↵ رئیس مركز بررسیهای دكترینال با بیان اینكه ما نمیخواهیم بانک را از مردم بگیریم، گفت: ما به شیوه انبیاء و ائمه، امام راحل و مقام معظم رهبری عمل میکنیم و مردم را از بانک، بورس و بازار میگیریم. به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حسن عباسی جلسه سیصد و بیست و چهارم از سلسله جلسات «طرحریزی استراتژیك – كلبه كرامت» با موضوع «شورش علیه طمع(11)» به بحث ساز و کار طمع پرداخت. نکتهای که در جلسه گذشته در مبحث شورش علیه طمع به آن پرداختیم این بود که معضلات و مشکلات معیشتی و اقتصادی بشر امروز به دلیل آن است که معاش بشر معطوف به معاد نیست. فریدمن: توسعه و آزادی سیاسی متوقف در آزادی اقتصادی حرف اصلی میلتون فریدمن این بود که اگر میخواهید توسعه و آزادی سیاسی به وجود آید، باید آزادی اقتصادی (free market) را به وجود بیاورید. بنیان مصیبت بشر در 35 سال گذشته با دیدگاه میلتون فریدمن به جایی رسیده که یک هرج و مرج اقتصادی و معیشتی رقم خورده است. چهار نهاد سرمایهگذاری و کاپیتالیسم شامل بانک، بورس، اوراق قرضه و بیمه میباشد؛ این چهار نهاد بازار آزاد سرمایه را رقم میزنند، بازار مسکن، بازار کشاورزی، صنعت و خودرو غیره. یک بازار هم به نام بازار سرمایه داریم، که خوب است باشد اما یک مصیبت با این بازار هست این که از مسیر دلالی جلوی تولید را میگیرد. دکو در فیلم وال استریت الیور استون گفت: 40 درصد درآمد در جامعه آمریکا از راه بورس بازی و دلال بازی است، یعنی هیچ صنعتی، نانی و میوهای تولید نمیشود و مردم فقط ارز و طلا و دلار میخرند، بازیهایی که هم اکنون در جامعه ما هم دیده میشود. آن موقع یعنی 23 سال پبش که این فیلم ساخته شد، دکو میگوید چهل درصد، برآوردی که هم اکنون داریم اینکه یکی از زمینههای ثروت در کشور ما که قطعا بیش از چهل درصد است، دلالی از راه ارز و بالا رفتن قیمت سکه و خرید و فروش دلار است. میدانید مابه ازای ثروتی که بهدست میآوریم نانی تولید نمیشود، خانهای ساخته نمیشود و صنعتی تولید نمیشود، کسی را آموزش ندادهاید و یا درمان نکردید که پول آن را گرفته باشید شما هیچ کاری نکردید، تنها کاری که کردید به بانک کارگشایی رفتید و در صف ایستادید و شمش طلا خریدید و فروختید. نتیجه مشکل دار که هم اکنون در این قضیه میبینیم این است که بازار سرمایه راه دلالی را در جامعه گسترش داده و مردم بدون اینکه احساس کنند میتوانند کار کنند، احساس کردند میتوانند از این راه ثروتمند شوند. وقتی قیمت سکه 2000 تومان شود، بر روی زندگی کسی که می خواهد سالم زندگی کند اثر میگذارد نکته بعدی کسانی که میخواهند کار صنعت، آموزش و تعلیم و تربیت، بهداشت، درمان و غیره را انجام دهند؛ مشکل آنها کجاست؟ این است که با این بالا و پایین کردن نوسانات ارزی غیره صدمه میخورند، وقتی که دلار به طور ناگهانی 2000 تومان و یا سکه یک میلیون تومان میشود که از سال پیش تا الان پنج برابر شده است، معلوم است که بر روی زندگی کسی که میخواهد سالم زندگی کند یا تولید کند تاثیر میگذارد. متاسفانه حکومت یعنی مجلس، دولت و قوه قضائیه و صدا و سیما با همه توان پشت این پدیده که از صبح تا شب از طریق رسانه ملی و سراسری ترویج شود، ایستادهاند؛ یعنی به جای دعوت به مسکن سازی، صنعت، تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان و آباد کردن محیط و غیره، اینکه پول را در این بانک یا آن بانک بگذارید ترویج میشوند. نتیجه طبیعی و عادی این معضل این است که ما با دست خودمان بالاترین و مهمترین میدان را به میدان سرمایه میدهیم، حالا یک پشتوانه طلا دارد که بالا و پایین میشود، یک بار هم مبنا و معیار پول دلار است که آن مبنا هم نوسان پیدا میکند و این سیستم را به بازی گرفتیم؛ یعنی رغبت از اینکه کسی بخواهد کار عمرانی، کار صنعتی، کار فکری و بهداشت و درمان انجام دهند گرفته میشود. اگر قرار باشد با این سازو کاری که پولهای مردم را جمع میکنند و ثروتمند میشوند، کسانی هم که سالم زندگی میکنند همینگونه پا روی وجدان، دین، خدا و پیامبر بگذارند و نفسانی عمل کنند، از شما گرگتر و حریصترند، اصلا چه کاری است که آدم اینگونه عمل کند؛ یک تیم گانگستری راه میاندازد و تمام بانکها را خالی میکند، دزدی یک بار علنی است و یک بار با پدر سوختگی است.
