زمانی که یک سلول در بدن یک فرد متولد می شود بعد از گذراندن چرخه زندگی خود یعنی رسیدن به مرحله مرگ باید از بدن خارج شده تا جا برای سلول های تازه متولد شده باز شود. حال تصور کنید سلول قدیمی قصد مردن نداشته و مدام تکثیر می کند و از طرفی سلول های جدید متولد شده باشند. چه اتفاقی می افتد؟ از آنجایی که فضای کافی فقط برای سلول های جدید وجود دارد توده ای به نام توده ی سرطانی که ممکن است بدخیم بوده در بدن انسان پدید می آید که قطعا باعث مرگ انسان حامل این سلول های نامیرا می گردد.
این سلول های نامیرای مولد سرطان، حکم ربا را دارند. پولی که قرض داده می شود اما به اندازه پول داده شده پس گرفته نمی شود، بلکه بدون حذف سلول های قدیمی، زایش سلول هایی جدید را دنبال می کنند.
انباشته شدن پول از این راه، مانند انباشته شدن سلول های سرطانی نامیرایی است که قطعا یک روز به توده ای بدخیم تبدیل می شود و فقط مرگ می تواند مانع از رشد سلول های بیمار گردد.
و اما تاریخ به زودی اثرات این “ربا”، سرطانی که به جان جوامع بشری افتاده را خواهد دید. و در پایان باید دید مسئولیت این کشتار جمعی با فرماندهی شیطان به دست چه کسانی است که با سِمَت سربازی برای شیطان خبیث، این بیماری تعفن آور را فقط سرماخوردگی کوچکی قلمداد می کنند.
یادداشتس از وبلاگ به روز