با توجه به تغییر قالب سایت و تغییراتی در بخش های گوناگون، مشکلاتی در بخش های گوناگون بوجود آمده که در حال رفع این مشکلات و بازسازی بخش های آسیب دیده هستیم. از شکیبایی شما متشکریم.

18 هزار میلیارد بدهی برای اقتصاد آمریکا چه معنی‌ای دارد؟

اداره بودجه کنگره پیش بینی کرده است که در سال 2025 این بدهی به 79 درصد تولید ناخالص داخلی برسد که از زمان جنگ جهانی دوم سابقه نداشته است.

به گزارش صدای اقتصاد بدهی ملی آمریکا سال به سال افزایش می یابد و حالا به رقم عظیم 18 هزار میلیارد دلار رسیده است. نیک تیمیرائوس و جاش زومبرون، دو تحلیلگر اقتصادی رویترز، در صفحه پرسش و پاسخ فیس بوک، به سئوالات مخاطبان درباره کسری بودجه و چشم انداز بدهی های آمریکا پاسخ گفته اند. در زیر، منتخبی از این تبادل نظرها را به صورت خلاصه شده، می خوانید:

* آیا مخارج دولت آمریکا به حدی غیر قابل کنترل رسیده است؟

زومبرون: آمار موجود درباره مخارج و هزینه های دولت آمریکا نشان می دهد که مخارج آن به طرز بی سابقه ای رشد یافته است. اما مسئله این است که اقتصاد آمریکا هیچ گاه این طور بزرگ نبوده و از نظر سهم داشتن در اقتصاد، مخارج دولت فدرال هم اکنون به طور غیر قابل باوری بالا نیست. در تمام طول این سالها، مخارج دولت بین 18 تا 22 درصد تولید ناخالص داخلی در نوسان بوده است و قطعا سیاستهایی برای محدود کردن آن وجود دارد. اما مردم طوری در این باره حرف می زنند که انگار مخارج دولت بین 10 تا 90 درصد تولید ناخالص داخلی می تواند تغییر کند.

* گفته شده است که کسری بودجه ممکن است دوباره افزایش یابد. آیا واقعا ممکن است؟

زومبرون: بله، اداره بودجه کنگره گفته است که به طور قطع، کسری بودجه افزایش می یابد و با توجه به افزایش جمعیت آمریکا، این امر بسیار محتمل است. اداره بودجه گفته است که کسری بودجه از 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی کنونی، به 4 درصد در سال 2015 خواهد رسید. از نظر دلاری، این کسری از 470 میلیارد دلار به یک هزار میلیارد دلار تغییر خواهد کرد.

* آیا رییس جمهور آینده، می تواند مدعی شود که با این اقتصاد حجیم ناشی از روشهای فعلی، نمی تواند از میزان بدهی های دولت حمایت کند؟

تیمیرائوس: اگر الگوهای فعلی پیش برود، رییس جمهور آینده به خصوص اگر به دوره دوم خود برسد، احتمالا با انتخابهای سختی برخورد خواهد کرد. بزرگترین مشکل او، جمعیت شناختی خواهد بود؛ میزان افراد بازنشسته بیشتر خواهد شد و معنی آن این است که افراد کمتری برای کار کردن وجود دارند و بخش بزرگی از جمعیت به برنامه های تامین اجتماعی و بیمه درمانی متکی خواهند بود.

* چه نوع مخارجی در دولت آمریکا بیش از حد بوده و باید محدود شود؟

تیمیرائوس: این سئوالی است که مقاماتی که در انتخابات پیروز می شوند، باید جواب بدهند. باید گفت که بسیاری از هزینه هایی که در سالهای اخیر افزایش یافته، باید در سالهای آینده کاهش یابد. نهادهای نظارتی و سیاست گذاری پیش بینی کرده اند که تا سال 2019، بیمه درمانی و هزینه های درمانی نسبت به تولید ناخالص داخلی، به کمترین میزان خود می رسد که از سال 1940 تا کنون سابقه نداشته است.