یک شورشی علیه طمع باید راه بیفتد
حرف بر سر این است که یک شورش باید علیه طمع راه بیندازیم، وقتی رسانه ملی حکومت به این موضوع میپردازد، انتظار داشتم در مجلس، دولت و قوه قضائیه یک نفر صدایش دربیاید، من صد دفعه در دانشگاهها، پیش مسئولان داد زدم که طرف میگوید (greed is good) طمع خوب است، طمع را جلو بیندازید مشکل اقتصاد حل میشود، وقتی مردم طمع کار شدند بیشتر دنبال پول میدوند، بیشتر چرخ اقتصاد میگردد و اقتصاد شکوفا میشود. تبلیغ طمعورزی در شب شام در تلویزیون میگوییم که با مبنای اعتقادی ما، ترویج دادن طمع تعارض است، صبح تا شب تلویزیون مردم را به طمع ترغیب میکند؛ مردم را طمعکار میکنند. خدا میداند که چه شیطانی پشت این قضایا بود، شب شام غریبان مهمترین خبری را که بعد از اعلام عزاداری مردم در شهرهای مختلف گفتند این بود که بانک کارگشایی گفته است که شمش طلا را اینگونه میفروشیم و مردم همه سوار ماشین شدند و صبح تا شب در صف ایستادند که شمش طلا بگیرند، دو شب بعد اخبار 20:30 آن را پخش کرد؛ یعنی مردم هنوز عزاداریشان تمام نشده طمع را تبلیغ و ترویج میکنند. دو گونه پیام متناقض دیده میشود؛ دعوت به حرّیت و آزادگی و بعد یک پیام ضد آن؛ کسانی که در کربلا سر امام حسین(ع) را بریدند به طمع آمدند، ابن سعد به طمع حکومت ری آمد، ما اصل طمع را باید بزنیم، لذا جریان انحرافی و منحط بانک و بورس در کشور با اصالت طمع که این دکترین (greed is good) را پذیرفتهاند و با آن اسلام و جمهوری اسلامی را براندازی میکنند. امام هیچوقت آمریکا و شاه را از مردم نگرفت، بلکه مردم را از آنان گرفت.
ما شورش را علیه طمع سازماندهی میکنیم که طمع در مردم مورد هجوم واقع شود و مردم را از آن بگیریم، فرمول امام چه بود؟ امام هیچوقت بنیصدر، منتظری، آمریکا و شاه را از مردم نگرفت، بلکه مردم را از آنان گرفت. سود بانکی بیشتر از چهار درصد رباست اینکه بانک بیآبروست، این را من نمیگویم فرگوسن میگوید که بانک اساسش بر رباست، نظر مراجع تقلید این است که این سازو کار رباست، آقای مکارم علنی گفتند که سود بیشتر از چهار درصد رباست، دولت بیست درصد را تصویب کرد، مشروع نیست. هرکسی بانکداری اسلامی را مطرح کند نه اسلام را فهمیده نه بانک را بانک مرکزی میگوید که من شورای فقهی دارم، ببنید الان صدر تا ذیلشان زندان هستند، هرکس گفت بانک و بانکداری اسلامی، نه اسلام را فهمیده است نه بانک را. اول باید مراقب بود که التقاط نداشته باشیم، امام فرمود؛ التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است؛ هرکس که بگوید بانکداری اسلامی دچار التقاط است و یا ناآگاه است که معنی کلمه بانک را نمیداند یا مغرض است که عمدتا اینگونه است که ناآگاهند. ما بانک را از مردم نمیگیریم بلکه طمع را مورد هجوم قرار میدهیم ما به جنگ این قضیه رفتهایم و نمیخواهیم بانک را از مردم بگیریم، بلکه به شیوه انبیاء و ائمه، امام راحل و مقام معظم رهبری عمل میکنیم، ما مردم را از بانک، بورس و بازار سرمایه و غیره میگیریم. چگونه؟ راهش این است که طمع را در مردم مورد هجوم قرار دهیم، اگر معلمی شغل انبیاء است و ما هم این افتخار را داریم که پیرو انبیاء باشم و در واقع خاک کفش آنها باشیم، به آنها میگویند شما را رسول قرار ندادیم الا بشیرا و نذیرا، ما هم وظیفهمان این است که به عنوان معلم بشارت و انذار دهیم، هیچ مسئولیت بیشتری نداریم.
