اندیشه و تفكر فقه اسلامی به عنوان یك جهانبینی برای اداره جامعه و راهنمایی انسان بسوی كمال و سعادت واقعی، قوانین و طرحهای ضروری منطبق بر نیازهای مادی و معنوی بشر، در اختیار جامعه قرار میدهد تا همه نهادهای فرهنگی – سیاسی و اقتصادی برای ایجاد رفاه و رفع فقر و تبعیض و تحقق عدالت اجتماعی فعال شوند.
غیبت طولانی فقه شیعه از صحنه حاكمیت جامعه و تغییرات وسیع در روابط و مناسبات اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی موجب ایجاد مشكلات و بحرانهای مختلف شده كه فقه در همه دورانهای گذشته و معاصر آماده پاسخگوئی به همه نیازها و حوادث واقعه متناسب با شرایط و مقتضیات زمان میباشد.
از طرف دیگر و در دوران معاصر پس از ورود ماركسیسم به حوزه كشورهای اسلامی و ارائه مباحث اقتصادی بر پایه جهانبینی ماركسیستی، میان پژوهشگران اسلامی حركتی نو آغاز شد.
حركتی كه برای نخستین بار میخواست برای مباحث اقتصاد اسلامی، قالب فكری بیابد و برخلاف گذشته كه ابواب فقهی مربوط، بهصورت مجزا و بدون در نظر گرفتن یكپارچگی آنها طرح میشد، به عرضه نو این مباحث در قالب نظام بپردازد.
این كوشش بیشتر از نیاز ایدئولوژیك برمیخاست و برای پاسخ به تبلیغات استکباری و ماركسیستی و دفاع تئوریك از اسلام ناب انجام میشد.
در تدوین و تهیه طرح برپایی حكومت اسلامی در ایران و به لحاظ اینكه همه قوانین اقتصادی و بانکی كشور میبایست منطبق بر فقه و ایدئولوژی تشیع، تدوین میشد، این مباحث قوت بیشتری گرفت.
پیشینه بانکداری در ایران
اولین بانکی که در ایران تاسیس شد «بانک جدید شرق» بود که مرکزش در لندن و حوزه عملیاتیش مناطق جنوبی آسیا بود. این بانک بدون تحصیل هیچگونه امتیازی در سال 1266 شمسی (1888 میلادی ) در شمال شرقی میدان توپخانه در محل بانک بازرگانی (تجارت فعلی) شروع به فعالیت کرد و برای جلب مشتریان در شروع فعالیت به حسابجاری معادل 5.2 درصد و به حساب سپرده های ثابت به مدت شش ماه چهار درصد و یکسال شش درصد سود می داد.
بانک با این اقدام خود در بازار پولی 12 درصد از نرخ بهره را پایین آورد و برای اولین بار اقدام به انتشار نوعی پول کاغذی به صورت حواله عهده خرانه بانک برای مبالغ بیش از پنج قران و قابل پرداخت در وجه حامل نمود و در سال 1267 در مقابل دریافت 20000 لیره انگلیسی کلیه شعب و اثاثیه بانک را به بانک شاهی واگذار نمود .
دومین بانک، بانک «شاهی» ایران بود صرافی های ایرانی در مقام مقابله و رقابت با عملیات بانک جدید شرق برخاستند ولی قبل از آنکه نتیجه قطعی و نهایی این رقابت حاصل شود حریفی زورمند جای بانک جدید شرق را گرفت و این حریف بانک شاهی ایران بود که مبتکر آن پاول جولیوس رویتر در مقابل پرداخت 40000 لیره امتیاز بزرگی برای مدت 70 سال جهت کشیدن راه آهن، حق انحصاری بهره برداری از کلیه معادن (جز طلا و نقره و سنگ های قیمتی)، تاسیس بانک و غیره از دولت ایران گرفت (25 ژوئیه 1872 برابر با 10 مرداد 1251 شمسی) و این امتیاز بعدا لغو و امتیاز دیگری که اساس آن تاسیس بانک شاهی ایران بود به مدت 60سال جایگزین آن گردید. یکی از عملیات عمده این بانک حق انحصاری نشر اسکناس و رواج مشروط آن در ایران بود (این بانک بر طبق قراراداد تا بهمن ماه سال 1327 شمسی فعالیت داشت).
سومین بانک، بانک «استقراضی» ایران بود که به رویتر یکی از اتباع روسیه به نام «ژاک بولیاکوف» پیشنهاد داده شد و در سال 1269 شمسی با این شخص موافقت گردید که اجازه تاسیس انجمن استقراضی ایران به مدت 75 سال با حق انحصاری حراج عمومی به او داده شود و ضمنا از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف گردید جز آنکه 10 درصد عواید حاصله را به خزانه دولت بپردازد.
چهارمین بانک ایران، بانک سپه بود. بانک سپه اولین بانک ایرانی است در 14 اردیبهشت ماه سال 1304 در چند دکه واقع در گذر تقی خان با سرمایه اولیه آن به مبلغ 3883950 ریال موجودی صندوق بازنشستگی درجه داران ارتشی بود تشکیل و شروع به فعالیت نمود.
بطور خلاصه تا سال 1307 صرافی در ایران از زمان پیدایش بانک های خارجی بعلت رقابت رونق سابق را از دست داد و کلیه امور بانکی و اعتباری در اختیار بانک های خارجی در آمد.
بازار پول و اقتصاد ایران تحت سلطه آنها قرارگرفت به طوریکه رقابت این موسسات با یکدیگر موجب تشنج و اختلال در اقتصاذ و تجارت کشور می گردید و همکاری آنها سبب بحران و تزلزل وضع موسسات داخلی می شد.
در سال 1306 شمسی دولت پس از مطالعات لازم لایحه قانون اجاره تاسیس بانک ملی ایران را در جلسه چهاردهم اردیبهشت ماه برای تصویب، تقدیم دور هشتم قانونگذاری كرد.
یکی از اقدامات مهم و اساسی بانک ملی برای خارج ساختن اقتصاد پولی ایران از دست بانک های خارجی تحصیل امتیاز نشر اسکناس در ازای پرداخت مبلغ 200000 لیره انگلیسی به بانک شاهی ایران بود با این عمل حق امتیاز انتشار اسکناس از بانک مذکور سلب و مقرر شد تا کلیه اسکناس های بانک شاهی تا پایان خرداد ماه سال 1310 از جریان خارج شود.
