به گزارش خبرنگار سفیرفیلم، غلامرضا مصباحی مقدم، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس عصر روز ۲۲ مهرماه ۹۳ در نخستین همایش «اقتصاد بدون ربا» که در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار شد، به بیان سخنانی در نقد نظام بانکی کشور و تعیین چارچوب های بانکدرای اسلامی پرداخت.
مشروح این سخنان در ادامه می آید:
ما نیازمند یک نهاد واسطه میان صاحبان وجوه نقد و سرمایهگذاران هستیم
اینکه امروز میتوان اقتصاد را با سیستم بانکی اداره کرد یا خیر، سوال مهمی است. بنده تصور میکنم حتما ما نیازمند واسطه بین صاحبان وجوه نقد و سرمایهگذاران هستیم. اگر در گذشته به صورت مستقیم دو نفر به هم میرسیدند، یکی پول را میداد و دیگری کار را، امروز این روش نمیتواند مشکل سرمایهگذاری را در اقتصاد جهانی حل کند. ما نیازمند نهاد واسطهای هستیم که وجوه را جمعآوری کند و همین نهاد به متقاضیان برای سرمایهگذاری وجوه دهد تا آنها بتواند سرمایهگذاری کنند. حالا اسمش را ممکن است بانک یا نهاد مالی بگذاریم.
به عبارتی آنچه در جهان شکل گرفته است نهاد واسطه پولی است که بازار پول را شکل داده است. اگر بنا را بر این بگذاریم که چنین خواستهای نباشد چند تا اشکال مهم پیش میآید. یک اشکال این است که داد و ستدهای دو جانبه یا چندجانبه اصلا نمیتواند در ابعاد بسیار بزرگ تحلیل مالی کنند و اشکال دوم این است که وجوه خرد از این جریان کلا خارج میشود. این بدین معنا است که از کل ظرفیت استفاده نشده است. حال آنکه اگر یک واسطهای باشد که این وجوه را جمعآوری کند و به متقاضیان تسهیلات بدهد، هم خیلی راحت ارتباط سازمانیافته بین صاحبان مال یا صاحبان وجوه و سرمایهگذاران رخ میدهد و هم همه ظرفیت مالی و پولی کشور مورد استفاده قرار میگیرد. لذا این است که ما نیازمند نهادی هستیم که واسطه باشد.
اگر بخواهیم شبیهاش را بیان کنیم امروز کسانی متقاضی مسکن هستند مثل گذشته نمیتوانند در کوچه راه بیفاتند در این خانه و آن خانه که خانه اجارهای دارید یا ندارید یا بگوید شما خانهتان را میفروشید یا نمیفروشید. میبایست یک نهاد واسطهای باشد که امروز بنگاههای مسکن شکل گرفته مراجعه کنند به آنجا بگویند در این محل خانه فروشی چه کسی دارد. آنها برایتان دهها و صدها خانه را عرضه می کند که قیمت هایش را می داند صاحبانشان را هم می شناسد یا اجاره ای خیلی راحت می تواند به شما خانه برای اجاره را فهرستش را در اختیار شما قرار دهد پس ما نیازمند چنین واسطهای هستیم.
سازوکار این نهاد واسطه در دنیا براساس بهره است
سخن این است که این نهاد واسطه با چه سازوکاری کار کند؟ آنچه دنیا برایش پسندیده، نرخ بهره است و این بهره به کسانی که وجوهی در بانک میگذارند، وعده میدهد که به تناسب پولتان سالانه، ماهانه یا روزانه یک نرخ سودی را به شما میدهیم. و متقابلا کسانی که متقاضی این پول هستند به آنها میگویند شما متناسب با مدت و مبلغ، پول اضافه از شما دریافت میکنیم که این را میگویند بهره این سازوکار. سازوکار خیلی سادهای است. نیازی به آموزش هم ندارد با اولین برخورد مردم با این سیستم آشنا میشوند.
