با توجه به تغییر قالب سایت و تغییراتی در بخش های گوناگون، مشکلاتی در بخش های گوناگون بوجود آمده که در حال رفع این مشکلات و بازسازی بخش های آسیب دیده هستیم. از شکیبایی شما متشکریم.

اقتصاد جهان

در سال 2010 بنیاد آینده پژوهی رند(Rand) آمریکا توسط ریچارد واتسون، سندی موسوم به ترند(مسیر) 2050 منتشر کرد که این ترندگذاری وقایع جهان را تا سال ۲۰۵۰ پیش بینی می کند. این سند حاوی ۱۳ مگا ترند (ابر مسیر) است که اکثر آنها ترندهایی سلبی و ناامید کننده‌اند. همانطور که در نقشه راه(road map) این سند قابل مشاهده است، یکی از مهمترین مگا ترندها بدهی (debt) می باشد و تقریبا بزرگترین عارضه ای است که بشر را تهدید می کند. بدهی ای که در سالهای اخیر مهمترین عامل فروپاشی های سیاسی_به خصوص در کشورهای اروپایی_ شده است. مطالعه اسناد و سایتهای معتبر، روند افزایش بدهی و بحرانهای اقتصادی کشورهای مختلف جهان را در سالهای اخیر به خوبی نشان میدهد.

به نمایشگر بدهی های جهان و نمایشگر بدهی های آمریکا دقت بفرمایید

  • در حالی که مبلغ کل بودجه جهان 45 ترلیون دلار است، میزان بدهی کل جهان در سال 2003 در حدود 22 ترلیون دلار و در هنگام نگارش این مقاله، پس از 10 سال با بیش از 30 ترلیون دلار آفزایش، در حدود 53 ترلیون دلار یعنی 8 ترلیون دلار بیشتر از کل بودجه جهان است!
  • در حالی که کل بودجه کشور آمریکا تقریبا 4 ترلیون دلار است، میزان بدهی این کشور بیش از 17 ترلیون دلار (بیش از 4 برابر کل بودجه!) است
  • این سند به خوبی نشان میدهد که حتی کشورهای چین و هند و برزیل که در مدت اخیر اقتصاد جهان را تا حدودی سرپا نگه داشته بودند، روند نزولی و بحرانی را طی میکنند
  • همچنین کشورهایی نظیر ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، کانادا، انگلیس، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و… که به رنگ قرمز پررنگ نشان داده شده اند با بحران شدیدی مواجه اند
  • همچنین به سرعت و میزان چاپ دلار(بدون پشتوانه) در سایت نمایشگر بدهی های آمریکا توجه کنید

بیان چند سوال و نکته مُدغم:

میدانیم که مدلهای اقتصادی بسیار رایج در جهان مدل میلتون فریدمن و مدل نئوکینزی است

  • اگر مدل فریدمنی جناب جمشید پژویان_مغز متفکر اقتصادی دولت نهم و دهم که معتقد است اقتصاد، اسلام بر نمی دارد!_ مناسب بود(که میدانیم نبود) پس چرا کشورهای آمریکا و کانادا و.. که از همین مدل استفاده میکنند به این وضع اقتصادی دچار شده اند!؟
  • اگر مدل نئوکینزی پیشنهادی آقایان نوبخت، نهاوندیان و ترکان_ متفکرین اقتصادی دولت یازدهم_ مناسب است، پس چرا کشورهای انگلیس و ایتالیا و یونان و… به این وضع اقتصادی دچار شده اند!؟
  • اگر مدلهای اقتصادیِ سرمایه داریِ غربیِ مبتنی بر بانک و بورس راه نجات است، چرا پروفسور جوزف استیگلیتز برنده جایزه نوبل اقتصاد، در کتاب خود با “نام سقوط آزاد(Free Fall)” معتقد است نه خود اقتصاد بلکه علم اقتصاد سقوط آزاد کرده است؟
  • پروفسور اشکرافت به چه دلیلی در سایت خود با عنوان “اقتصاددان توبه کرده“، کمپین ضد علم اقتصاد به راه انداخته است!؟
  • آیا منظور پروفسور کورتن در کتاب “سرمایه داری فردا” از عبارت« خلق پول خلق ثروت نیست؛ امروز مردم پولدارند ولی ثروتمند نیستند»، چاپ دلار بدون پشتوانه امریکا آن هم به صورت بی محابا نیست؟(تذکر: یکی از سه رکن ارزشگذاری ریال، دلار است!)
  • دکتر ریچارد واتسون از بنیاد رند  چه چیزی در علوم اسلامی دیده که از Islamic Finance به عنوان راه نجات در افق 2050 یاد میکند؟
  • به چه دلیل مراجع عظام تقلید در دیدار با رییس مجلس اذعان میدارند، 80 درصد اموال مردم حداقل به گردی از ربا آلوده است!؟
  • چرا ما با رشد 130 درصدی شاخص بورس، رشد اقتصادی 5/8- را تجربه کردیم!؟