ملی شدن بانک ها
در آستانه پیروزی انقلاب ، نظام بانکی ایران به کلی مضمحل و از هم پاشیده شد. عواملی نظیرانتقال سرمایه به خارج توسط سرمایه داران وابسته که خود موسس بانک های خصوصی و یا سهامدار عمده آنها بودند.سلب اعتماد مردم نسبت به بانک ها و هجوم آنان برای باز پس گرفتن سپرده های خود.
لاوصول ماندن مطالبات بانک ها بعلت فقدان اسناد و نامشخص بودن وضع بدهکاران عمده و رکورد در عملیات بانکی موجب توقف بسیاری از فعالیت های اقتصادی گردید و بالاخره کاهش ارزش دارائی ها اغلب بانک های خصوصی را در وضعی قرارداده بود که علیرغم کمک های بانک مرکزی عملیاتشان متوقف شده و با خطر ورشکستگی روبرو شده بودند. به طوری که حتی قادر به پرداخت وجه چک های صادره با مبالغ جزئی هم نبودند.
در 17 خرداد 1358 طبق مصوبه شورای انقلاب برای حفظ حقوق صاحبان سپرده و سرمایه های ملی و بکار انداختن چرخهای تولیدی کشور و تضمین بازپرداخت سپرده ها و پس اندازها، بانکهای ایران ملی اعلام شد.
همزمان در سیستم بانکی کشور جمعا 28 بانک مشمول این قانون شد. از این تعدا، در 13 بانک سرمایه گذاران خارجی سهیم بودند و 15 بانک بقیه متعلق به سرمایه گذاران ایرانی بود.
بانکداری اسلامی در ایران
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری جمهوری اسلامی، لزوم استقرار نظام اقتصاد اسلامی به عنوان یکی از ضرورتهای اساسی کشور مطرح شد.
مهمترین اقدام عملی در این جهت می توانست ریشه کن کردن ربا از سیستم بانکی کشور باشد تا بدینوسیله بنیان یک اقتصاد توحیدی مبتنی بر قسط و عدل گذارده شود.
به همین منظور پس از انقلاب در سال 1358 اقداماتی در جهت اسلامی کردن نظام بانکی به عمل آمد، که این اقدامات را می توان در کوشش های اولیه برای حذف بهره و برقراری کارمزد در سیستم بانکی و تاسیس بانک اسلامی و توسعه صندوق های قرض الحسنه خلاصه نمود.
بدین منظور شورای پول و اعتبار در سیصد و نود و دومین جلسه خود مورخ سوم دیماه 1358 تغییراتی در ساختار نرخ بهره بانکی به تصویب رسانید که از ابتدای سال 1359 به مورد اجرا گذارده شد.
با این همه، پس از پیروزی انقلاب، گرچه سعی شده اقداماتی در جهت حذف بهره انجام گیرد، لکن ماهیتا این اقدام نتوانست تغییر اساسی در سیستم گذشته بدهد، بطوریکه ناگزیر مقدار بهره ای که به سپرده ها پرداخت می شد با درصد کمتری با عنوان جدید «حداقل سود تضمین شده» همچنان پرداخت گردید.
همچنین دریافت کارمزد و حداقل سود تضمین شده در مورد وامها و اعتبارات پرداختی و سپرده های دریافتی بانکها نیز نشان دهند عدم تغییر اساسی در نظامر ربوی گذشته بود. بدیهی است برای حذف کامل بهره از سیستم بانکی باید اقدامات اساسی و اصولی دیگری در کلیه زمینه های اقتصادی انجام پذیرد تا همگام با سیستم بانکی، زمینه لازم و ضروری را در اقتصاد کشور در جهت حذف بهره فراهم آورد.
بدین منظور در سال 1361، لایحه عملیات بانکی بدون ربا (بهره) در جهت حذف بهره و انطباق عملیات بانکی با موازین اسلامی تقدیم مجلس شورای اسلامی گردید که نهایتا در تاریخ هشتم شهریور 1363 به تصویب رسید.
براساس این قانون مقرر شد که هدف نظام بانکی عبارت باشد از استقرار نظام پولی و اعتباری برم بنای عدالت که با تنظیم گردش صحیح پول و اعتبار به ویژه حفظ ارزش پول و ایجاد تعادل در موازنه پرداختها و تسهیل مبادلات بازرگانی و ارائه خدماتی که قانونا بر عهده بانکها محول شده است.
براین مبنا برای دو وظیفه اصلی بانکها که یکی جمع آوری پول (تجهیز منابع پولی) و دیگری توزیع پول (تسهیلات اعطایی) باشد با تلاش مدیریت بانکها و همکاری همکاران بانکی در این طریق گامهای موثری برداشته شده است که نیاز به بررسی بیشتر و مطالعه عمیق تر در بازده روش های متخذه در توسعه اقتصادی کشور دارد.
مضافا اینکه وظیفه بانک مرکزی از آنچه در گذشته داشته فراتر رفته و تعیین رشته های مختلف سرمایه گذاری و مشارکت بانکها در فعالیت اقتصادی در حدود سیاست های اقتصادی مصوب و همچنین تعیین حداقل نرخ سود احتمالی برای اولویت دادن به طرحهای سرمایه گذاری و مشارکت نیز بر عهده بانک مرکزی قرار گرفته است.
امام خمینی (ره) و بانکداری اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی ورهبری امام خمینی(ره)، در زمینه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مدل های جدیدی در دنیا مطرح شد. این مدل جدید با گفتمان امام (ره) به لحاظ تازگی و نو بودن با اخلاص به جهان عرضه شد و سریعاً جایگاه خود را در جهان تثبیت كرد.
این مدل جدید در مدیریت استكبار جهانی شكافی ایجاد كرد كه در اوایل انقلاب به وجود آمده بود. این شكاف در عرصه مدیریت استكبار جهانی سریعاً افزایش یافته و مورد پذیرش ملتهای مظلوم قرار گرفت ، اگر چه برخی دولتها آن را تحمل نكردند لکن امام (ره) تعادلی عجیب در معادلات بینالمللی به وجود آورد.
امروزه در عمل باقی ماندن شكاف پیش روی ایران با استكبار جهانی مبنایی برای دیگر كشورها شده است و دیگر كشورها میتوانند با این مدل مدیریتی امام (ره) با استكبار جهانی و نظام ظلم جهانی برخورد كنند.