بهره چیزی جز ربا نیست/ باید به دنبال جایگزین بود
اما بهره چیزی جز ربا نیست که شریعت ما آن را اعلان جنگ با خدا و رسول خدا قرار داده است و باید سازوکار جایگزین داشته باشد. سازوکار جایگزین آن است که به صورت سنتی و قدیمی در اقتصاد کشورهای اسلامی جریان داشته است. یعنی ارتباط مستقیم افراد با هم بوده است. یک تاجر توان تجارت دارد. یک تولیدکننده توان تولید دارد. کسانی که چنین توانی را ندارند منابع مالی خودشان را میبردند سراغ آن تاجر یا تولیدکننده از آنها میخواستند که این سرمایه ما را به سرمایه خودت اضافه کن. بعد فعالیت تجاری هر مقدار سود کردی یک هزینه فعالیت برای خودت بردار و چند درصدش هم مال ما که غالبا حول و هوش ۵۰ -۵۰ یا ۴۰-۶۰ و امثال اینها توزیع و تقسیم میشد. این رفتار سنتی باید در بانکداری امروز انجام گیرد.
ربا در میان مسلمانان رواج نداشته است
اگر به سدههای گذشته قبل از شکلگیری بانکداری در دنیا نگاه کنیم، در آن بانکداریها در روابط مالی و پولی در سرزمینهای غیراسلامی ربا را رسما رایج بوده است. حال درصدش بیشتر بوده است. الان احیانا کمتر شده است. ما امروز نرخ بهرههای ۰٫۵ الی ۳ درصد در دنیا داریم. اما آنچه میان مسلمانها جریان داشته این نبوده است. از اول نبوده است. تخلف بوده، ربا وجود داشته، ولی رباخوار هم همواره ملعون، مطرود، منفور و شرمنده بوده و آنهایی که ربا میدادند طبعا دچار عذاب، اضطراب، فقر، فلاکت و گرفتاری میشدند. اما جریان اصلی عمومی که این نبوده است.
قانون بانکداری اسلامی در عمل به روش های بازار پولی دنیا بازگشت
آنچه که امروز در نظام بانکی ما وجود دارد با همه تلاشهای قابل قدردانی که در ۱۳۶۲ صورت گرفت، این قانون در مقام عمل واقعا چیز دیگری اتفاق افتاده است. برگشت به آن روشهایی است که در بازارهای پولی دنیا اتفاق میافتد. یعنی ما اسم را گذاشتهایم عقد مشارکت، ولی چیزی به عنوان مشارکت اینجا وجود ندارد. چون مشارکت، مشارکتی در سود و زیان است. با تمام دقت قرارداد را به گونهای تدوین میکنند که تمام بار هزینهها به دوش بنگاه اقتصادی است. او چیزی به عنوان مشارکت نمیفهمد و بوی از مشارکت نمیبرد.
در مورد عقود مبادلهای مثل فروش اقساطی نیز روشی که عمل میشود اولا فاکتور صوری است که شما مستندش را تهیه کردید. یعنی واقعا آنچه در جریان اتفاق میافتد چیزی جز صورت و شکل قرارداد نیست. واقعا خرید و فروشی صورت نمیگیرد و وکالتی تحقق پیدا نمیکند و به ازای آن پول در بازار حقیقی کالاها و خدمات به چرخش در نمیآید.
امروز بجای آنکه بانک ما تابعی از بازار باشد، بازار تابع بانک است
بازار تجارت بازدهی سرمایهاش همان مقدار است که بازار تولید کالا و خدمات است. در خود بازار تولید کالا و خدمات شعبههای مختلف اقتصادی بازدهیشان متفاوت است. ما این تفاوتها را در نظر نگرفتهایم یک نرخ برای کل اقتصاد در یک سال دوران رکود در نظر میگیریم میگوییم همینی هست که هست و این طور نیست که به واقعیت آنچه که در اقتصاد حقیقی رخ میدهد، نیمنگاهی داشته باشیم، از آنجا کمک یا الهام بگیریم تحت تأثیر آنجا تصمیم بگیریم. امروز بجای آنکه بانک ما تابعی از بازار باشد، برعکس شده بازار تابعی از بانک ما است.