* دو هزینه بالا برای دولت آمریکا، مجموع هزینه های درمانی و نیز مجموع هزینه های دفاعی است. در حال حاضر، هزینه های دفاعی 20 درصد بودجه فدرال و 60 درصد هزینه های اختیار دولت را در بر می گیرد. آیا با توجه به مسایل جمعیتی، بهتر نیست که سهم هزینه های درمانی را به جای هزینه های دفاعی افزایش داد؟

زومبرون: همان طور که پیش بینی شده، هزینه های دفاعی تا سال 2019 کاهش پیدا خواهد کرد و به جای آن، هزینه های درمانی بالا خواهد رفت. در دهه آینده ما به ترکیبی از افزایش درآمدها، رشد اقتصادی سریعتر و کاهش بودجه مصرفی نیاز داریم.

* بدهی دولت، تا وقتی که به میزان تولید کمک کند، مشکلی ندارد. اما آیا در طول زمان این امر تغییر نخواهد کرد؟

تیمیرائوس: به نکته خوبی اشاره شد؛ اما به هر حال، اتفاقی که کمی نگران کننده است این است که پیش بینی خروجی اقتصاد آمریکا در آینده، اصلاح شده و کاهش یافته است. این حرف دقیقا چه معنی ای می دهد؟ یعنی به جای این که رشد اقتصادی آمریکا در سالهای بین 2014 تا 2018 به اندازه 2.7 درصد باشد، حالا تخمین زده شده که به اندازه 2.5 درصد خواهد بود. این خیلی بد نیست اما در طول زمان، به مشکلات بالا خواهد افزود.

* بدهی های بسیار زیاد، به این معنی است که آمریکا در آینده به یک یونان دیگر تبدیل خواهد شد؟

تیمیرائوس: در گذشته که کسری بودجه به سرعت بالا می رفت، چنین مقایسه ای خیلی طرفدار داشت. اما حالا آمریکا و یونان غیر قابل مقایسه اند؛ در اقتصاد یونان نرخ بیکاری در حدود 25 درصد است؛ در صورتی که بیشترین نرخ بیکاری در آمریکا کمتر از نصف این میزان در یونان است.

* چه اشکالی به وجود می آید اگر میزان بدهی های آمریکا از تولید ناخالص داخلی آن بیشتر شود؟

تیمیرائوس: از نظر اقتصادی، برای خروج از این میزان بدهی هزینه های زیادی باید متحمل شد. باید نرخهای مالیات افزایش پیدا کند، مخارج دولت کاهش یابد یا ترکیبی از این دو راه وجود داشته باشد که به رشد اقتصادی صدمه خواهد رساند. در حال حاضر، میزان بدهی های دولت آمریکا به اندازه 74 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. اداره بودجه کنگره پیش بینی کرده است که در سال 2025 این بدهی به 79 درصد تولید ناخالص داخلی برسد که از زمان جنگ جهانی دوم سابقه نداشته است؛ یعنی زمانی که میزان بدهی های آمریکا بیش از تولید ناخالص داخلی بوده است.

* چه اهمیتی دارد که دولت آمریکا بدهی های خود را تسویه کند؟ آیا یک مهلت زمانی برای بازپرداخت آن وجود دارد؟

زومبرون: من فکر نمی کنم که دولت تا به حال به این نیاز داشته است که تمام بدهی های خود را تسویه کند. آنها مثل مردم نیستند که مجبور باشند تمام بدهی های خود را تسویه کنند تا در زمان بازنشستگی خیال راحتی داشته باشند. مسئله این است که دولت میزان بدهی های خود را در یک سطح ثابت نگه دارد. اگر نرخ سود بانکی بدهی شما حدود 3 درصد یا کمتر از آن باشد، دلیل وجود ندارد که شما این میزان بدهی را برای همیشه باقی نگه ندارید. جالب است بدانید که حدود 15 سال پیش که دولت با مازاد بودجه رو به رو شده بود، اقتصاددانان هشدار می دادند که اگر اوراق قرضه مطلوبی برای دولت وجود نداشته باشد، چه مسایلی به وجود خواهد آمد و چه مشکلات جدیدی برای اقتصاد درست خواهد شد. 

منبع: صدای اقتصاد