آسیب شناسى اقتصادى و بانکی در نظام اسلامى
مقام معظم رهبری در یکی از راهبردهای پیشنهادی خود در توسعه اقتصادی می فرمایند : «نکته ای که باید به آن توجه شود این است که اگر کشور بخواهد به آبادانی مورد نظر اسلام دست پیدا کند که آبادانی موردنظر اسلام یعنی آبادانی درحد اعلی برای کشور باید نیروهای جامعه به شکل درهم تنیده درکنار هم درخدمت یکدیگر قرار گیرند اسلام به هیچ حدی از رشد و توسعه اقتصادی و رفاه عمومی قناعت نمی کند.
اسلام همه را دعوت می کند تا وضع دنیای جامعه را روز به روز بهبود بیشتری بخشد. از لحاظ زندگی جامعه را برای همه مردم دنیا الگو کنند. عده ای ناجوانمردانه یا از روی جهالت این گونه وانمود می کنند که اسلام اهمیتی به دنیای مردم نمی دهد فقط به معنویت می پردازد. نه این تهمت به اسلام است. اسلام به همان اندازه که به معنویت و اعتلای روحی و معنوی مردم اهمیت میدهد به گشایش زندگی و پیشرفت رفاه مردم و این که در جامعه هیچ کس دست نیاز به سمت دیگران دراز نکند نیز اهمیت می دهد.»(مقام معظم رهبری ، راهبردهای ولایت، جلد پنج. ص 69. بیانات در دیدار کارگران کشاورزان و صنعتگران).
ما این رشدهای بادکنکی را پیشرفت اقتصادی نمی دانیم. کشور به سرمایه انسانی و طبیعی و هویت ذاتی متکی است و مستوجب رشد و شکوفایی واقعی اقتصادی است اما نه آنگونه که بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای ما نسخه بنویسند و ما هم طبق همان نسخه اقتصاد خودمان را تدوین کنیم. ما برنامه و سیاست داریم و هماطور که گفتیم ما می توانیم. اگر کسی بگوید که ما جز با تسلیم درمقابل این برنامه ها نمی توانیم حرکت اقتصادی بکنیم قضاوت خوش بینانه درمورد او این است که بگوییم، کشور، ملت و سرمایه های کشور را نشناخته است. البته قضاوتهای بدبینانه هم می شود کرد.
مسئولان کشور و شما برادران و خواهران که در بخشهای مختلف مشغول هستید با امید و توکل به پروردگار با اعتماد به مبانی فکری و علمی اسلامی و با همت والا و عالی تلاش خود را شروع کنید و ان شاءالله به فضل الهی این کشور شاهد رشد و شکوفایی درهمه عرصه ها خواهدبود مشروط بر اینکه مسئولان وظایف خود را انجام دهند.» (مقام معظم رهبری ، راهبردهای ولایت، جلد پنج. ص 69. بیانات در دیدار کارگران کشاورزان صنعتگران).
بنابراین از نظر مقام معظم رهبری آسیب های بانکی و اقتصادی انقلاب اسلامی اگر از آسیب های دیگر خطرناکتر نباشد از آنها کمتر نیست لذا توجه به آسیب های اقتصادی، مهم و ضروری می باشد.
البته بطور خاص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تحولات مهمی در نظام بانکی کشور پدید آمد که نقش قابل توجهی در تغییر انواع عملیات بانکی از بانکداری ربوی به بانکداری بدون ربا داشت؛ از جمله:
1. ملی شدن بانکها؛ بر اساس مصوبه 17 خرداد 1358 شورای انقلاب اسلامی.
2. ادغام بانکها.
3. برقراری سیستم سود تضمین شده و کارمزد. در جلسه سوم دی ماه 1358 شورای پول و اعتبار بهره را از نظام بانکی حذف و سیستم سود تضمین شده و کارمزد را جایگزین آن کرد.
4. تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا؛ عدم تطابق سیستم تضمین شده و کارمزد با شرع مقدساسلام موجب شد مجلس شورای اسلامی قانون عملیات بانکی بدون ربا را در هشتم شهریور 1363 به تصویب نهایی برساند. این قانون در تاریخ دهم شهریور مورد تأیید شورای نگهبان نیز قرار گرفت. از تحولات بعد از انقلاب اسلامی مکانیسم بانکهای جمهوری اسلامی مبتنی بر عقوداسلامی است و مورد تأیید شورای نگهبان است سود حاصله از آن ربا نمی باشد.
به عبارت دیگر بانکها به عنوان وکیل سپردهگذاران طبق هر یک از عقود شرعی میتوانند به تناسب نوع نیاز تسهیلاتی درخواست کنندگان وارد معامله شوند و طبق اصول شرعی سود دریافت دارند. از طرف دیگر بانک سود مقرری را به سپرده گذار می دهد؛ زیرا در واقع سپرده گذار با توکیل بانک طرف معامله اصلی با تسهیلات گیرندگان است سپس بانک مازاد آن سود را به عنوان حق الوکاله برای خود برمی دارد.
به عنوان مثال در عقد مضاربه به طور معمول یک طرف عهدهدارسرمایه میشود که او را «مالک» میگویند و طرف دیگر که تجارت با سرمایه را به عهده می گیرد «عامل مضاربه» نامیده می شود در قانون تصریح شده است که بانک در به کار گرفتن سپردههای سرمایهگذاری مدتدار وکیل میباشد (عملیات بانکی داخلی ج 2 ص 231).
مسأله دیگر درباره محدوده این عقود میباشد که به نظر فقهای امامیه منحصر در امور بازرگانی است؛ اما برخی از فقها فرمودهاند: هرگاه همین عمل در امور دیگر مانند صنعت دامداری و… انجام گیرد – هر چند عنوان مضاربه ندارد – اما با توجه به «وفای به عقد» و«صحت معاملات» بعید نیست حکم به صحت آن شود و همچنین بعید نیست بگوییم داخل در عنوان مضاربه هم میشود (عروه الوثقی ج اول ص 641).
از آنچه که گفته شد روشن می شود پولهایی که مردم به عنوان سپردههای کوتاهمدت و درازمدت در بانکها می گذارند و سود دریافت می دارند براساس عقد مضاربه است که بانک نقش عامل و سپردهگذار نقش مالک را دارا می باشد و در عقد لازم دیگری (غیر از این مضاربه مثل بیع و شرأ یک خودکار) مالک پول شرط می کند که من در ضرر شریک نباشم (به فتوای برخی از فقها مالک میتواند حتی در خود عقد مضاربههم چنین شرطی نماید).
