آقايي پيش از انقلاب خيلي ناراحت بود از اين كه همسايه؛ ها صداي موسيقي را بلند ميكنند و ديگران را اذيت ميكنند و ميگفت: چه قدر مردم بيحيا شده اند! حرفهايش كه تمام شد، گفتم: من از شما سؤالي دارم. اين موسيقي و غنايي كه شما ميفرماييد، اين گناهش بيشتر است يا غيبت؟ گفت: البته روايات در باب غيبت خيلي عجيب است. گفتم: اين گناهش بيشتر است يا ربا؟ گفت: البته ربا. گفتم: واقعاً اگر كسي غيبت كند يا ربا بخورد شما همين قدر ناراحت ميشويد كه از صداي موسيقي ناراحت ميشويد؟ آيا از كسي كه در حضور شما از يك مؤمني غيبت محرّم قطعي ميكند، همين قدر ناراحت ميشويد كه از صداي موسيقي ناراحت ميشويد؟ با اين سؤال، خواستم به او بگويم: آن جايي كه شما از صداي موسيقي ناراحت ميشويد مقداري از آن به اين مربوط است كه شما احساس ميكنيد به خودتان بياحترامي ميشود. موسيقي را دهن كجي به خودتان ميدانيد. اما اگر بياحترامي به خودتان ندانيد متعرض آن نميشويد.
اين هم يکي از دامهاي شيطان است که بر سر راه افراد ميگستراند. هر فرد مسلمان موظف است در برابر تضييع حق خدا در جامعه بيتفاوت نباشد و حتي با در هم کشيدن چهره نسبت به آن واکنش نشان دهد. و اين يکي از نمونههاي بندگي خداست كه در زندگي «عبادالرحمن»؛ تبلور پيدا ميكند.
خاطره ای از آیت الله مصباح دامت برکاته