با توجه به تغییر قالب سایت و تغییراتی در بخش های گوناگون، مشکلاتی در بخش های گوناگون بوجود آمده که در حال رفع این مشکلات و بازسازی بخش های آسیب دیده هستیم. از شکیبایی شما متشکریم.
فریاد از گسترش ربا در بانک‌ها به اسم عقود شرعی

فریاد از گسترش ربا در بانک‌ها به اسم عقود شرعی

آخرین اخبار مرتبط با ربا را از «کانال نهضت ممانعت از جنگ با خدا» دنبال کنید

به گزارش نهضت ممانعت از جنگ باخدا؛ به نقل از خبرگزاری مهر؛ آیت الله العظمی جعفر سبحانی شامگاه پنج‌شنبه در دیدار رضا اردکانیان وزیر نیرو که در دفتر این مرجع تقلید برگزار شد، طی سخنانی ضمن ضرورت مدیریت بهینه در منابع انرژی، گفت: باید جلوی بخش‌هایی که موجب هدر رفت منابع به خصوص آب می‌شود گرفته شود.

وی ابراز داشت: به عنوان یک طلبه می‌گویم که بین پاکی ملت و بارش نزولات آسمانی یک رابطه‌ای وجود دارد لذا باید مردم را به تقوا و پاکی دعوت کنید.

این استاد سطوح عالی حوزه افزود: اگر ملتی ناپاک شد قطعا با خشکسالی مواجه می‌شوند و این رابطه را هیچ لابراتوری نمی‌تواند مشخص کند و مافوق درک آن‌ها است.

وی تصریح کرد: این همه ربا که در بانک‌ها به اسم عقد شرعی انجام می‌گیرد همه را گرفتار می‌کند و زمانی هم که ربا در جامعه زیاد شود افراد پاک نیز آلوده می‌شوند.

آیت الله سبحانی، گفت: باید چگونگی مصرف منابع انرژی را به مردم آموزش دهید و در این راستا رسانه‌ها نیز می‌توانند نقش به سزایی را ایفا کنند و صرفه جویی و نیز پاکی را ترویج دهند.

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: در صورت کمبود بارندگی‌ها نماز باران باید بارها خوانده شود و مردم از درگاه خداوند متعال بخواهند تا اجابت کند.

کاهش ۳۰ درصدی بارندگی در کشور

وزیر نیرو نیز در این دیدار با اشاره به کمبود بارندگی‌ها در کشور، افزود: در ۴ ماه اول سال آبی امسال، میزان بارش‌ها تا آخر دی‌ماه ۳۰ درصد از سال قبل کمتر بوده است.

رضا اردکانیان به ضرورت صرفه جویی در مصرف منابع انرژی به ویژه در مصرف آب شرب تأکید کرد و گفت: مشکل کم آبی یک پدیده مستمر برای کشور ما خواهد بود.

وی با بیان اینکه در صنعت نیز تلاش می‌کنیم تا از نظر تأمین نیرو کمبودی نداشته باشیم، گفت: در قم نیز جلسات خوبی در خصوص مشکلات موجود برگزار و بر تسریع در اجرای پروژه‌های مربوطه تأکید شد.

وزیر نیرو با بیان اینکه در این شرایط خشکسالی و کمبود بارندگی‌ها باید همه دست به دست هم بدهیم تا بر مشکلات غلبه کنیم، افزود: در این راستا گروه‌های مرجع و کسانی مانند ائمه جمعه و جماعات و رسانه‌های ارتباط جمعی می‌توانند نقش به سزایی داشته باشند و مردم را به مصرف درست سفارش کنند.

منبع: خبرگزاری مهر

انتهای پیام/

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  1. به نام خدا رباخواری بانکها باعث شده که اکثر مردم به فکر کسب وکار و تولید نباشد، به دنبال شغل های کاذب اداری و پشت میزنشینی و……و حقوق های نجومی و بعد سپرده گذاری و به تبع ظلم مضاعف، طمع و سود راحت و بی دردسر اقتصاد را فلج کرده اگر نبود پول نفت سالها پیش کشور به بن بست رسیده بود ان شالله دولت نتواند حتی یک بشکه نفت بفرشد تا مجبور به اصلاح و رفع گره از اقتصاد شوند اگر سود بانکی(ربا) ریشه کن شود اتوماتیک وار همه چیز درست می شود حتی اختلاس و دزدی ها هم درست می شود وقتی سرگرم کسب و کار و تلاش و تولید باشند مشاغل کاذب و مدرک گرایی و دزدی و اختلاس هم تبدیل به کسب و کار و تولید می شود.