گاهی هم بانک به عنوان مالک در اختیار اشخاص سرمایه قرار میدهد و در سود حاصل از بازرگانی آن اشخاص سهیم میگردد در نتیجه مقدار بیشتری نسبت به آنچه که به اشخاص پرداخته دریافت می کند و نام این عقد قرض نیست تا عنوان ربا پیدا کند بنابراین یکی از متداولترین راههایی که بانکها براساس آن سپردههای مردم را دریافت کرده و در اختیار بخش دیگری تسهیلات قرار میدهند عقد مضاربه است.
در این عقد بانک معمولاً به وکالت از جانب سپردهگذاران با متقاضیان تسهیلات عقد مضاربه منعقد مینماید. سود به دستآمده پس از کسر مخارج بانک بین متقاضی تسهیلات و سپردهگذار تقسیم می شود.
بانک ممکن است از منابع خود تسهیلاتی را در اختیار تقاضیان قرار دهد که در این صورت خود مستقیما نقش مالک را در مضاربه دارد. این امکان نیز وجود دارد که قبل از تقسیم سود قطعی بانک به طور علیالحساب سودی در اختیار سپردهگذاران قرار دهد.
از آنچه گفته شد معلوم می شود که چنین عمل از نظر ظاهر شرع محکوم به صحت است و حکم به ربوی بودن نمی توان کرد.
فروش اقساطی: همانگونه که اشاره شد یکی از انواع معاملات معامله نسیه می باشد. بدین جهت بانک میتواند بنا بر تقاضای متقاضیان ابزار وسایل و… مورد نیاز آنها را خریداری کرده و به طور نسیه به قیمتی بالاتر به آنها تجهیزات بفروشد.
عقد شرکت: شرکت عقدی است که براساس آن دو یا چند نفر با هم رداد می بندند که با مال مشترک بین آنها تجارت تولید و… انجام شود و در سود وزیان حاصل از آن – متناسب با سرمایه خود – شریک باشند.
در اصطلاح این نوع رکت را «شرکت عقدی» میگویند که احتیاج به ایجاب و قبول دارد و سایر شرایط عقود مالی از جمله بلوغ عقل قصد و… در آن معتبر است. متعلق چنین عقدی فقط اموال می تواند باشد – اعم از پول یا کالا – اما شرکت در اعمال صحیح نیست رکت أبدان)؛ یعنی این که درست نیست که دو یا چند نفر قرارداد ببندند که هر چه در آوردند و هر چقدر اجرت گرفتند بین آنان مشترک باشد (تحریرالوسیله ج 1 ص 623 و 624 مسألههای 3 2 و 5).
بر طبق نظر برخی از فقها همچون امام خمینی(ره) میتوان در قرارداد شرط کرد که بیشتر ضرر یا تمام آن به عهده یک یا چند نفر باشد اما اگر در عقد شرط شود که تمام سود برای یک طرف باشد صحیح نیست (رساله مراجع جلد دوم ص 257 مسأله 2147).
توجه به این نکته ضروری است که بانکها واسطه گردش وجوه هستند و نباید منابع خود را حبس ومعطل کنند؛ از تأمین نیاز مالی متقاضیان (از طریق مشارکت با آنان) و تأمین هدف مورد بلکه نظر بایستی وجوه را (با فروش سهام) جمعآوری نمایند و مجددا به مصرف برسانند (حقوق بانکی خاوری رضا ص 232 – 236). مشارکت مدنی؛ در ماده 18 آیین نامه فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا شرکت مدنی چنین تعریف شده است: «در آمیختن سهمالشرکه نقدی و یا غیرنقدی متعلق به اشخاص حقیقی یا حقوقی متعدد به نحو مشاع به منظور انتفاع طبق قرارداد».
همچنین ابتدای بحث فقهی ، ذکر این نکته خالی از فایده نیست که فصل دوم قانون بانكداری بدون ربا ایران ، مسئله تجهیز منابع پولی وتخصیص آن را در بانک ها اینگونه مطرح می کند که ما اینجا توضیح مختصری در مورد مستندات فقهی و فتوایی انواع حسابهای بانكی خواهیم داد :
ماده 3ـ بانكها میتوانند تحت هر یك از عناوین ذیل به قبول سپرده مبادرت كنند:
الف. سپردههای قرضالحسنه: 1ـ جاری 2ـ پسانداز.
ب. سپردههای سرمایهگذاری مدّتدار.
تبصره: سپردههای سرمایهگذاری مدّتدار كه بانك در به كار گرفتن آنها وكیل میباشد، در امور مشاركت، مضاربه، اجاره به شرط تملیك، معاملات اقساطی، مزارعه، مساقات، سرمایهگذاری مستقیم، معاملات سلف و جعاله مورداستفاده قرار میگیرد.
ماده 4ـ بانكها مكلف به باز پرداخت اصل سپردههای قرضالحسنه (پسانداز و جاری) میباشند و میتواننداصل سپردههای سرمایهگذاری مدّتدار را تعهد و یا بیمه كنند.
ماده 5ـ منافع حاصل از عملیات مذكور در تبصره ماده «3» این قانون، براساس قرارداد منعقده، متناسب بامدّت و مبالغ سپردههای سرمایهگذاری و رعایت سهم منابع بانك به نسبت مدّت و مبلغ در كل وجوه به كار گرفته شده در این عملیات، تقسیم خواهد شد.
ماده 6ـ بانكها میتوانند به منظور جذب و تجهیز سپردهها، با اتخاذ روشهای تشویقی از امتیازات ذیل به سپردهگذاران اعطا كنند:
الف. اعطای جوایز غیر ثابت نقدی یا جنسی برای سپردههای قرضالحسنه.
ب. تخفیف و یا معافیت سپردهگذاران از پرداخت كارمزد و یا حقالوكاله.
پ. دادن حق تقدم به سپردهگذاران برای استفاده از تسهیلات اعطایی بانكی در موارد مذكور در فصل سوم.
با توجه به قانون بانكداری ، سپردههای بانكی به سه گروه زیر تقسیممیشود :
1ـ حساب جاری (قرضالحسنه): بنابر نظر اکثر فقیهان وجوه فراهم شده از ناحیه این حسابها مطابق ماهیّت عقد قرض به ملكیّت بانك در آمده جزء منابع بانك خواهد بود؛ (امامخمینی، 1379 ج1 ).بانكها میتوانند با رعایت ذخایر قانونی و احتیاطی، باقیمانده وجوه را از طریق عقود مندرج در ماده 3 به كار گرفته و كسب سود نمایند.
