پروژه تحقیقاتی سرکار خانم اسماعیل نژاد به نام ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۴″ مردود هیات داوری جشنواره فارابی قرار گرفت و نه تنها از ارائه در هفتمین دوره جشنواره فارابی محروم می گردید، بلکه شایسته تقدیری مختصر نیز تشخیص داده نشد.
مبتنی بر تفکر غربی Humanities در حال حاضر بر سه پارادایم اصلی ”علوم انسانی مدرن” (modern humanities) و ”علوم انسانی پست مدرن” (Post-humanities) و ”علوم انسانی ترنس مدرن” (Trans-humanities) استوار بوده و از این رو می توان مدعی گردید که علوم انسانی کنونی در تطابق برداشتی خود به عنوان Humanities ثقل علم را به علوم طبیعی سپرده و مفاهیم خود را در پارادایم مدرن ایجاد کرده است.
بر این اساس هر گونه ورود به این گونه تقسیم بندی علوم انسانی نوعی انحراف در مبانی عقیدتی نظام اسلامی بوده و همانا تنها راه فاصله گرفتن از فضای فکری کنونی، تدوین و تدقیق بنمایههای معرفتی علوم انسانی (البته نه از قید Humanities) مبتنی بر منویات و خط مشی تشریعی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله می باشد.
امروزه از جمله فربه ترین و تنومند ترین رشته های علوم انسانی یا با بیانی دقیق تر علوم Humanitiesکه اصول و اساس پایه های کنونی آن مبتنى بر فلسفه هایى می باشد که مبنایش مادی گرى و حیوان انگاشتن انسان است، علم اقتصاد می باشد.
علم اقتصاد (Economics) به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی که در قاعده ی موجود و نگرش فعلی خود به انسان، به عنوان شاخه ای از علوم اجتماعی (Social Science) به تحلیل تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات پرداخته و صرفا توسعه (Development) را به عنوان هدف اصلی و غایت و نهایت خود پنداشته و در این میان به هیچ عنوان، اموری همچون فلاح و تعالی بشری متصور نیست.
با این وجود در جمهوری اسلامی ایران، که اسلامیت آن نه در نوع فرمایشی و ظاهری همچون جمهوری اسلامی پاکستان و یا جمهوری اسلامی افغانستان و …، بلکه مبتنی بر مصرح قانون اساسی، در چارچوب فقاهت جعفری و ذیل احکام تعالی بخش اسلام حقیقی تعریف می شود، همچنان علم اقتصاد (Economics) در دانشگاه های کشور با مفهوم منحط غربی فرض و تنها در چهارچوب تصوری انسان غربی و مبتنى بر فلسفه هایى با مبانی مادی گرى و حیوان انگاشتن انسان فهم و تدریس شده و در شکل کاربردی با تئوریزه نمودن ربا در همه ی شقوق اقتصاد، در کلان ترین سطوح اقتصادی کشور یعنی در وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، سازمان مالیاتی و … تنها با قید یک پسوند و یا پیشوند اسلامیمورد عمل قرار می گیرد؛ این در حالی است که علمای طراز اول جامعه همچون آیت الله جوادی آملی معتقدند که ۸۰ درصد اقتصاد کنونی کشور ربوی است!
در این قاعده به عنوان مثال دانشجوی مسلمان ایرانی، باید در کتب اقتصاد خُرد تئوریهای مصرف کننده (Consumer Theory )را در قالب حداکثر سازی مطلوبیت ( Maximizing of Utility) فراگیرد، به این معنا که مصرف کننده آنقدر از کالایی بخورد و مصرف نماید تا در حالت بی قیدی به نقطه ی اشباع یا ترکیدن برسد، مگر این که قیدی مانند درآمد او را باز داشته و یا منحنی های IS-LM را که ربا را به عنوان موتور اقتصاد در مختصات اقتصاد کلان مهندسی می کند به دقت فرا گیرد؛ حال آن که رئیس دانشگاه اصلی که این دروس در آن تدریس میشود فردی مؤمن و بسیجی است و زیردستانش هم خانمها و آقایان مذهبی میباشند، اما در دروس اقتصاد خود این قسم نظریات را تدریس و دانشجویان را که در نهایت مدیران و اساتید این کشور اسلامی خواهند شد را مجبور به حفظ و تبعیت از آن می نمایند.
بر این اساس مبتنی بر منویات امام خامنه ای حفظه الله، و نوع نگرش ایشان به علوم انسانی اسلامی و اهمیت فوق العاده ی جایگاه اقتصاد اسلامی به عنوان یکی از ارکان پنج گانه ی قدرت؛ دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران (University of Tehran) اقدام به تصویب پروپوزال تحقیقاتی یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد خود، تحت و راهنمایی سرپرستی دکتر حسن سبحانی به عنوان برجسته ترین استاد تمام اقتصاد اسلامی دانشکده ی اقتصاد دانشگاه تهران و با مشاورت از اندیشکده یقین به عنوان تنها مرکز مطالعات دکترینال کشور نمود؛ پروژه ای با عنوان ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۴″ (A Study on National Economic Doctrine of I.R.I (Perspective Plan for 2035))
به این ترتیب در سال ۱۳۸۸، پروژه تحقیقاتی ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق۱۴۱۴″، گام نخست خود را به منظور ادراک جایگاه مدل مشخص اقتصاد اسلامی، در اداره ی یک سیستم ملی، با عنایت و توجه به مبانی اندیشه ی استراتژیک اقتصادی و بهره گیری از ۱۶ رویکرد مورجود در طرح ریزی، آغاز نمود.
