراهه رفته ایم  و راه را بر برخورداری های حداقلی انسانها از زاویه آن دو مولفه ای که به شدت مورد تاکید آیت الله بهشتی است، بسته ایم. بعضی از یافته ها در این زمینه تکان دهنده است برای دانستن وضعیت قاعده گزاری ها و نظام پاداش دهی که تعریف کرده ایم. در زمینه کرامت بخشی به انسانها با کمک چند از دوستان کار مطالعاتی انجام داده ایم که بزودی منتشر خواهد شد.یکی از موضوعات بررسی شده در این مطالعه  این است که کرامت انسانها در برابر حاکمیت پول و سرمایه چه اوضاع و احوالی دارد. برای بررسی این موضوع این سوال مطرح شد که در شرایط کنونی ایران اگر فردی بخواهد تلاش مولد انجام ندهد و صرفا از طریق سپرده گذاری در بانک کسب درامد کند این فرد در ایران باید چه میزان سپرده گذاری کند  و این میزان  را با وضعیت کشورهایی عضو OECD یعنی 27 کشورپیشرفته صنعتی  که ما آنها را سرمایه داری می دانیم مقایسه کردیم. استاندارد ما در بررسی این موضوع این بود که میزان در آمد به اندازه حداقل دستمزد سالانه را در نظر گرفتیم بدین معنی در کشورها ی عضو OECD برای اینکه کسی کار نکند و تنها از سود سرمایه گذاری در بانک حداقل دستمزد را به دست بیاورد باید بین 5/1 تا 5/4 میلیون دلار سرمایه گذاری کند تا به اندازه حداقل دستمزد عایدی داشته باشد این رقم در ایران با کمتر از بیست هزار دلار سپرده گذاری محقق می شود یعنی کرامتی که آنجا برای انسانها قائل اند به این اندازه کنترل کننده آگاهی پول است.

وی تصریح کرد: در ایران  در حالی که  ادعا داریم یکی از سخت گیرانه ترین حکم ها در قرآن درمورد زایندگی پول صادر شده است، می بینیم که  در کشورهای صنعتی باید بین 75 تا 225 برابر بیشتر از ما سپرده گذاری کنند تا به اندازه حداقل دستمزد سالانه عایدی داشته باشند. این مسئله قابل تاملی است و برداشت شخص من این است که در صورت بازگشت به همان اندیشه هایی  که ادعای اعتقاد به آنها را داریم اصلاح امور چندان دشوار نیست ولی در این میان مسائلی وجود دارد که قدرتش  بیشتر ازقدرت علم و اعتقاد ما است. در این مطالعه  می بینیم در سال1394 یعنی زمانی که بالاخره  به این نتیجه رسیده بودیم که نرخ سود سپرده پایین بیاید، رقمی  نزدیک به 150 هزار میلیارد تومان سود به سپرده ها  پرداخت شده است. متخصصان پولی و مالی ما می دانند  در شرایط کنونی سیستم بانکی ما بیش از آنکه تمایل به پرداخت وام  به  کشاورزان و صنعتگران داشته باشد تمایل به وام دادن به سوداگران را دارد .منطق سیستم بانکی کامل روشن است: بهره پرداختی از سوی سوداگرها بیشتر ، دوره زمانی بازگشت پول کوتاه تر و ریسک وام دادن به آنها نیزکمتر است.