2 ـ حساب پسانداز (قرضالحسنه): حساب پسانداز نیز ماهیت قرض را دارد و همانند حساب پسانداز در بانكداری سنتی است، با این فرق كه دربانكداری بدون ربا به صاحبان حساب پسانداز بهره وسودی پرداخت نمیشود. صاحبان این حسابها در امور قرضالحسنه اعطایی از طرف بانك ها مشاركت كرده از اجر و ثواب اخروی آن بهرهمند میگردند. وجوه این حساب نیز به مالكیت بانك درآمده جزء منابع خواهد بود و بانكها با لحاظ ذخایر قانونی و احتیاطی، بخشی از این وجوه را به اعطای قرضالحسنه اختصاص داده, بخش دیگری را از طریق عقود مندرج در ماده سه به كار گرفته كسب درآمد میكنند. بانكها برای تشویق مردم به پسانداز, برخی اولویتها، امتیازات وجوایز برای صاحبان این حسابها در نظر میگیرند؛ (مراجع تقلید، 1378,ج2: 652، 2858).
3ـ سپردههای سرمایهگذاری مدّتدار: در حسابهای سرمایهگذاری، رابطه بانك و صاحب سپرده رابطه «وكالت» است. بانكها وجوه این حساب را بهوكالت از صاحبان سپرده، در امور مشاركت، مضاربه، اجاره به شرط تملیك، معاملات اقساطی، مزارعه، مساقات،سرمایهگذاری مستقیم، معاملات سلف و جعاله و … به كار میگیرند؛ (امام خمینی، همان: 39). بانكها منافع حاصل از عملیات مذكور را طبق قرارداد متناسب با مدّت و مبلغ سپرده با رعایت سهم منابع بانك، پس ازكسر هزینهها و حقالوكاله بین صاحبان سپردهها تقسیم میكنند. (امام خمینی: 44)
تخصیص منابع
در فصل سوم قانون بانكداری بدون ربا طی مواد هفت تا 17 به مسئله تخصیص منابع از طرف بانكها میپردازد و برجستهترین مشخصه خاص آن نسبت به بانكداری سنتی اجتناب از ربا است.
به موجب قانون، عمده نیازهای مالی متقاضیاناز طریق معاملات و قراردادهای مجاز شرعی ذیل تأمین میگردد:
1ـ قرضالحسنه: قرضالحسنه اعطایی، عقدی است كه به موجب آن بانكها میتوانند به عنوان قرض دهنده مبلغ معیّنی را طبقضوابط مقرر به افراد یا شركتها به قرض واگذار كنند و گیرنده متعهّد میشود معادل مبلغ دریافتی را باز پرداخت كند (امام خمینی ، ج 1: مساله 618). بانكها به منظور حصول اطمینان از وصول مطالبات, تأمین كافی از مشتری میگیرند؛ (امام خمینی:623، مسئله 18) و حق دارند از بابت اعطای قرضالحسنه 5/2 درصد كارمزد دریافت كنند؛ (امامخمینی، 1376، ج دوم: 298، سؤال 41 و 42).
2ـ مضاربه: در این قرارداد بانك به عنوانمضارب، تأمین كننده وجه مورد لزوم (سرمایه مضاربه) و طرف دیگر قرارداد به عنوان عامل عهدهدار انجام كلیّه امور مربوط به موضوع قرارداد مضاربه میباشد. سود حاصل از انجام معامله مورد نظر بین بانك و عامل در پایان كارتقسیم خواهد شد و نسبت این تقسیم براساس توافق اوّلیه خواهد بود؛ (امام خمینی، 1379, ج1: 577).
اگر در قرارداد مضاربه زمان تعیین نشود مضاربه میتواند تا هر زمانی استمرار داشته باشد امّا در بانكها مطابقآییننامه اجرایی، حداكثر مدّتی كه سرمایه مضاربه میتواند در اختیار عامل قرار گیرد یك سال از تاریخ انعقاد مضاربه میباشد و عملیات عامل طی این مدّت باید چنان صورت گیرد كه حداكثر در سررسید قرارداد، كلیه وجوه حاصل از فروش، در حسابی كه نزد بانك قرار دارد واریز شده باشد؛ یعنی بانك با آوردن این شرط قرارداد را برای مدّتمشخصی منعقد میكند؛ (امام خمینی: 581، مسئله 16 و 18 و 19).
مطابق قانون،بانك با بررسی اطلاعات مذكور و تعیین میزان كل سرمایه مورد نیاز مضاربه و نسبت سهم سود طرفین با رعایت ضوابطی كه در این امر برای بانكها معیّن شده است در صورت وجود توجیه كافی، با آوردن شرایطی یا بدون شرط باتقاضای مشتری موافقت و اقدام به انعقاد قرارداد می كند. ( امام خمینی 581،مسئله 16،18، 19).
3ـ مشاركت مدنی: مشاركت مدنی توسّط بانك عبارت است از: «درآمیختن سهمالشركه نقدی و یا غیرنقدی شریك با سهمالشركهنقدی و یا غیرنقدی بانك یا تعاونی به نحو مشاع برای انجام كاری معیّن در زمینه فعالیتهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی به مدّت محدود به قصد انتفاع بر حسب قرارداد». مشاركت مدنی بانكداری همان عقد الشركه است كه در فقه به شركه العنان نیز معروف است؛ (امام خمینی، 1379، ج1: 593).
اشخاص (حقیقی یا حقوقی) كه بخواهند برای تأسیس یا توسعه فعالیتهای تولیدی، بازرگانی و یا خدماتیخود و یا ادامه اینگونه فعالیتها با بانك مشاركت مدنی كنند همانند متقاضی مضاربه بایستی علاوه بر اطلاعات هویتی اطلاعاتی چون موضوع مشاركت، میزان سرمایه مورد نیاز، سهم سرمایه پیشنهادی متقاضی از بابت خود (كه نباید از 20 درصد كمتر باشد)، حداكثر مدّت مشاركت، پیشبینی خرید، هزینه فروش، سهم سود پیشنهادی متقاضی، وثیقهای كه برای ضمانت حسن اجرای كار به بانك میسپارد، را در اختیار بانك بگذارد.
