آخرین اخبار مرتبط با ربا را از «کانال نهضت ممانعت از جنگ با خدا» دنبال کنید
به گزارش نهضت ممانعت از جنگ باخدا؛ به نقل از جوان آنلاین؛ نخستین پایهگذاران تشکیلات بانکی در ایران انگلیسیها و روسها در قرن نوزدهم بودند. بانک شرق جدید نخستین بانکی بود که در ایران به سال ۱۲۶۷ه. ش تأسیس شد. این بانک شعبهای از کمپانی هند شرقی بود که با تأسیس بانک شاهنشاهی ایران (بخوانید بانک شاهنشاهی انگلیس) کلیه اموال و امتیازات خود را یکجا به این بانک واگذار کرد. این بانک تشکیلات منظمی برای تعمیم اصول بانکداری در ایران ریخت. تهیه چک و سفته و چاپ اسکناس منقش به تصویر ناصرالدین شاه و تشکیل شعب در تهران و شهرستانهای بزرگ (شعبی از این بانک در کراچی و بغداد و بمبئی و کویته نیز دایر بود) از جمله فعالیتهای این بانک بود که به واسطه آن توانست بانکداری را در ایران نهادینه کند. مدیران و معاونان بانک و در ابتدا اغلب مسئولان و حتی حسابدار و تحویلگیرنده و تحویلدهنده وجوه، انگلیسی یا هندی بودند ولی کمکم عدهای از ایرانیان که آموزش بانکداری دیده بودند با تأسیس بانک ملی ایران در سال ۱۳۰۷ه. ش برای کار جذب آن بانک شدند.
بانک استقراضی روس نیز در سال ۱۲۶۹ه. ش گشایش یافت، در حقیقت انجمن صرافی و استقراضی سابق روسیه به بانک تبدیل شد. مدتی بعد دولت روسیه و وزارت دارایی آن کشور سهامدار عمده این بانک شدند. این بانک جنبه سیاسی داشت و نه جنبه بانکی و وظیفهاش قرض دادن پول در مقابل املاک و مستغلات رجال و افراد متنفذ و ملاکین و حکام و تجار و خوانین بود و به همین علت وقتی رژیم روسیه تزاری سقوط کرد این بانک که ۵ میلیارد روبل به شخصیتهای مختلف ایران قرض داده بود، ورشکسته شد. به همین روی دولت شوروی ساختمانهای بانک در تهران و ولایات را به دولت ایران واگذار کرد ولی وصول مطالبات بانک دولتی روس که حالا یک بانک دولتی ایران شده بود از رجال و توانگران ایرانی سالها طول کشید.
این بانکها گرچه در ایران فعالیت میکردند اما فعالیت آنها چپاولگرانه نبود. بانک شاهنشاهی چند میلیون پوند به ایران آورد که خرج کرد و وام داد و از طریق راهکارهای بانکی نه تنها چند میلیون پوند خود را با سود برگرداند بلکه تا سال ۱۳۲۷ه. ش که زمان پایان دوران امتیاز بود، وجهی که به دست میآورد از داخل ایران بود و چون بانک منظم و منضبطی بود تمام تجار و کسانی که با خارج معامله داشتند به آن مراجعه میکردند. از طرفی با اینکه امتیاز نشر اسکناس ایران در سال ۱۳۰۹ ه. ش از آن بانک گرفته شد و رقیب سرسختی مانند بانک ملی ایران در برابر آن قد برافراشته بود فعالیت خود را کماکان تا سال ۱۳۲۷ه. ش ادامه داد و بودند عدهای که وجوه خود را در آن بانک به عنوان سپرده و پسانداز میگذاشتند. زیرا بانک انگلیسی سر نگهدار بوده و اسامی صاحب حساب و پسانداز خود را هرگز نشر نمیداد.
بانک ملی زیر نظر دکتر کورت لیندن بلات مدیر آلمانی شروع به کار کرد. لیندن بلات تحت تأثیر فساد مالی ایران دست به تقلباتی در امور ارزی زد که سردار اسعد بختیاری وزیر جنگ و عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار شاهنشاهی هم چون بهرههایی میبردند از وی حمایت میکردند. با این حال راز او کشف شده و بازداشت و محاکمه و حدود دو سال زندانی شد و جرائم لازم را پرداخت نمود. اما معاون او دکتر فوگل با پنهان شدن در صندوق عقب یک اتومبیل از مرز ایران و عراق خارج شد و به لبنان مستمعره آن روزی فرانسه گریخت. دادگاه ایران استرداد فوگل را از دادگاه فرانسوی بیروت مطالبه کرد و پلیس بیروت فوگل را بازداشت کرد اما فوگل در اتاق مهمانخانه خود را به دار آویخت تا آبروی بانکداری آلمان در خاور نزدیک محفوظ بماند. جزئیات این ماجرا در کتاب خاطرات بلوشر وزیر مختار وقت آلمان آورده شده است. به هر حال بانک ملی ایران با آبرو و حیثیت خاصی فعالیت خود را ابتدا در شعبه مرکزی در خیابان فردوسی، سپس در بازار و چند شعبه محدود آغاز و پس از آن در ۲۲ شهرستان عمده شعبههایی دایر کرد و به زودی به بانکی مهم و معتبر تبدیل شد. در واقع بانک ملی نقش خاصی را در نهضت ساختمانی ایران ایفا کرد. بانک قشون یا بانک پهلوی یا بانک سپه در سال ۱۳۰۴ ه. ش و بانک حکومت در سال ۱۳۱۴ شروع به فعالیت کردند. در سال ۱۳۲۵ پیشهوری خواست بانک آذربایجان را تأسیس کند اما موفق نشد و مردم آذربایجان هم اسکناس بیارزش فرقه را دور میریختند.
