با توجه به تغییر قالب سایت و تغییراتی در بخش های گوناگون، مشکلاتی در بخش های گوناگون بوجود آمده که در حال رفع این مشکلات و بازسازی بخش های آسیب دیده هستیم. از شکیبایی شما متشکریم.
آیت الله جوادی :ربا عامل سقوط اقتصاد یک کشور است

آیت الله جوادی :ربا عامل سقوط اقتصاد یک کشور است

حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر شنبه در مسجد اعظم در ادامه تفسیر سوره مبارکه روم گفت: احکام شریعت شرافت انسان است، آنان‌که در مسیر فطرت نیستند به اندک سختی از دین باز می‌گردند، اگر کمترین ضرری به آنان برسد به طرف خدا حرکت می‌کنند و اگر کمترین راه نشاط و نجاتی به سوی آنان باز شود آنان به همان شرک قبلی باز می‌گردد، در المیزان و برخی از مفسران عرب «مَسَّ» در آیه 33 سوره روم را به معنای برخورد اندک معنا کرده است، از «مَسَّ» نمی‌توان عنوان فراگیری را برداشت کرد، یعنی اینان گروهی هستند که به اندک حادثه‌ای از دین باز می‌گردند. وی با اشاره به آیه «وَمَا آتَیْتُم مِّن رِّبًا لِّیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُو عِندَ اللَّـهِ وَمَا آتَیْتُم مِّن زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّـهِ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ»، افزود: اگر منظور ربای مصطلح باشد معنای آن این است که چیزی که انسان به عنوان قرض می‌دهد، انسان ثوابی نمی‌برد و گرفتار عذاب خواهد بود، ربا از «رَبْوَة» به معنای برجستگی است، در زمینی که جایی از آن معلوم است را می‌گویند «رَبْوَة»، اگر زمینی در برجستگی قرار داشته باشد، رشد پیدا می‌کند، قرآن کریم از چنین جایی به نام ربوه نام برده است: «وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ وَتَثْبِیتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ»، گاه باغی در دره‌ است که آفتاب کمتر می‌گیرد و رشد چندانی ندارد، گاه آن باغ در زمین صاف است و رشد متوسط دارد، اما گاه در جایی است که ربوه است، صبح تا غروب آفتاب دارد و باران هم که بیاید اول به آن می‌رسد، ربا در اسلام نه نمو است و نه چاقی، ‌مسأله ربا به عنوان یک فن پیچیده اقتصادی، هوش و خردمندی حساب می‌شود و بانک‌های جهان هم بر این اساس می‌گردند، تفاوت است میان کسی که آن را هوشمندی باند با قرآن کریم که ربا را جنون می‌داند. رباخوار مخبط و جن‌زده است مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه « الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ»، عنوان کرد: رباخوار مخبط و جن‌زده است، گاه انسان بعضی از بیماری‌ها را دیوانگی خطاب می‌کند، اگر کسی جن‌زده باشد کار او عاقلانه نیست، رباخوار، رباگیر و بانک ربوی که به بهانه صورت‌سازی فاکتورها معاملات ربوی رد و بدل می‌کنند، صورت ربای آنان در قبر و قیامت ظاهر خواهد شد، ربا را باید به قرض‌الحسنه تبدیل کرد، ربا باعث سقوط اقتصاد یک ملت است، بانک‌های ربوی از ضعف شروع می‌کنند و بعد وضع‌شان خوب می‌شود و اما در نهایت به محاق می‌افتند « یَمْحَقُ اللَّـهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ»، یک وقت است کسی ورزشکار است و بدن او متناسب رشد می‌کند این نمو نام دارد، یک وقت انسان در سن نمو نیست اما در اثر چربی زیاد چاق می‌شود و وزن زیاد پیدا می‌کند این چاقی است و باید علاج کرد، قسم سوم این است که کسی را زنبور می‌گزد و ورم می‌کند، این آماس است، کسی که آماس و ورم دارد مرض است، نه چاقی است و نه فربهی، حقیقت ربا و بانک‌های ربوی آماس است، کسی خواهان حفظ هویت خود است طرف ربا نرود. وی ادامه داد: خیلی از موارد است که قرآن کریم فرمود شما «لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا» شما