بانك با بررسی اطلاعات مذكور و تعیین میزان كل سرمایه مورد نیاز مشاركت مدنی، سهم بانك و شریك، نسبت سود شریك و بانك، با رعایت كلیه ضوابطی كه در این امر برای بانكها معیّن شده است در صورت وجود توجیه كافی از نظر فنی و مالی با آوردن شرایطی یا بدون شرط با درخواست مشتری موافقت و اقدام به انعقاد قرارداد می كند (امام خمینی: 594، مسئله 8).
4ـ مشاركت حقوقی: مشاركت حقوقی عبارت است از تأمین قسمتی از سرمایه شركتهای سهامی جدید یا خرید قسمتی از سهام شركتهای سهامی توسط بانك. طبق قانون، بانكها از طریق مشاركت حقوقی، كمبود سرمایه شركتهای سهامی تولیدی (صنعتی، معدنی، كشاورزی، ساختمانی) و شركتهای سهامی و بازرگانی و خدماتی را تأمین میكنند و در پایان هردوره مالی همانند دیگر سهامداران به نسبت سرمایه در سود شركت سهیم میشوند.
چنانچه گذشت، مشاركت حقوقی در ارتباط با شركتهای سهامی عام است كه تفاوت اصلی آنها در شخصیت حقوقی شركت، مسئولیت محدود سهامداران و ضوابط و مقرراتی است كه در اداره شركتها در نظر گرفته میشود. این مباحث گرچه در كتابهای متداول فقهی نیامده است امّا در استفتائات جدیدی كه از فقها به عمل آمده, بیان گردیده است؛ (امام خمینی، 1376، ج2: 245، سؤال 11؛253، سؤال 3 ـ 23).
5ـ فروش اقساطی: بانكها میتوانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت استفاده در امور تولیدی و خدماتی، كالاهای زیر را تهیه و از طریق فروش اقساطی (بیع نسیه اقساطی) در اختیار متقاضیان قرار دهند:
الف. مواد اولیه و لوازم یدكی.
ب. اموال منقول نظیر وسایل، ماشین آلات و تأسیسات.
ج. مسكن.
بانك با بررسی تقاضا، كالای مورد نظر را به صورت نقد خریداری كرده بااحتساب سود بانك متناسب با مدّت بازپرداخت به صورت بیع نسیه اقساطی به مشتری میفروشد؛ (رساله مراجع تقلید: 234، مسئله 2108).
6ـ معاملات سلف: منظور از معامله سلف، پیش خرید نقدی محصولات تولیدی (صنعتی، كشاورزی، معدنی)به قیمت معیّن است؛ (همان: 235، مسئله 2110). زمانی كه تولیدكنندهای در جریان تولید كالا یا فرآورده، دچار كمبود سرمایه در گردش میشود میتواند از طریق پیشفروش قسمتی از تولید خود به بانك نیاز مالی بنگاه را تأمین نماید.
البته معامله سلف از جهت فقهی اطلاق دارد و مقید به این نیست كه فروشنده تولیدكننده نیز باشد؛ (همان: 334) متقاضی معامله سلف با بانك علاوه بر اطلاعات شخصی بایستی اطلاعاتی مانند مشخصات بنگاه تولیدی، میزان تولید وفروش، نوع و اوصاف كالای مورد معامله، قیمت كالا هنگام انعقاد قرارداد، قیمت پیشبینی در زمانی كه محصول به دست میآید، زمان و مكان تحویل كالا و نوع وثیقهای كه به بانك میسپارد، را به بانك ارایه كند و بانك بعد از بررسی, موافقت خود را اعلام میكند. قیمت معامله سلف با انعقاد قرارداد به صورت یك جا و نقد به متقاضی پرداخت میشود؛ (همان: 236، مسئله 2112).
7ـ اجاره به شرط تملیك: روش اجاره به شرط تملیك مبتنی بر عقد اجارهای است كه در آن شرط میشود مستأجر در پایان مدّت اجاره درصورت عمل به شرایط مندرج در قرارداد, بانك عین مستأجره (مال موضوع اجاره) گردد.
قرارداد اجاره به شرط تملیك قرارداد جدیدی است كه در كتابهای متداول فقهی و حقوقی مطرح نیست اما در استفتائات جدیدی كه از فقها به عمل آمده, جواب آن روشن گردیده است.
آیتالله فاضل لنكرانی در این باره می فرمودند: «اگر مقصود آن است كه تملیك به نحو شرط نتیجه باشد به این معنا كه بعد از پایان یافتن مدّت اجاره، خود به خود به ملكیت مشتری و مستأجر درآید صحّت آن مشكل است لكن اگر مقصود این باشد كه ملك را اجاره دهد مشروط به آنكه در پایان مدّت اجاره،مالك هبه كند یا صلح كند یا به مبلغ بسیار ناچیز به تملك مستأجر درآورد این كار صحیح است و شرعاً اشكالی ندارد و فرقی بین افراد حقیقی و حقوقی نیست. والله العالم»؛ (مجموعه آرای فقهی قضایی در امور حقوقی، 1381, ج 1: 28). اداره حقوقی قوه قضائیه نیز قرارداد اجاره به شرط تملیك قانون عملیات بانكی بدون ربا را به شرط بیع(تملیك) در ضمن عقد اجاره تفسیر كرده و آن را قانونی شمرده است؛ (همان: 29).
8ـ مزارعه: مزارعه یكی از عقود شرعی است كه به موجب آن یكی از طرفین زمینی را برای مدّت معیّن به طرف دیگر واگذارمیكند تا در آن زراعت كرده و محصول را به نسبتی كه توافق میكنند بین خود تقسیم كنند؛ طرف اول را مزارع و طرف دوم را زارع یا عامل مینامند؛ (امام خمینی، 1379، ج اول: 603).
مزارعه را میتوان یكی از روشهای تأمین نیازهای مالی در بخش كشاورزی دانست. بانكها در قرارداد مزارعه نقشمزارع را خواهند داشت, بنابراین زمانی میتوانند اقدام به مزارعه كنند كه بخواهند زمین یا سایر عوامل تولید یا تلفیقیاز آن دو را در اختیار زارع قرار دهند؛ (امام خمینی : 606) قرارداد مزارعه با تقسیم محصول و تحویل سهم بانك خاتمه مییابد ولی در مواردی بسته به نوع محصول ممكناست بانك مایل باشد سهم محصول خود را توسط عامل به فروش برساند؛ در این حالت موضوع شرط ضمن عقد درقرارداد ذكر خواهد شد؛ (امام خمینی: 607).