کار از نصیحت گذشته است!
در سال ۱۳۲۸ بانک خصوصی بازرگانی ایران و پس از آن در سال ۱۳۳۱ بانک خصوصی صادرات و معادن ایران به وسیله محمدعلی مفرح تأسیس شدند. از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ حدود ۴۰ بانک خصوصی دیگر نیز دایر شد که پس از انقلاب اغلب آنها مصادره یا درهم ادغام شدند. بانکهای مختلط ایران و انگلیس، ایران و عرب، ایران و هلند و ایران و روس هم از میان رفتند.
متأسفانه طی ۲۰ سال اخیر بانک ملی و بانک مرکزی و سایر بانکها وضعیت عجیبی پیدا کردند. مثلاً باورکردنی نیست فردی مانند آقای صدقی رئیس کل بانک ملی و سپس مدیرعامل بانک رفاه شود. کسی باور نمیکند یک جوان لیسانسیه با یک سال خدمت به نام رستگار سرخهای چون مورد علاقه یکی از منسوبان رئیسجمهوری است، مدیرعامل بانک ملت شود و آن حقوق نجومی را دریافت دارد. نظام بانکی ایران به کلی از هم گسیخته شده و سوءمدیریت، عامل مهم این فرود و ریزش بانکها بوده است.
ابتهاج مدیرکل بانک ملی وقت به قوامالسلطنه وام نمیداد و میگفت: «قربان برای عبرت گرفتن دیگران از اینکه حضرتعالی به عنوان نخستوزیر به امور بانکی احترام میگذارید، باید وثیقه ملی معرفی کنید.»
همچنین ملکه مادر بعد از ازدواج فوزیه با ولیعهد محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۱۸ تعدادی جواهر، دستبند و سینهریز معروف به جواهرات قمرالسلطنه دختر فتحعلیشاه و همسر میرزا حسینخان مشیرالدوله سپهسالار قزوینی را از صندوق جواهرات که آن زمان در موزه نبودند و جزو اموال بیوتات سلطنتی به شمار میرفتند امانت گرفته و با گذشت سالها آنها را پس نمیداد و ادعا میکرد که گم شدهاند. میگویند کمیسیون نظاره بانک ملی و جواهرات سلطنتی برای شاه پیغام فرستاد علیاحضرت جواهرات را مسترد دارند. شاه مسئول کمیسیون را احضار کرد و از او پرسید ملکه به یاد ندارد با جواهرات چه کرده است. گاهی میگوید آنها را پس داده و گاهی میگوید گم کرده، حالا شما چه کار میکنید؟!
این وقایع مربوط به سالهای پیش از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. طرف در جواب میگوید: مجلس به دادستان تهران نامهای نوشته که اقدام لازم قضایی را در مورد علیاحضرت مادر معمول دارند. شاه میگوید: اقدام لازم چیست؟ میگوید: به کلانتری کاخ ابلاغ خواهد شد پاسبانی فرستاده جواهرات را که متعلق به مملکت است از علیاحضرت دریافت دارد. شاه پرسید: اگر پس ندادند چی؟ میگوید: رسم بر این است نماینده دادسرا در کاخ حضور یافته در صورت امتناع علیاحضرت ملکه مادر ایشان به کلانتری و دادسرا جلب و بازداشت خواهند شد. ۲۴ ساعت بعد ملکه تاجالملوک تلفنی خبر میدهد جواهرات که اتفاقاً در صندوقچهای بوده پیدا شده و نماینده کمیسیون نظارت مجلس به جواهرات و نماینده بانک ملی و بیوتات میتوانند بیایند و سینهریز قمرالسلطنه را دریافت دارند آن هم پس از سالها که مفقود شده بود. در واقع این بود هیمنه و عظمت بانک ملی ولی امروز میبینیم نظام بانکی چنان حقیر شده که وامهای کلان چند هزار میلیارد تومانی به متنفذان میدهد ولی در مقابل صدها هزار جوان ایرانی را برای دریافت وام ازدواج ماهها سر میدواند و در نهایت بیمعرفتی هزینه انتقال پول را هم از پانصد تومان به هفتصد تومان و طی روزهای اخیر به ۹۰۰ تومان افزایش داده است. حتی کار به آنجا کشیده که در ناحیه دورافتادهای هم مدیر بانک دست به اختلاس چند صد میلیارد تومانی میزند. واقعاً که باید نشست و گریست.
در امریکا بر وامگیرندگان وام مسکن بهره ۲ تا ۴ درصدی تعلق میگیرد اما در نظام بانکی کشور ما برای وام ۸۰ میلیون تومانی، ۱۶۰ میلیون بهره و بازپرداخت در نظر گرفته شده و این در حالی است که ادعا میکنیم نزولخواری دشمنی با خداست! یکی از آیات عظام جناب آیتالله نوری همدانی اخیراً گفتهاند: «آنقدر خواهم گفت تا رباخواری و جریمه بر بدهیهای معوقه در نظام بانکداری برافکنده شود.» اما نظام بانکی کشور شیر نر خونخوارهای است که به این هشدارها توجهی نشان نمیدهد.
دولت باید نظام بانکی را از این حالت عجیب بیرون آورد و عدهای که سی و اندی سال است در رأس بانکداری کشور قرار گرفتهاند برای بازنشستگی و استراحت تشریف برده تا بهجایشان چهرههای تحصیلکرده متخصص و خوشفکر در رأس نظام بانکی قرار گیرند.
نویسنده: خسرو معتضد
مبنع: جوان آنلاین