پروندهای برای پدرِ علم اقتصاد کشور
چندی پیش جناب آقای دکتر پژویان استاد بزرگ دانشگاه «علامه طباطائی (ره)» با مجله تجارت فردا وابسته به روزنامه دنیای اقتصاد مصاحبهای خواندنی کردهاند که میتوانید آن را در اینجا بیابید. همچنین خلاصه مصاحبه را سایت تبیان و سایت خبرآنلاین بازتاب دادهاند.
در این گفتگوی اختصاصی مفصل در مورد کلیت اقتصاد ، نحوه همکاری ایشان با دولت آقای احمدی نژاد و دولت آقای روحانی و مباحث مختلف دیگری بحث شده است اما نکتهای که بسیار مهم می نمود این قسمت از مصاحبه ایشان است که به نقل از تبیان در ادامه می آوریم:
عدهای بحث اقتصاد اسلامی را مطرح کردند و سطح دین را به عنوان سندی بالادستی و یک مکتب فکری در حوزه اقتصاد یک کشور خاص پایین آوردند. فکر کردند با طرح این ماجرا میتوانند اقتصاد علمی و اقتصاد متداول را کنار بگذارند. اگرنه ما از نظر تئوریها و نظریههای اقتصادی هنوز چیزی به نام اقتصاد اسلامی نداریم
این سر آغازیست بر کفرکیشی تئوریک در حوزه بازسازی تمدن اسلامی از مبنای قرآن. ما در این مورد از علمای طراز اول جهان اسلام استفتاء کردیم که متن پاسخ بلافاصله پس از وصول در این قسمت قرار خواهد گرفت:
آیتالله نوری همدانی:
بسمه تعالي
سلام عليكم
به کتاب اقتصادنا مرحوم آیت الله شهید صدر مراجعه شود.
آیتالله مکارم شیرازی:
بسم الله الرحمن الرحيم
کد رهگیری: 124_18_05_92
:: با اهداء سلام و تحيت؛
پاسخ :
در این زمینه می توانید به کتاب «خطوط اساس اقتصاد اسلامی» در آدرس زیر مراجعه فرمایید:
http://makarem.ir/compilation/?lid=0&mid=61813
همچنین می توانید با زبان خوش و با احترام از ایشان بخواهید تا این کتاب و دهها کتاب دیگر را که در این زمینه وارد شده است، مطالعه نمایند.
همیشه موفق باشید
دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی / بخش استفتائات
آیتالله جاودان :
با سلام خدمت شما ایشان در جواب فرمودند:
اگر ادعای اسلام جهان داری است اگر ادعای اسلام سعادت همه جانبه بشر است، نمی تواند در زمینه سیاست ،تعلیم، تربیت و اقتصاد نظریه نداشته باشد.