مومنی ادامه داد:ولی نکته  اینجا است که مسیر نجات کشور از طریق تقویت تولید کننده ها می گذرد و آن ساختار نهادی که اینگونه انگیزش ایجاد می کند که کم ترین توجه به نیازهای مالی تولید کننده ها شود  و بیشترین اعتنا به سودا گرها شود ما را در حیطه سیاست ،اقتصاد و فرهنگ دچار آشفتگی کرده و این حیطه ها اصلا قابل تفکیک نیستند.یعنی اگر مشاهده می شود  که چرخهای اقتصاد خوب نمی چرخد بدین معنی است که در حوزهای  فرهنگی و اجتماعی هم شرایط خوب نیست و می بینیم که تعداد آمارهای طبقه شده در حیطه آمارهای اجتماعی بسیار بیشتر از تعداد آمارهای طبقه بندی شده در حیطه اقتصاد است. پس اینجا بحث از حیات جمعی است . سال 1394 سود پرداخت شده به سپرده ها معادل 14 درصد GDPکشور،19 درصد کل نقدینگی سال 1394و معادل دستمزد 11 میلیون انسان بوده است.پس اگر بخواهیم بفهمیم کانون اصلی گرفتاریها و اشتباهات کجاست رد گیری آن سخت نیست. بررسی ما بر اساس گزارش های رسمی و اظهارات صریح برخی مسئولان پولی نشان می دهد  که این سود سپرده در بازار رسمی پول پرداخت شده است ،در بازار غیر رسمی پول که بیان محترمانه ای برای بازار نزول خواری است داده ها منتشر نمی شود ولی گزارش های رسمی نشان می دهد سیستم پولی کنونی ایران در بهترین حالت از کل نیازهای سرمایه در گردش بخش صنعت حدود 25 در صد را تامین می کند و این میزان برای بخش کشاورزی رقت برانگیز تر است یعنی سیستم بانکی از کل نیاز بخش کشاورزی فقط 10 در صد آن را تامین می کند. معنای این سخن آن  است که صنعت گرها با ضریب 75 در صد و کشاورزها با ضریب 90 در صد باید نیازهایشان را از بازار غیر رسمی پول تامین کنند. پس اگر می بینیدجامعه  این چنین  آشفته است این ترجمان آیات قران است. در تعبیر قرانی آنهایی که مناسباتشان را بر اساس تجارت پول بنا می کنند به تعبیر آیت الله بهشتی شیطان زده می شوند “یتخبطه الشیطان من المس “انگارشیطان اینها را لمس کرده باشد و وقتی شیطان اینها را لمس می کند ماجرا در حیطه امر اقتصادی متوقف نمی شود، وقتی که لقمه حرام می آید همه مناسبات را به هم می ریزد.پس اینگونه می فهمیم چرا گرفتار شدیم و اگر واقعا اراده ای برای اصلاح باشد مسیر بازگشت به تعبیری که شهید بهشتی مطرح می کنند مسیربا ضابطه کردن برخورداری ها است. در اینجا همان قدر که می توان به نظریه مالکیت شهید بهشتی تمسک چست می توان به نظریه عدالت و ربای ایشان نیزمتمسک شد و وقتی آثار ایشان را در این زمینه می خوانیم به زیبایی راهنمای عملی است برای اینکه بدانیم چه جاهایی اشتباه کرده ایم و کجاها داریم مکافات آن را پس می دهیم.  

این عضو هئیت علمی دانشگاه علامه تصریح کرد: اگربه این مسئله  دقت کنید  این مسئله  بسیار حیرت انگیز است و واقعا یکی از شگفتی های زمان  ما و توفیق است. درزمان دانشجو یی ما خیلی مواقع بین یافته هایی علمی و باورهای دینی تعارض مشاهده می شد و این امر بسیاری از متدین ها را به تردید دچار می کرد ولی امروز خداوند این توفیق را داده  که با حرکت از هر کدام از این دو ساحت علم و دین به آن یکی می رسیم و هر دوی اینها در یک کانال مسیر نجات را به ما نشان می دهند.اگر نسبت به برخوردهایی مفت خوارانه ساحت اقتصاد، سیاست و فرهنگ حساس نباشیم اوضاع به سامان نخواهد بود چون راه نجات بالا بردن هزینه مفت خوارگی است و تا وقتی که تمایلی به سمت تولید نباشد پیشرفتی مشاهده نخواهد شد. این مسئله همان قدر که دینی است همان قدر علمی است امسال پس از بیش از 50 سال یکی از گزارش های گروه مشاوران هاروارد منتشر شده این گروه حدود 3-4 سال با هدف برنامه سوم قبل از انقلاب به رژیم پهلوی رهنمود بدهند.این گزارش تا پاین دوره پهلوی اجازه انتشار به زبان فارسی نیافته است دلیل آن این بود که آنها خیلی صریح کانون های اصلی گرفتاری کشور را گفته بودند مثلا یکی از عبارت هایی این کتاب تصریح می شود که ایران محال است توسعه بیابد و دلیل آن این است که تا زمانی از طریق سودا گری بر روی مستغلات و باز ی با پول می توان در آمدهای گزاف بدون ریسک دست یافت کسی سراغ تولید نمی رود آن خطاهایی راهبردی که در آن زمان اتفاق افتاده در دوران پس از جنگ به طور بسیار غیر متعارفی دوباره در اقتصاد ایران راه باز کرده است یک نمونه از آن در ماجرای تبدیل شدن تجارت پول به موتور خلق ارزش افزوده در اقتصاد ایران است که آن را تشریح کردیم .در مطالعه ای که پیشتر گفتم ما این کار را روی سودا گری بر مستغلات بررسی کردیم.

