تعریف ربا
ربا در لغت به معنای زیادی میباشد.
*با توجه به تعریف یاد شده، ربا در شرع مقدّس دو مصداق دارد: یکی معامله دو کالای همجنس با زیادی در یک طرف و دیگری قرض دادن به شرط زیادی. از اوّلی به ربای معاملی و از دومی به ربای قرضی تعبیر میکنند.
*ربای معاملی در نقدین
هرگونه زیادی در معامله نقدین ربا و حرام است؛ چنان که معامله نقدین بدون زیادی یکی بر دیگری به صورت نسیه نیز ربا محسوب میگردد.
*ویکی فقه
منشاء ربا
میتوان زیاده خواهی انسان را منشاء ربا دانست یا بی تقوایی انسان. میگویند در غرب ریشه این بلای خانمان سوز از یهود و دنیا طلبی آنها پدید آمد یهودیان ونیزی اولین ربا خواران سازمان یافته و اجداد سازمانی به نام بانک هستند .
بانک در شیوه مرسوم آن در جهان که اصالت در آن با نقدینگی است را تمامی مراجع و شعوب مسلمانان ربای قطعی میدانند و هیچ اختلافی در آن نیست . لذا بعد از انقلاب اسلامی ایران و خطرهایی که از جانب بانک و تاثیر آن بر سبک زندگی یک مسلمان می گذاشت گروهی فقهی جمع شدند تا بانک را از ربا خالی کنند .این سر آغاز اختلاف بر سر مسئله بانک در ایران شد . زیرا خواستند ربا را از بانک حذف کنند غافل از آنکه جوهر بانک رباست و اگر حذف شود سازمانی به نام بانک حذف خواهد شد .
حال پس از گذشتن چندی تقریبا تمام مراجع در مورد ربوی بودن بانک موضع گرفتند : امام خامنه ای ،آیت الله جوادی آملی ، آیت الله مکارم شیرازی ، آیت الله جعفر سبحانی ، آیت الله نوری همدانی و بسیاری از مسئولین لشکری و کشوری.
ریشه ربا
اما ریشه ربا را میتوان در خاکی عمیق تر جستجو کرد آنجا که بعد از انقلاب اسلامی ایران این فرصت پدید نیامد تا کشور برای تمام سازوکارهای طاغوتی که بر پایه “سامانه غربی” و بدون توجه به دستورات الله تعالی ایجاد شده بود سازکار اسلامی و الهی تهیه کند .لذا در سالهای پس از جنگ که کشور به آرامش نسبی رسید تا همین امروز که این مقاله به رشته تحریر در می آید اسلام به مانند لباسی شد بر قامت نامشروع فرزند تفکرات غربی. متاسفانه بعد از انقلاب تنها سامانه رایج جامع اداره یک کشور ، لیبرال بود که در سالهای اخیر به سمت نئو لیبرالی نیز کشیده شده. اکنون اقتصاد کشور یک اقتصاد لیبرالی با همان سازوکار و قواعد است که لباس اسلام به تن کرده . ریشه ربا در سامانه کلی کشور است آنجایی که قسمت اقتصادی؛ اسلام را برای نماز و دعا می پسندد و قوه قضاییه با قوانین پیچیده که بیشتر شبیه به یک آبکش می ماند و قوانین اسلام را به هر دلیلی اجرا نمیکند و تقریبا سازکاری و سازمانی در کشور نیست که قوانین آن را بکاویم و غیر از اسلام در آن نیابیم.
این اقتصاد در ایران مریض متولد شد زیرا از غرب تنها ظواهر گرفته شد و به اصول ترقی آن توجه نشد لذا شاهد بودیم نه مانند غربی ها پیشرفت و ترقی به سامانی در صنعت داشتیم نه به مانند یک سامانه اسلامی بر اساس خط کلید واژه های رزق و برکت و روزی و تقوا و انفاق و خمس و زکات و زندگی سالم حرکت کردیم .
و در سطح نازل تر در شورای فقهی بانک نیز به نظر میرسد تنها به دنبال اسلامی سازی قوانین بانک رفتند نه تغییر آن ؛ لذا می بینیم که با عباراتی مانند جعاله قرار داد دو سویه ، رضایت طرفین! و امثالهم واکاوی راه های فرار از مسما شدن به ربا راه های شرعی برای این کار را به زعم خود یافتند . که به نظر نگارنده واقعی نبودن احکام اسلامی در آن (به دلیل راهکار فرار از ربا) و جمع ضدین یعنی بانک و سامانه اسلامی است. گرچه در ظاهر یک طرح بسیار عالی و خوب تهیه شده باشد در عمل قابلیت اجرایی ندارد کما اینکه بیست سال است اجرایی نشده
اما آنچه که در جامعه در جریان است تاثیرات همان رباست و نارضایتی مردم همان گونه است و تاثیرات آن بر خلقوخو و نطفه در جامعه به وضوح مشاهد میشود. و طرحی که با عنوان بانکداری اسلامی تهیه شد تنها بر روی کاغذ باقی ماند .
اگر بخواهیم این ریشه ها را دسته بندی کنیم به شرح ذیل خواهند بود:
- طراحی نشدن سامانه جامع کشور داری بر اساس دین اسلام
- تعریف نشدن قوانین وزارتخانه های مربوط بر اساس شریعت اسلام
- اقتصاد لیبرالی نمیتواند احکام اسلامی را نتیجه دهد
- جوهره بانک بر رباست
- بانکداری فعلی اسلامی نیست
منبع:پژوهشکده باقر العلوم
ویکی فقه
ربای یهودیان ونیز