موفق باشید
آیتالله مصباحیزدی :
سلام عليکم و رحمة الله
سؤال شما را به گروه اقتصاد مؤسسه ارجاع داديم که پاسخ ايشان را ذيلا ملاحظه ميفرماييد:
با سلام و آرزوی توفیق حساسیت جنابعالی نسبت به ارزشهای اسلامی قابل تقدیر است. در پاسخ به بخش اول پرسش که آیا اسلام مدل و الگویی خاص برای اداره معیشت مردم دارد یا خیر؟ و آیا این مدل تبیین شده یا خیر و متولی آن کیست؟ باید گفت مگر میشود دینی که برای هدایت مردم آمده برای امور معیشتی، یعنی دغدغه شبانه روزی آنها برنامه نداشته باشد. آیات متعددی در قرآن به امور معیشتی و تقدیر معیشت پرداخته است. همچنان که بخش قابل توجه روایات ما مربوط به این بخش است. به تبع آیات و روایات بخش اعظم فقه اسلام را فقه معاملات تشکیل میدهد. اینها خمیرمایه های دانش اقتصاد اسلامی هستند در مقام تدوین این دانش در میان قدما برخی از اندیشمندان مسلمان مانند ابن خلدون سالها پیش از آدام اسمیت (مشهور به پدر علم اقتصاد) با همان تفکر اسلامی بخش مهم مقدمه خود را به ارائه نظریه و مدل اقتصاد تخصیص دادند. و در میان معاصرین شهید صدر به ویژه با تدوین دو کتاب البنک اللاربوی و اقتصادنا الگوی بانکداری بدون ربا و مکتب و تا حدودی نظام اقتصادی اسلام را به رشته تحریر درآورد. در عمل الگوی بازار اسلامی که مقدمات اولیه آن را نبی مکرم اسلام در مدینه فراهم ساخت و تمدن اسلامی آن را به روز رسانی کرد، همچنان به عنوان الگوی عملی، با ویژگیهای برجسته و منحصر به فرد خود میدرخشد. الگوی بانکداری بدون ربا که توسط شهید سید محمد باقر صدر ارائه شد در سطح وسیعی به اجرا درآمده و با بانکداری سنتی به رقابت نشسته است. با وجود تلاشهای فراوان و قابل تقدیر محققان ما میپذیریم که در تبیین علم اقتصاد اسلامی سرمایهگزاری لازم را نکردهایم و همچنان بخشهای قابل توجهی از اقتصاد اسلامی نیازمند تحقیق و پژوهش است. به طور طبیعی مسئولیت سنگین سرمایهگزاری در این بخشها متوجه همه؛ به ویژه حوزویان، دانشگاهیان و سیاستگزاران است. در رابطه با بخش دوم پرسش، یعنی اظهارات استاد محترم دانشگاه علامه به حمد الله اساتید ما معتقد به مبانی اسلام هستند. البته ممکن است در مقام مصاحبه با کم و زیاد شدن جملات تغییراتی پدید آید که مورد رضایت آنها هم نباشد. از جمله در این مصاحبه این جمله استاد محترم دانشگاه علامه که «علم اقتصاد زیاد نمیتواند با فضای مذهبی کشور رابطه داشته باشد و بر میگردد به رفتاری که بشر دارد.» نکته قابل تأملی است. استاد محترم خود جزء پیشکسوتان تدریس در اقتصاد هستند و تحلیل خرد که ایشان در مصاحبه بر آن تأکید کردهاند جز تحلیل رفتار انسان اقتصادی به عنوان مصرف کننده و انسان اقتصادی به عنوان تولید کننده نیست. آیا واقعاً رفتار یک انسان معتقد به مبدء و معاد و کسی که عالم را محضر خدا میداند و او را ناظر بر اعمال خود میبیند و معتقد است همه رفتار و نیات او ثبت می شود و ذره ای بدون حساب و کتاب نیست، و دنیا را مزرعه آخرت میداند، با رفتار انسانی که به چیزی وراء طبیعت معتقد نیست یکسان است؟! به نظر نمیرسد استاد محترم چنین اعتقادی داشته باشند. دلیل عدم اعتقاد ایشان این است که در همین مصاحبه فرمودهاند «رفتار انسانها در مقابل بعضی از تغییرها و متغیرها در شرایط اقتصادی فرقی نمی کند.» نفرمودهاند همه رفتارها یکسان است. طبیعی است که قانون تقاضا و قانون بازده نزولی در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی عمل میکند. اما چه تعداد از این قماش قوانین و گزارههای قطعی در دانش اقتصاد وجود دارد؟ استاد محترم در همین مصاحبه اقتصاد کلاسیکی و کینزی (بخش اعظم اقتصاد) را دام معرفی میکنند. چگونه علم قطعی یقینی است که استاد برجسته این دانش از بخش اعظم آن اگر نگوییم همه آن، تعبیر دام میکنند. «این دوستان چون متوجه چرخش علم اقتصاد از دهه 80 به بعد نشدند کماکان در دام اندیشههای کینزینی و نئوکلاسیکی دست و پا زدند.» در بخش دیگری از مصاحبه به ایشان نسبت داده شده «خداوند به انسان عقل داده و وقتی انسان را آفریده نگفته تو مسلمان باش، تو مسیحی و تو هم یهودی. تبعیض و تفاوتی به این شکل نبوده است» بعید است این جمله با مفهومی که دارد مورد قبول ایشان باشد. استاد محترم عنایت دارند که خداوند متعال وقتی انسان را آفرید پیامبرانی را هم برای هدایت او فرستاد و توسط آنها و کتابهای آسمانی مقررات زندگی پاکیزه را به آنها تعلیم داد، به مردم آموخت که خدایی هست و قیامتی، پاداشی و عقوبتی و «ان الدین عندالله الاسلام» اینها را به وسیله رسولان به مردم ابلاع کرد و ححت را تمام کرد و این هدایتگری همچنان ادامه دارد و راز و رمز خاتمیت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ امامت دوازده امام معصوم و هدایت و راهنمایی مردم به سمت اسلام به وسیله ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ است. چگونه ممکن است با وجود هزاران نبی و رسولان و دوازده امام معصوم، همچنان گفته شود خداوند به کسی نفرموده مسلمان باش یا مسیحی باش! ظاهراً منظور ایشان این بوده است که پذیرش اصول دین بر اساس تقلید نیست خداوند به انسان عقل داده و فطرتش را نیز بر این اساس خلق کرده که اصول دین را بپذیرد. خداوند متعالی کسی را وادار به پذیرش دین نکرده است. سرانجام استاد محترم تصریح فرمودند که «در اسلام نرمها فرق میکند مثلاً میگوید ربا حرام است. معادن جزو انفال است. … اینها قواعدی است که به عنوان سند بالادستی قرار میگیرد و نظریه اقتصادی در سند پاییندستی. اسلام سندهای بالادستی را تعیین میکند نه نظریههای رفتار اقتصادی را.» آیا نظریههای اقتصادی متأثر از این اندیشههای بالادستی است یا خیر؟ منظور ایشان این نیست که این اسناد بالا دستی را باید ببوسیم و کنار بگذاریم و به مرحله عمل وارد نکنیم، بلکه منظور این است که بایستی نظریهها مبتنی بر این اسناد باشند. و این مطلب درستی است. نظریههای اقتصاد کلاسیک هم مبتنی بر اسناد بالادستی است که افرادی چون جرمی بنتام، دیوید هیوم و جان لاک ترسیم کردهاند. اساس دانش اقتصادی که استاد محترم در این مصاحبه از آن تجلیل کردند مبتنی بر سند بالا دستی نفع طلبی شخصی مادی فلاسفه دوران رنسانس است. مگر نه این است که تدوین کننده مطلوبیت گرایی که مبنای سمت تقاضا در علم اقتصاد است جرمی بنتام است و در سمت عرضه مگر چیز دیگری غیر از حداکثر سازی سود مشاهده میشود؟ جز این است که اینها همه مبتنی بر آن اندیشههای به اصطلاح بالادستی است؟ اگر اندیشه های مبنا ـ بالادستی ـ در علم اقتصاد با با اندیشههای مبنا در اسلام هماهنگ نباشد ـ که یقیناً منطبق بر هم نیست ـ چه باید کرد جز وظیفه نظریهپردازی بر اساس مبانی اسلامی