از اسرار عالم باخبر نیستید، عقل ما برخی از امور را می‌بیند اما نه از آینده خبر دارد و نه از گذشته خبر دارد، خود عقل می‌فهمد که نمی‌فهمد، مهم‌ترین ضرورت برهان وحی و نبوت را عقل اقامه می‌کند، اسرار احکام را که خیلی‌ها نمی‌دانند، ما نمی‌دانیم از کجا آمدیم و به کجا می‌رویم، ما همین مقدار می‌فهمیم که نمی‌فهمیم و محتاج وحی و نبوت هستیم، اگر مسافری در میان راه است، خیال می‌کند مرگ پوسیدن است یا اگر احتمال می‌دهد خبری هست سرگردان است، اما اگر ثابت شد که انسان منبعی دارد و خبری هست باید گوشش به وحی باشد، خدا ربا را کاستی و بی‌برکتی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد، اگر کسی قرض الحسنه بدهد خدا آن را چندین برابر می‌کند، این قرض الحسنه نمو و فربهی است، خدا گفت اگر قرض الحسنه بدهید من جبران می‌کنم، قرض الحسنه تنها مربوط به امور مالی نیست، نماز قرض الحسنه است، مباد خیال کنید که اگر خداوند فرمود به من قرض دهید به دلیل نیاز است، سوره‌هایی که در آن قرض‌الحسنه مطرح شده است با تسبیح و منزه داشتن خدا از هر عیب و نقصی شروع می‌شود تا نشان دهد که خداوند هیچ عیبی ندارد. «لا اله الا الله» یک قضیه موجبه و سالبه نیست حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به آیه « وَمَا آتَیْتُم مِّن زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّـهِ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ» بیان داشت: خداوند کار خوب از صاحب کار خوب را افزایش می‌دهد، هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی را مطرح می‌کند، افزونی نصیب آنان می‌شود و زمینه افزایش‌یابی را از خداوند می‌گیرند، آن‌گاه دوباره به اصل توحید بازمی‌گردد: « اللَّـهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ» شما چرا به غیر خدا مراجعه می‌کنید، شما بت‌ها را رازق نمی‌دانید و آنان را نزدیک‌کننده به خدا و شفاعت‌گر می‌دانید، از این صنم و وثن کاری ساخته نیست، شفاعت و تقریب به اذن خدا ست که به این بت‌ها اذن داده نشده است، آیا هیچ کدام از شریکانی که شما برای خدا قرار دادید کاری در عالم می‌توانند بکنند، جمله «لا اله الا الله» یکی قضیه موجبه و یک قضیه سالبه نیست، بلکه مجموع یک قضیه است، یعنی غیر از الله خدایی دیگر نیست. وی افزود: « لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّـهُ لَفَسَدَتَا» اگر بیش از یک خدا وجود داشته باشد چون دو اراده دو ذات است باید دو گونه عالم را اداره کنند، دو تا خدا مانند دو پیامبر نیستند، اگر دو خدا شد در قبال دو خدا عدم محض وجود دارد و چیزی در خارج به نام مصلحت و نفس‌الامر یا واقعیت وجود ندارد که این دو خدا کارهایشان را بر اساس آن انجام دهند، اگر دو خدا شد دو علم و دو حقیقت متباین به وجود می‌آید از این رو فرمود اگر دو خداوند وجود داشته باشد، جهان تباه می‌شود « ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ» چند بار نگاه کن و ببین که آیا در جهان بی‌نظمی می‌بینی، چشمت خسته و مانده بازمی‌گردد، این بت‌ها مالک مستقل و مالک بالشرکه یا ظهیر و دست‌یار ذات اقدس اله نیستند، بلکه آنان «لَا یَمْلِکُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ»، شفاعت نیز ممکن است برای پیامبر و ائمه(ع) اما آنان نیز باید به اذن خدا باشند آنان نیز از کسی شفاعت می‌کنند که خداوند از آنان خشنود باشد، شما دلیل عقلی بیاورید یا دلیل نقلی بیاورید، «شُرَکَائِکُم مَّن یَفْعَلُ مِن ذَٰلِکُم مِّن شَیْءٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ» این شرکا شما یک کار نکردند، و خداوند از آن‌چه شریکش می‌آورند منزه است.