به مسئولان گفتیم گوش نکردند با مردم سخن میگوییم
مردم این طمع است و نهایت آن آمریکا و فروپاشی اقتصادی است، کسانی هم که این کار را میکنند عاقبتشان بهتر از آنان نخواهد بود، ما به مسئولان گفتیم گوش نکردند به وظیفهمان عمل کردیم، البته بدین معنی نیست که به مردم نمیگوییم، ما به روش انبیاء بتها را از مردم نمیگیریم، مردم را از بتها میگیریم. این سازوکاری است که دیر جواب میدهد، اما به مُرّ فطرت است، آنجاست که ما این موضوع را که مردم فهم و شعور دارند را پذیرفتیم، کافی است که به آنها آگاهی دهیم خودشان وظیفه دارند که عمل کنند. تشخیص، تصمیم و اقدام به موقع خواص؛ سه عنصری که مسیر تاریخ را عوض کرده مبنای این نگاه بر اساس دیدگاه مقام معظم رهبری است که فرمودند تشخیص، تصمیم و اقدام به موقع خواص در وقت مقتضی اسلام را نجات داده است و مسیر تاریخ را عوض کرده است، مانند ابا عبدالله که مثال ایشان است. مدنظر رهبری: قوه تشخیص مردم را بالا ببرید، مردم خودشان تصمیم بگیرند از سه موردی که رهبر مطرح کردند، تشخیص، تصمیم و اقدام به موقع، در حالت دوم یک بار من به جای شما اقدام میکنم، شما انجام ندادید من به جای شما انجام دادم، در حالت سوم من به جای شما تصمیم میگیرم، تصمیمی که من میگیرم و شما اقدام میکنید که این هم مدنظر مقام معظم رهبری نیست، مد نظر ایشان حالت اولی است که قوه تشخیص مردم را بالا ببرید، مردم خودشان تصمیم بگیرند و بعد تصمیم گرفتند اگر خواستند آن را اجرا کنند اگر نخواستند آن را اجرا نکنند. حالا اگر قوه تشخیص مردم بالا رفت و بعد تصمیم گرفتند و تصمیمشان را عملی کردند میفرمایند که مسیر تاریخ عوض میشود. تشخیص و تصمیم و اقدام به موقع خواص، به موقع؛ چون اگر قید به موقع آن را برداریم شما ممکن است بعد که تصمیم گرفتید دیر شود.
همیشه از خدا خواستیم در جنگ با خدا یعنی ربا، پیش مرگ خدا باشیم
ما گفتیم که بانک را حذف کنید گوش نکردند، گفتیم اقتصاد پول مبنا را ترویج نکنید، گوش نکردند و هنوز هم ما بر روی «دکترین بیع» اگر خدا بخواهد کار تخصصی میکنیم. اما در مواجهه با مردم ما در شورشی که باید علیه طمع راه بیاندازیم و انقلاب کنیم، ما انقلابیون هستیم که میخواهیم انقلاب کنیم و بساط ربوی را به هم بریزیم؛ چراکه جنگ با خداست و در این جنگ با خدا، دشمن مطمئن باشد که ما یقینا در جبهه روبه روی خدا نیستیم و همیشه از خدا خواستیم در جنگ با خدا یعنی ربا ما پیش مرگ خدا باشیم.