9ـ مساقات: مساقات یكی دیگر از عقود اسلامی است كه براساس آن، معامله بین صاحب باغ میوه و امثال آن با عامل در مقابلحصّه مشاع معیّن از ثمره واقع میشود؛ (همان: 609). در این قرارداد بانكها نقش صاحب باغ را خواهند داشت.
10ـ جعاله: به موجب عقد جعاله، جاعل (كارفرما) در مقابل انجام عمل معیّن طبق قرارداد ملزم به پرداخت جعل (اجرت)معلوم میگردد. طرفی كه عمل یا كار را انجام میدهد عامل (پیمانكار) نامیده میشود؛ (همان: 558).
از طریق استفاده از عقد جعاله در بهكارگیری تسهیلات بانكی، برای بانكها امكان گسترش و توسعه در امور مربوط بهتولیدات صنعتی و كشاورزی، بازرگانی و خدماتی با تنظیم قرارداد به عنوان عامل یا درصورت اقتضا, به عنوان جاعل فراهم میگردد بنابراین بانكها میتوانند آن دسته از تقاضای مشتریان خود را كه نمیتوانند از طریق سایر عقود برآورده نمایند، با تنظیم قرارداد جعاله مورد اجابت قرار دهند. در مواردی كه بانك، عامل جعاله است در قرارداد مربوط، اختیار واگذاری قسمتی از كار به غیر را تحت عنوان جعاله ثانوی برای بانك لحاظ مینماید؛(همان: 506، مسئله هشت).
11- خرید دین: خرید دین تسهیلاتی است كه به موجب آن بانك سفته یا براتی را كه ناشی از معامله نسیه تجاری است خریداری میكند. عملیات مربوط به خرید دین بر مبنای آییننامه موقّت تنزیل اسناد و اوراق تجاری (خرید دین) و مقررات اجرایی آن كه در جلسه مورخ 26 آبان 1361 شورای پول و اعتبار به تصویب رسیده و در شورای نگهبان نیز مخالف با موازین شرعی و قانون اساسی شناخته نشده است و نیز اصلاحیه بعدی آییننامهمذكور مصوب 24 آذر 1366 شورای پول و اعتبار, انجام میپذیرد.
مطابق مواد آییننامه، بانكها باید نسبت به حقیقی بودن بدهی و معتبر بودن بدهكار اطمینان پیدا كنند.
مبنای فقهی خرید دین در بانكداری بدون ربا، بیع دین است كه در متون فقهی محل بحث فقها است؛ (مراجع تقلید: 699، مسئله 7؛ 754، مسئله 28؛ 784، مسئله 11). مشهور فقهای شیعه، فروش دین را چه به خود بدهكار و چه به شخص ثالث، چه به قیمت اسمی دین و چه به كمتر از آن جایز میدانند. در مقابل, برخی از فقها فروش دین به كمتر از مبلغ اسمی را جایز نمیدانند؛ (امامخمینی، 1376, ج2: 175، س 225؛ مراجع تقلید: 808) .
12ـ سرمایهگذاری مستقیم: بانكها میتوانند در طرحهای تولیدی و عمرانی كه جنبه تجملی و غیرضروری ندارد به طور مستقیم به سرمایهگذاری مبادرت نمایند. سرمایهگذاری مستقیم عبارت است ازتأمین تمام سرمایه لازم جهت اجرای طرحهای تولیدی (صنعتی، معدنی، كشاورزی و ساختمانی), بازرگانی وخدماتی كه به صورت شركتهای سهامی تشكیل میشوند و توسط یك یا چند بانك (بدون مشاركت اشخاصحقیقی یا حقوقی دیگر) انجام میگیرد. مبانی فقهی این شیوه، جواز فقهی فعالیتهای اقتصادی است و تا زمانی كهموضوع فعالیت یا روش آن مخالف شرع وقانون نباشد سرمایهگذاری مستقیم اشكالی ندارد. (مثلا قراردادهای طبق ماده 10 قانون مدنی)
نتیجهگیری و ارائه راهکار برتر
از نگاه اسلامی مهمترین آسیبهای اقتصادی و بانکی در انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- پرهیز از تقلید کورکورانه مدلهای توسعه وارداتی و تاجایی که لازم است باید از علوم و فنون و از دانش و تجربه دیگران استفاده کرد اما نباید عین الگوها و شیوه های دیگران را اجرا کنیم زیرا برخی از این الگوها در چندین سال پیش منسوخ شده و ثانیا متناسب با فرهنگ جامعه مانیست، لذا باید این الگوها را بومی و منطبق با فقه شیعه تنظیم کنیم در غیر این صورت ممکن است نه تنها حل مشکل نکند بلکه مشکل و بحران جدید نیز به دنبال داشته باشد.
مقام معظم رهبری می فرمایند: «ما دنبال چه نوع توسعه ای هستیم؟ این نکته اساسی در بحثهای اقتصادی و غیر اقتصادی جاری است. کسانی دنبال این هستند که حرفی را پرتاب کنند. ذهن مردم را از مسائل اصلی دور نگه دارند. مدل چینی، مدل ژاپنی، مدال فلان، مدل توسعه در جمهوری اسلامی به اقتضای شرایط فرهنگی تاریخ مواریث و اعتقادات و ایمان این مردم یک مدل کامل بومی و مختص به خود این ملت ایران است.
از هیچ جا نباید تقلید کرد نه از بانک جهانی نه از صندوق بین المللی پول نه از فلان کشور چپ، نه از فلان کشور راست، هر جا اقتضایی دارد، فرق است بین استفاده کردن از تجربه دیگران با پیروی از مدلهای تحمیلی و القای غالبا هم منسوخ شده. بنده می بینم گاهی بعضی از شیوه های که در زمینه های اقتصادی و فرهنگی و… پیشنهاد می شود از دیگران گرفته شده فلان متفکر فرنگی این طور گفته فلان متفکر جایی این طور گفته مثل اینکه به آیات قرآن استناد می شود خیلی از شیوه های منسوخ است 30سال پیش، 40سال پیش، 50 سال پیش تجربه شده بعد یک روش بهتر آورده اند ولی ما الان می خواهیم از روش منسوخ آنها در آموزش و پرورش در مسائل علمی، در کارهای دانشگاهی، در کارهای اقتصادی و در برنامه ریزی و بودجه بندی استفاده کنیم. نه این درست نیست از تجربه ها و دانش ها باید استفاده کرد اما الگو و شیوه و مدل را باید کاملاً بومی و خودی انتخاب کرد».