مبنا بودن نرخ بهره در بازار، متناسب با بانکدرای ربوی است
نرخ سود در بانک هر چه که باشد آن را بازار مبنا قرار میدهد و علاوه بر آن مطالباتی را دارد و علاوه بر آن انتظاراتی دارد. آن نکته این است که میگویند نرخ سود را پایین بیاورید یا بالا ببرید. اصلا این مفهوم، مفهوم متناسب بانکداری ربویست نه بانکداری اسلامی! این مفهوم با بانکداری مبتنی بر نرخ بهره تناسب دارد. چرا ما در بانکداری اسلامی میگوئیم نباید سود قطعی اعلام شود؟ بنده حدود ۲۰ سال قبل سفری کردم به اردن. در مقابل ۲۰ و چند بانک رسما ربوی، من رفتم سراغ یک بانک اسلامی. مدیرعامل تشریف نداشتند جانشین مدیرعامل حضور داشتند من پرسیدم که شما به سپرده گذارانتان چه وعدهای برای سود میدهید؟ گفت هیچ وعدهای نمیدهیم. گفتم یعنی چه؟ گفت فقط میگوییم پول شما را میدهیم به بنگاههای سرمایهگذار، سرمایهگذاری میکنند هر چه سود نهایی اعلام شد میگیریم بعد چون مجموعه سرمایهگذاریها مشاء است، بین تمام سپردهگذاران توزیع میکنیم.
رقابت در بانکهای ما برای اعلام سود است
رقابت در بانکهای ما برای اعلام سود بیشتر است. جالب این است که روزشمار ما به شما سود میدهیم. اینهاست که ناراحتکننده است! آمدهاند در جامعهای که بانکداریش عمدتا ربوی است، یک بانک اسلامی شکل دادهاند بدون ربا، جدا بدون رباست و بدون شبه رباست و جالب این است که این بانک در رقابت با سایر بانکهای که نرخ بهرهشان از قبل اعلام میشود، موقعیت برتر را دارد. این بانک از نظر تعداد شعبه ها افزایش پیدا کرده از نظر وجوه و سرمایهای که جریان دارد، گسترش پیدا کرده است. چرا؟ چون مردم دنبال نان حلال هستند. نمیخواهند پولی را که با زحمت کشیدن به دست آوردهاند، در سیستمی بگردانند حرامش کنند و بخورند. آنهایی که در این بانک سپردهگذاری میکنند، ریسک را از اول قبول کردهاند و البته عملا این ریسک، ریسک نوسان سود است نه ریسک زیان! ریسک خسارت نیست. چون ما در بانکداری با ابعاد بزرگ و اعداد بزرگ رو به رو هستیم. اتفاقا همواره این بانک بهتر از بانکهای ربوی و بالای نرخ تورم سود داده است.
ما باید برای جذب وجوه، سود اضافی بدهیم. اما آنجا اصلا بحث سود اضافی مطرح نیست. سود همان سود واقعی است که در بنگاهها اتفاق میافتد و بانک فقط حقالوکاله برمیدارد. از اول حقالوکاله خود را اعلام میکند که در یک بانکداری ناکارآمد میشود ۲٫۵-۳ درصد.
درد این است که بنا بر عمل به شریعت نگذاشته ایم
درد ما این است که بنا را بر این نگذاشتهایم که به آنچه مقتضای شریعت است در این مسئله ملتزم و پایبند شویم وعمل کنیم. دانشگاههای ما، دانشجویان رشته اقتصاد و گرایش بانکداری به گونهای تربیت نکرده است که وقتی وارد بازار یا سیستم بانکی میشوند، پس ذهنشان پرهیز جدی از ربا باشد. این ذهنیت را شکل ندادهایم که آقا مراقب باشیم و از ربا پرهیز کنیم.
منبع: سفیر فیلم