پيش از اين دانستيد كه راه راست و طبيعى زندگى انسان همانا كارها و امور توليدى است، و به موازات كثرت نسل فزونى مواد معيشت نيز ضرورت دارد ومسلم است كه رباخوارى چون گنج بىرنج است سبب انصراف سرمايهداران از عمل توليدى مىگردد، و نيازمندان و تهيدستان هم از سعى و كوشش بدون داشتن سرمايه نتيجه به دست نمىآورند و قهراً استعدادهاى بشر در هر دو طبقه باطل و معطل گرديده و ابتكار تحصيل و توليد مواد اقتصادى را همگى از دست مىدهند، در اين خصوص روايتى وارد شده است:
«لو كان الربا حلالًا لترك الناس التجارات و ما يحتاجون اليه:»
اگر ربا حلال بود، قطعاً مردم تجارت و هر كار لازم و مورد نياز زندگى را ترك مىكردند.
و نيز روشن است كه پول ميزان ارزش اجناس و وسيله مبادلات است نه غايت و هدف، و نبايد آن را از وضع طبيعى خود خارج كرده و در استثمار و به زنجير كشيدن ديگران بكار انداخت، و سرمايه اندك و يا نتيجهى فعاليت و كوشش مردمان را بدون عوض تحت اختيار و احتكار معدودى پولپرست در آورده و موازين اقتصادى را مختل ساخت، چنان كه در اخبار بسيارى اين معنا تشريح شده است:
«فحرم الله الربا على العباد بعلة فساد الاموال:»
خداوند ربا را حرام كرد به علت آن كه منجر به تباهى اموال مردم مىشود.
منبع: پایگاه استاد حسن انصاریان