یکی از مسائلی که از نظر مقام معظم رهبری مهم است. این است که مسئولین کشور نباید درگیر مسائل جزئی و بی فایده شوند. بخصوص بحثهای که هیچ کمکی بر پیشرفت کشور هم نمی کند مثل اینکه توسعه سیاسی مقدم یا توسعه اقتصادی؟ در حالی که مردم هزاران مشکل ریز درشت دارند. مهم توجه به مشکلات مردم است. نه توسعه اقتصادی و نه توسعه سیاسی.
مقام معظم رهبری در بحث تقدم و تاخر و اولویت در امور سیاسی و اقتصادی می فرمایند: «آنچه که اولویت دارد نه توسعه سیاسی و نه توسعه اقتصادی بلکه رفع مشکلات مردم است عده ای با جنجال و بحث مدتی را صرف این کردند که ثابت کنند که توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی مقدم است. این اتلاف وقت ملت است. که بحث کنیم آیا توسعه سیاسی مقدم است یا توسعه اقتصادی. آنچه که لازم است آنچه که مقدم است و آنچه که بر گردن همه است رفع مشکلات مردم است و پیشرفت دادن کشور است اینکه ما بحثهای سیاسی و جنجالهای روزمره را وارد زندگی کاری مسئولان و مردم بکنیم هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمی کند. حق مردم است، که از مسئولانشان کار و تلاش و ابتکار و اقدام بموقع و رفتار مسوولانه بخواهند و وظیفه مسئولان است که پاسخگو باشند و آنچه را که وظیفه آنها است انجام دهند» (همان ، جلد هشت، ص 68، بیانات در دیدار مردم همدان 83. 4. 15)
حضرت آیت الله خامنه ای در توسعه اقتصادی بر این باور هستند که نباید توجه ما فقط به رشد سریع سرمایه باشد و هیچ توجه به توزیع ثروت نداشته باشیم زیرا این امر باعث شکاف طبقاتی در جامعه می شود و برخلاف عدالت و سیره و شیوه انبیاء وفقه است بنابر این آنچه که مهم است توسعه محوری و عدالت محوری هر دو هم زمان باید لحاظ شود.
توسعه طلبی بدون عدالتخواهی و عدالت خواهی بدون توسعه طلبی
از نظر مقام معظم رهبری توسعه زمانی ارزشمند خواهد بود که همراه با عدالت خواهی باشد ایشان در مسائل اقتصادی هم توسعه محور و هم و عدالت محور هستند ایشان در این زمینه می فرمایند: «دوستان به مسائل کوچک کردن خصوصی سازی و حجم زیاد و فربه دولت اشاره کردند که اینها همه مورد تأیید است. من این نکته را عرض کنم ما در زمینه همه فعالیت های گوناگون اقتصادی و تولیدی کشور و حواشی آن باید توجه کنیم که ما هم توسعه محوریم و هم عدالت محور.
ما طبق برخی از سیاست ها که تولیدات و رشد ثروت رایج است. و طرفداران زیادی هم دارد. نیستیم. که صرفا به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم. به عدالت در کنار آن فکر نکنیم. نه این منطق ما نیست. نوآوری نظام ما همین است که می خواهیم عدالت را با توسعه و با دیدگاهی که تصور کند اینها به هم نمی سازند یا باید این را انتخاب کرد یا آن، را قبول ندارم. این که باید در همه موارد هم در کاهش حجم دولت هم در مسئله خصوصی سازی و بخش تعاونی و بخش دولتی رعایت شود. (همان، بیانات در دیدار با رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت)
مناسب است مسوولان تعاونی ثامن و بانكداران مسلمان ، با مطالعه مستمر بر روی كاركرد الگوهای مختلف شرعی و بومی از نكات مثبت استفاده كرده و الگوی كارآمد و واحدی از بانكداری نوین اسلامی ارایه دهند.
در این راستا پیشنهادات زیر برای نقد و بررسی بیشتر پیشنهاد میشود که البته بسیاری از آنها در حال اجر است.
1ـ در تجهیز منابع مالی لازم است حداقل ، ماهیت و جنس عقود تابع شرایط و عناوین ذیل باشد:
1ـ1ـ سپرده های جاری براساس قرارداد قرض بدون بهره؛ با مشتری منعقد شود.
1ـ2ـ سپرده های پسانداز براساس قرارداد وكالت عام؛ (نه خاص و …) منعقد شود تا اختیارات تعاونی دامنه وسیع تری داشته باشد.
1ـ3ـ سپرده های مدّتدار براساس قرارداد وكالت عام؛ (نه خاص و …) منعقد شود.
2ـ در تخصیص منابع نیز روش وعناوین ذیل مورد عمل باشد:
2ـ1ـ تسهیلات اعطایی برای خریدهای اساسی مانند زمین، ساختمان، مغازه، كارخانه و کلیه اموال غیر منقول و… براساس قرارداد اجاره به شرط تملیك؛ منعقد شود.
2ـ2ـ تسهیلات اعطایی برای خرید كالاهای با دوام مانند تلویزیون، مبلمان، فرش، یخچال و خلاصه اموال منقول و… براساس قرارداد فروش اقساطی؛ منعقد شود.
2ـ3ـ تسهیلات اعطایی برای خرید خدمات مانند خدمات بیمارستان، هتل، دانشگاه، مدرسه، حمل و نقل و … براساس قرارداد های جعاله؛ منعقد شود.
2ـ4ـ تسهیلات اعطایی برای سرمایه در گردش مانند پرداختهای معوقه، عوارض شهرداری، مالیات، گمركات و موارد مشابه و … براساس قرارداد خرید دین (تنزیل)؛ منعقد شود.
به نظر میرسد موسسات مالی و اعتباری و بانكها به عنوان یك مؤسسه انتفاعی خاص با استفاده از قراردادهای مذكور میتوانند با كمترین هزینه و با آسانترین راهكارهای فقهی و شرعی، به همه نیازهای مشتریان خود پاسخ کامل دهد و با اطمینان در چارچوب شرع مقدس عمل نموده باشد.
انشاء الله
منبع: شفاف