ما همیشه آماده حمله به استراتژی شیطان هستیم
همیشه به شیطان هم گفتیم که ما از خانه بیرون میآییم با غسل شهادت میآییم، لذا تکلیف خود را مشخص کند که ما کوتاه نمیآییم. من اهل دفاع کردن نیستم، من هنگامی که نظامی بودم در عملیات ویژه بودم، خیلی اهل جنگ کلاسیک و پشت خاکریز ماندن و دفاع کردن نبودم، همیشه کارم این بوده که حمله کنم، الان هم اهل اینکه دفاع کنم نیستم؛ کار ما حمله است و شیطان تکلیفش را مشخص کند. در جنگ با خدا میخواهید به چه برسید؟ طرف شلاق دستش گرفته بود و آن را به موج دریا میزد تا آن را آرام کند، حالا شما به جنگ با خدا رفتید؟ مگه شوخی است!!
ما وظیفه داریم مردم را از اقتصاد ربوی بگیریم
پس ما وظیفه داریم تا مردم را از بگیریم، مردم را از مکانیزم شیطان که نیازهای مردم را مبنا قرار میدهد و آنها را مصادره میکند، بگیریم. شیطان دست مردم را در پوست گردو قرار میدهد و مردم را از راه نیازهایشان میبندد. پول و ذهن؛ خدایانی که در مقابل الله قرار میدهند
(money is god)؛ پول خداست، (mind is god)؛ ذهن خداست، ببینید که چند تا خدا روبه روی الله تعریف کردند؛ درحالیکه شعار ما «لا اله إلا الله» است. یک گروه باید سرباز جبهه (mind)؛ ذهن شوند و آن را بزنند، اینکه ذهن خداست. یک گروه هم باید سرباز این میدان باشند تا یک الهه دیگر را بزنند، پول خداست که هرگز نمیخوابد، همانطور که در قرآن داریم هرگز خواب خدا را نمیگیرد؛ پس این خدا یعنی پول و آن خدا یعنی ذهن و خیلی از خداهای دیگر الهههای امروزند. امروزه کسی که میخواهد زمینهساز ظهور باشد باید به جنگ این الههها برود، پول باید به عنوان مخلوق سر جای خود بشیند، اگر بخواهد که جای خدا بشیند ما به جنگ آن میرویم، ما برای کشته شدن در این مسیر آمادهایم، از هر ابزاری که استفاده کنید فایدهای برای شما ندارد، برای آنکه ما برای کشته شدن آمادهایم، به قول شارون که میگفت آخرش این است که ما حزب الله لبنان را بزنیم و بکشیم؛ خب آنها اصلا برای کشته شدن آمادهاند. خلاصه با ما مشکل دارید یعنی فکر نکنید ما از میدان بیرون میرویم، اگر جلوی دین ما بایستید، جلوی دنیای شما میایستیم، چه چیزی دنیا را برای دنیاگرایان پر میکند؟ پول و مواردی از این دست.
شورش علیه طمع؛ میدان جنگ با الهه های دروغین
پس شورش علیه طمع را سازماندهی میکنیم، هستهها و مقاومت را روبه روی آنها ایجاد میکنیم. وحشتی در دنیای مادی اینان وجود دارد که بتی به نام پول را به جای خدا قرار میدهند، بتی به نام ذهن را جای خدا قرار دهند، این بتشکنی امروز است، هیچ گونه تعارف و خجالتی هم نداریم، سرمان را هم بالا میگیریم و رجز میخوانیم، میدان جنگ است. یک جا ممدوح است که شما سرتان را بالا بگیرید و با غرور راه بروید، و آن هم در میدان جنگ است؛ میدان جنگ نرم میدان جنگی است که میخواهند ذهن و پول و هزار تا چیز دیگر را جای خدا بگذارند، اینها الهههای دروغین است. این میدان جنگ به افرادی نیاز دارد که نظریه و فکر تولید کنند، عملیات را طرحریزی کنند، شورش علیه طمع را و اصلاح ساختار معیشت مردم را در حوزههای مختلف نظریه پردازی، تعمق و سازماندهی کنند.
اجزایی از موضع کفر از نگاه فریدمن و از نگاه افراد دیگری بررسی کردیم، بعضی اجزا را هم در دکترین بیع به آن اشاره کردیم، در حسابداری و ساختار دیوان محاسبات را هم ذره ذره به آن پرداختیم، انشاءالله به مرور اجزای دیگر را هم ادامه میدهیم.
منبع: خبرگزاری دانشجو