از خداوند تعالي توفيق شما را در شناخت اسلام و عمل به وظايف خواستاريم
مدير پايگاه کد استفتاء10670
همچنین در ادامه بازخوردهای شما عزیزان را در این مورد منتقل میکنیم که اولین مورد آن موضع گیری یکی از فیلم سازان دلبسته به تفکر شیعی است، جناب آقای سهیل سلیمی کارگردان فیلم فرشتگان قصاب:
با سلام درود به همه دوستان
اخیرا در شماره 49 هفته نامه ی تجارت فردا دکتر پژویان ضمن بیان اینکه “اقتصاد یعنی من” گفته اند که اسلام اقتصاد ندارد و گله کرده اند که وزیر صنایع و معادن اعتبار علمی ایشان را زیر سوال برده اند. خواستم به ایشان توضیحاتی بدهم و برخی از مسائل را برای دوستان دیگر متذکر شوم به همین جهت این یادداشت یا نامه را نوشتم. آقای پژویان اعتبار علمی وقتی زیر سوال میرود که کسی خود خالق و نظریه پرداز آن باشد،یعنی یک دکتر! در رشته ی خودش توان ارائه دکترین داشته باشد. شما و دیگر دوستانتان که در دانشگاه های اقتصاد اندیشه های دکتر “میلتون فیریدمن” و دیگر اساتید غربی را تدریس می کنید نباید نگران اعتبارتان باشید. مخالفان و موافقان شما با اندیشه های لیبرالیستی جناب پروفسور “میلتون فیریدمن” طرف هستند نه با شما و دوستان صاحب فضلتان. شما فقط نقل قول کننده هستید. شما صاحب اندیشه و تفکر نیستید دوست عزیز، شما به مثابه ی یک ضبط صوت اطلاعات اقتصادی را از کتب غربی ضبط و بی کم وکاست در کاسه ی جماعت کم سواد مدیریت اقتصادی میگذارید. فرموده بودید که اسلام اقتصاد ندارد، درست است زیرا هنوز اقتصاد دان مسلمانی پیدا نشده که بفهمد میشود به جای اقتصاد پول مبنای ربا محور ، اقتصاد برکت مبنای ضد ربا را در جامعه بسط داد. اما هستند کسانی که امروز از پایان نامه های خود با حذف نگاه پول مبنا دفاع می کنند و دوستان دکتر شما توان جدل علمی با این بزرگان را ندارند و جز فرو آوردن سر تعظیم کار دیگری نمی توانند انجام دهند. بهتر است شما هم بیش از این پشت نظریه های فرو ریخته ی غربی پنهان نشوید و بقول علما مدرکتان را بشورید و اعتراف کنید که ابر قدرت پوشالی که شما به آن ارادت ویژه دارید با 17تریلیون دلار بدهی عملا ورشکسته است، اعتراف کنید که “دیترویت” که قلب صنعت خودروسازی ایالات متحده و حتی جهان بشمار می رود چطور در منجلاب تئوریهای (نظریه های) اقتصادی بی خاصیت فرو رفت. اعتراف کنید که علم اقتصاد یعنی کشک! یعنی شما مطلع نیستید که دایناسورها به دلیل عدم توانایی در هماهنگی با شرایط جدید منقرض شدند؟ امروز دنیا نیاز به یک اندیشه ی نو و یک دکترین نوین اقتصادی دارد. اسلام ابر پارادایم جهان پیش روست و تنها راه حل سعادت بشری. بهتر است همهی ما بندهای استعمار علمی غرب را از خود بگسلیم و به راه حق بازگردیم و باور داشته باشیم که اقتصاد ربا محور یعنی جنگ با خدا و در این جنگ هیچ انسانی پیروز میدان نخواهد بود. برای خودم و تمام بزرگان آرزوی فرصت توبه کردن و بازگشت به سبیل حق را دارم.
من الله توفیق سهیل سلیمی
—————————————————————————————————————————– تاریخچه دانشکده اقتصاد از زبان آقای پژویان به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد – شماره ۳۲۵۵ تاریخ چاپ: ۱۳۹۳/۰۵/۰۲ —————————————————————————————————————————– شما نیز نظرتان را راجع به این اتفاق بیان کنید اینجا بخش پاسخگویی است؛چه کسی باید پاسخگو باشد؟