نتیجه: با توجه به ماهیت مدیریتی گروه از بیان مسائل سیاسی مرتبط خودداری نمودم ولی ذکر این نکته لازم است که بهتر است دولتمردان عزیز ما به جای توجه بیش حد به خارج از کشور برای رفع مشکلات اقتصادی کشور، سعی کنند با کمک اساتید و تئوری پردازان دانشگاهی و حوزوی، به دنبال مدلهای اقتصادی اسلامی باشند تا حداقل در بلندمدت امید به رفع مشکلات داشته باشیم

به امید پیشرفت روز افزون ایران اسلامی

امید رامز

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  1. سوال : چرا ما با رشد ۱۳۰ درصدی شاخص بورس، رشد اقتصادی ۵/۸- را تجربه کردیم!؟
    جواب : هر دو عدد 130% و -5.8% شاخص های صوری و غیر واقعی هستند.
    .
    درباره رشد 130% ی بورس:
    باید بدانید، این شاخص با متر ریال سنجیده میشود. متری که جنسش از کش است. یعنی اگر طول یک زمین را اندازه بگیرید و مثلا 10 متر باشد. شش ماه بعد مترتان تغییر سایز بدهد و نصف طول قبلیش شود، حالا طول همان زمینتان را اندازه میگیرید و خوشحال میشوید که زمینم دوبرابر شده. این شاخص احمقانه سالهاست که معیار بورس و اقتصاد ماست.
    اما واقعیت چیز دیگریست که در نمودار بانک مرکزی مشهود است.
    نمودار در این صفحه :http://www.botshekan.com/?p=340
    بانک مرکزی بدون اینکه بداند در این نمودار نشان داده که در دهه 80 ارزش بورس نسبت به طلا -30% کاهش داشته است.
    مثال :
    شخص A در سال 80 مبلغ 1000 تومان را تبدیل به طلا کرده است.
    شخص B در سال 80 مبلغ 1000 تومان را تبدیل به سهام کرده است.
    نهایتا در سال 90 به طور میانگین
    شخص A معادل مبلغ 12500 تومان طلا دارد.
    شخص B معادل مبلغ 7600 تومان سهام دارد.
    پس شاخص غلط است که جامعه فکر میکند بورس رشد اقتصادی را نشان میدهد.
    .
    .
    اما درباره رشد اقتصادی -5.8% ی :
    مقدار رشد اقتصادی کشور هم با متر غیرقابل اعتماد ریال سنجیده میشود. مقدار تولید ناخالص ملی GDP و رشد اقتصادی در فرمول محاسباتی بانک مرکزی، ارتباط تنگاتنگی با ارزش ریال دارد. تازه توجه کنید که ارزش ریال هم وابستگی شدیدی به دلار دارد. در واقع چاپخانه های بانکی ایران و آمریکا هستند که متر اندازه گیری ما را کوتاه و بلند میکنند.
    عاقلانه این است که طلا مبنای محاسبه ی رشد اقتصادی کشور قرار گیرد. در این صورت باید محاسبه شود که عدد درست رشد اقتصادی چیست که قطعا بانک مرکزی میتواند
    اما با اطلاعات موجود، اگر توانستم حساب کند خبرتان خواهم کرد.