وی ادامه داد:دربررسی آمار سالهای 1372 تا 1392 می بینیم سطح عمومی قیمت ها  37 برابر شده، در همین دوره  قیمت اجاره 61  برابر ،قیمت مسکن 76 برابر و قیمت زمین 107 برابر شده است.با توجه به این آمارها راحت می توانیم بفهمیم چه جاهای اشتباه شده است ولی متاسفانه  اکنون قدرت  علم و دین از قدرت منافع گروه های پر نفوذ کمتر است. محاسبه ما نشان می دهد که رقبای زمین در فعالیت های سوداگرانه سکه، سپرده ها ی5 ساله و ارزبوده است. بررسی انجام شده نشان داده که عایدی فعالیت سوداگرانه در زمین در همین دوره 8/1 برابر طلا، 1/4 برابر سود سپرده های بلند مدت و 1/6 برابر سودا گری بر روی ارز بوده است. موضوع دیگری که در این مطالعه بر روی آن کار کرده ایم، این است که اگرکسی بتواند حتی با بهره مرکب وام بگیرد و سپس  روی سوداگری مستغلات کار کند و آن را در مسیر اجاره فعال کند عایدیش 2 برابر اصل وام خواهد بود، اگر روی بخش مسکن کار کند عایدیش 5/4 برابر خواهد بود و اگر روی بخش سوداگری زمین کار کند 8/6 برابر خواهدبود.

مومنی تاکید کرد: حال همه باید کمک کنیم که نظام تصمیم گیری ما این مسئله را که اسمش را “از کارکرد افتادگی” گذاشته ام، متوجه شود. این تب سودا گری غیرعادی اکنون به نهایت  رسیده است و اقتصاد و جامعه ما را به بن بست رسانده است و از این زاویه ما اکنون در نقطه عطف به سر می بریم وباید  برخورد سهل انگارانه با برنامه میان مدت تصحیح شودو یک  برنامه به معنای دینی و علمی توسعه طراحی شود که محور آن سه رکن کرامت انسان ،ضابطه مند کردن برخورداری ها و به حداقل رساندن نابرابری های اجتماعی باشد. این ماجرایی دستمزدها که سر زبان ها افتاده  در واقع شرافتمندانه ترین قسمت خطایی است که بالغ بر ربع قرن گذشته در نظام سیاست گذاری ما اتفاق افتاده است و هر قدر ما دیرتر این را متوجه شویم هزینه هایی بیشتری می پردازیم. بازگشت به اندیشه های شهید آیت الله بهشتی به شرحی که اشاره کرده ایم امید بخش است چرا که در گام اول کانون اصلی خطاهایی راهبردی ما را مشخص می کند ونیز سازو کارهایی برون رفت از این گرفتاری را برملا می کند. اقتصاد ما حالت مرگ مغزی پیدا کرده است ،در همین دولت در سه سال اخیر دو بسته برای برون رفت از این گرفتاری ها ارائه شد و ناکام ماند چرا که به کانون های اصلی مسئله توجه نکرده است. فکرما این  است که با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ارزشمندترین سرمایه گذاری ها را روی انسان ها بازکرده  و دردوران جمهوری اسلامی بالاترین سطح سرمایه گذاری بر روی دانایی را در تاریخ اقتصادی مان تجربه کرده ایم و بسیار جای دریغ و تاسف است که به جای علم و دین به منافع گروههای پرنفوذ غیر مولد بها داده ایم. راه نجات از این مخمصه به شرحی که اشاره شد بازگشت به اصول و حرام دانستن واقعی ربا در جامعه است. همانگونه که مستحضرید شهید آیت الله بهشتی جزء بنیانگذاران نظریه تعمیم یافته ربا هستند یعنی از نظر شهید بهشتی به گزاف حقوق گرفتن مابه التفاوتش ربا محسوب می شود آنها فکر می کنند غنیمت به جیب زدند چه آنها و چه آن دلال ها هم خودشان را شیطان زده کردند، هم جامعه را به گرفتاری کشاندند و هم عزت وکرامت انسانهایی مسلمان رادچار خدشه کردند.

سخنان پایانی این استاد ارجمند در لحظات عرفانی اذان مغرب ایراد شد که وی به همین دلیل در پایان گفت:  در لحظات نورانی اذان در ماه مبارک اگر همه دست به دست دهیم و قرائت دینی شهید بهشتی را نسبت به قرائت های طالبانی تقویت کنیم و آن طور که در آن قرائت علم جایگاه ویژه ای دارد در فرآیندهای تخصیص منابع به علم برگردیم، بازگرداندن عزت و رونق و عدالت دشوار نیست و امیدواریم به مدد روح پر فتوح شهدای انقلاب اسلامی و سید آنان شهید آیت الله بهشتی چنین توفیقی نصیب نسل ما شود.

منبع: عصر اقتصاد

انتهای پیام/