به این جهت اقدام به تبیین و تفکیک پارادایم (Paradigm) به عنوان پیش شرطی اساسی در تفلسف اقتصادی و سیر تفکر استراتژیک نموده و مبتنی بر فرموده ی مقام معظم رهبری از میان چهار پارادایم کلی موجود در چهار حوزه ی تفکری اکانومی لاتینی، کدآمایی فارسی، اقتصاد عربی و بیع قرآنی؛ شمولیتبیع بر اقتصاد ایران اسلامی را ملاک قرار داده و بر این اساس به ارائه ی دکترین اقتصاد ملی جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۴ هجری شمسی، با یک انتقال پارادایمی از پارادایم های رایج اقتصادی جهان به اقتصاد قرآنی مواجهه نموده است.
پروژه تحقیقاتی ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۴″، در ادامه ضمن تبیینخط مشی بیع به عنوان دروازه ی خروج (Gate Way) به سمت مقصد مد نظر الگوی اقتصاد قرآنی، به طرح ریزی مرکب خط مشی با استفاده از سه رویکرد کلی محصول محور، فرآیند محور و کارکرد محوراقدام نمود؛ بر این اساس طرح ریزی خط مشی، مبتنی بر این سه روی کرد، زمینه ساز ایجاد کرسی (Base) طرح استراتژیک بیع، برای طرح ریزی استراتژیک گردید و بستر طرح جامع استراتژیک بیع را با۱۳۷ نقشه راه عملیاتی (Roadmap) رقم زد.
به این ترتیب مرحله ی اول پروژه تحقیقاتی ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق۱۴۱۴″ سرانجام در نیمه دوم آبان ماه ۱۳۹۰ باحجم کمّی و مقداری حدودا ۱۰۰۰ صفحه ، به پایان رسید و آماده ی ارایه و داوری اساتید اقتصاد دانشگاه تهران قرار گرفت.
اعطای نمره ی نهایی ۲۰ در مرحله ی داوری و ارزیابی این تحقیق در تاریخ ۲۹/۰۸/ ۱۳۹۰ مهر تاییدی بر متد و روش استدلالی و استنتاجی این پروژه در گام نخست آن جهت تبیین و ارایه الگوی اقتصاد اسلامی در فرایند تولید علوم انسانی اسلامی به شمار می رود؛ فرایندی که توسط معتبر ترین و قدیمی ترین دانشگاه اقتصادی ایران، یعنی دانشگاه تهران مدیریت و به سرانجام رسید.
با این همه از آنجا که می بایست بازنگری در علوم انسانی به گونه ای خاص و ویژه در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفته شود، تا مبتنی بر بند نهم از سرفصل امور علمى و فناورى در سیاست های کلی برنامه پنجم توسعه، ابلاغی در تاریخ ۱۳۸۷/۱۰/۲۱، موضوع تحول و ارتقاء علوم انسانى با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگرى در متون و برنامه ها و روش هاى آموزشى، ارتقاء کمى و کیفى مراکز و فعالیتهاى پژوهشى و ترویج نظریه پردازى، نقد و آزاداندیشى؛ مبتنی بر شریعت اسلامی امر فلاح و تعالی جامعه را رقم زند؛ جشنواره های علمی بین المللی همچون جشنواره بین المللی فارابی، به عنوان جشنواره ی ویژه تحقیقات علوم انسانیاسلامی، که هر ساله توسط وزارت علوم، تحقبقات و فناوری، برگزار میگردد، از موقعیتی ویژه در معرفی و الگو سازی تحقیقاتی این چنینی، در راستای فعالیت ایجابی در حوزه ی علوم انسانی اسلامی برخوردار می باشد.
در این میان آنچه که در شرایط کنونی اقتصاد ملی ایران، همچنین موقعیت اقتصاد بین الملل و اقتصاد جهان که با معضلات عدیده ای روبروست، قطعی می نماید آن است که چگونگی مواجهه با این معضلات با توجه به عصر جهانی شدن و موضوع بیداری اسلامی نکته ای الزامی و اساسی است؛ همچنین ضرورت دارد از طرف مجامع دانشگاهی درباره ی آن پژوهش بسیاری صورت پذیرد.
با این همه ارزیابی کم و کیف آثار برگزیده در بخش جوان گروه علوم اقتصادی، مدیریت و حسابداری، جشنواره بین المللی فارابی در دو سال اخیر بسیار نا امید کننده و شاید مایوسانه قلمداد شود.
این یاس و ناامیدی از تحول در علوم انسانی، آنجا رنگ و بوی گونه ای اهتمام به عدم توفیق در باب تحقق علوم انسانی اسلامی را به خود می گیرد که پروژه تحقیقاتی ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۴″ مردود هیات داوری این جشنواره قرار گرفته و نه تنها از ارایه در هفتمین دوره جشنواره فارابی محروم می گردد، بلکه شایسته ی تقدیری مختصر نیز تشخیص داده نمی شود.
با این همه باید منتظر ماند و به نظاره نشت که کدام پژوهش و تحقیق شاخصی در حوزه ی علوم انسانی و اسلامی، گوی سبقت را از ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۴″ برده و شان تقدیر و معرفی به عنوان الگوی طراز وزارت علوم جمهوری اسلامی را در باب تحقیقات بنیادی و کاربردی اصیل و منطبق بر اقتصاد اسلامی را در هفتمین دوره از جشنواره فارابی آن خود ساخته است.
جهت دریافت فهرست ”دکترین ملی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۱۴″ اینجا را کلیک نمایید.
گفتنی است این پایان نامه توسط سرکار خانم اسماعیل نژاد زیر نظر دکتر حسن عباسی تدوین شده است
منبع: مشرق نیوز