  2. روز آدینه بود. کودکان بازی می‌کردند. چون حبیب را بدیدند بانگ درگرفتند که:

    حبیب رباخوار آمد!!!

    دور شوید تا گرد او بر ما ننشیند که چون او بدبخت شویم.

    این سخن بر حبیب سخت آمد. روی به مجلس نهاد و بر زبان حسن بصری چیزی برفت که به یکبارگی دل حبیب را غارت کرد. هوش از او زایل شد. پس توبه کرد و حسن بصری دریافت و دست در فتراک او زد. چون از آن مجلس بازگشت وام داری او را بدید. خواست که از حبیب بگریزد. حبیب گفت: مگریز! تا کنون تو را از من می‌بایست گریخت، اکنون مرا از تو می‌باید گریخت.
    و از آنجا بازگشت. کودکان بازی می‌کردند. چون حبیب بدیدند گفتند: دور باشید تا حبیب تائب بگذرد تاگرد ما بر او ننشیند که در خدای عاصی شویم.

    حبیب گفت: الهی و سید ی!بدین یک روز که با تو آشتی کردم این طبل دلها بر من زدی و نام من به نیکویی بیرون داد ی. پس منادی کرد که: هر که را از حبیب چیزی می‌بایست ستد بیایید و بستانید. خلق گرد آمدند و آن مال خویش جمله بداد تا مفلس شد. کسی دیگر بیامد و دعوی کرد. چادر زن بداد؛ و دیگری دعوی کرد. پیراهن خود بدو داد. برهنه بماند و برلب فرات در صومعه ای شد و آنجابه عبادت خدای مشغول شده. همه شب وروز از حسن علم می‌آموخت و قرآن نمی‌توانست آموخت.

    عجمی از این سببش گفتند. چون بروزگاری برآمد بی برگ و نوا شد!

    نقل است که حسن به جایی خواست رفت. بر لب دجله آمد وبا خود چیزی می‌اندیشید که حبیب در رسید. گفت: یا امام! به چه
    ایستاده ای؟
    گفت: به جایی خواهم رفت. کشتی دیر می‌آید.
    حبیب گفت: یا استاد! تو را چه بود. من علم از تو آموختم. حسد مردمان از دل بیرون کن و دنیا را بر دل سرد کن و بلا را غنیمت دان و کارهای از خدای بین، آنگاه پای بر آب نه و برو.
    حبیب پای بر آب نهاد وبرفت. حسن بیهوش شد. چون با خود آمد گفتند: ای امام مسلمانان! تو را چه بود؟
    گفت: حبیب شاگرد من این ساعت مرا ملامت کرد و پای بر آب نهادو برفت و من بمانده ام. اگر فردا آواز آید که بر صراط آتشین بگذرید، اگر من همچنین فرومانم، چه توانم کرد؟
    پس حسن گفت: ای حبیب!این به چه یافتی؟
    گفت: بدان که من دل سفید می‌کنم و تو کاغذ سیاه.
    حسن گفت: علمی نفع غیری و لم ینفعنی. علم من دیگران را منفعت است و مرا نیست و بود که از اینجا کسی را گمان افتد که درجه حبیب بالای مقام حسن بود، نه چنان است که هیچ مقام در راه خدای بالای علم نیست و از بهر این بود که فرمان به زیادت خواستن هیچ صفت نیامد الا علم

    نقل است که هرگاه که در پیش او قرآن خواندندی سخت بگریستی و به زاری. بدو گفتند: تو عجمی و قرآن عربی. نمی‌دانی که چه می‌گوید. این گریه از چیست؟
    گفت: زبانم عجمی است اما دلم عربی است.
    درویشی گفت: حبیب را دیدم در مرتبه ای عظیم. گفتم: آخر او عجمی است این همه مرتبه چیست؟
    آوازی شنیدم که اگر چه عجمی است اما حبیب است حبیب!

    ((عطار تذکرة الأولیاء ))