کلمات قرآن ، بقدری قدرتمند هستند که انتهای پیشرفت دانش انسان، به این کلمات منتهی خواهد شد.
تاکید موکد قرآن بر حرمت ربا ، راز بزرگی در خود نهفته دارد که فراتر از انگاشتن ربا در قالب ربای قرضی و معاملی است.
ربا ، با تعریف کلی افزون و زیادی ناحق ، کلید اختصاری آسیب شناسی اقتصاد ناحق است.
با شناختن ارکان زیادی و افزون ناحق، تمام اقتصاد ، آسیب شناسی خواهد شد و با این مقدمه، کلیت و بنیان علمی و ذات اقتصاد سرمایه داری ، بر پایه ربا بنا نهاده شده است.
یکی از ارکان روش شناسی اسلامی ، ” حق ” است یعنی تنظیم بر اساس آنچه که صحیح است و باید باشد.
ارکان علمی اقتصاد سرمایه داری غربی( در عمل و نه در شعار!)، مبتنی بر حق نیست و نه تنها ذات بانک و نظام پولی فعلی رباست بلکه ذات تمام دانش اقتصاد سرمایه داری فعلی نیز ربوی است.
ارکان حقمدار دانش اقتصاد ، با استعانت از قرآن ، موارد ذیل می باشد که در کلمه معاش خلاصه شده اند.
معاش : م ع ا ش : مالکیت ، عیش، ایتاء ، شراکت
مالکیت ، عبارتست از مالکیت حقمدار بر زمین و مواهب زمین
عیش، عبارتست از تعیین مصادیق ثروت حقیقی که لازم است افراد جامعه بصورت حقمدار از آن بهره مند باشند
ایتاء ، عبارتست از تخصیص احسن عیش ( ثروت حقیقی) در جامعه
شراکت ، عبارتست از شیوه حقمدار مشارکت مردم در تامین عیش مورد نیاز تمام جامعه
ذات تمام اقتصاد سرمایه داری غربی بدین جهت رباست که در تمام وجوه حقه فوق ، موجب بهره مندی عده ای بصورت زیادی و افزون ناحق ( ربا) و به استضعاف کشیده شدن عده ای دیگر شده است.
اصول مالکیت بر مواهب زمین در اقتصاد سرمایه داری غربی مبتنی بر مالکیت خصوصی درجه یک بوده و رباست زیرا مطابق کلام خداوند در قرآن ، مالکیت درجه یک متعلق به پروردگار است و مالکیت درجه دو مواهب زمین متعلق به همه افراد جامعه می باشد ( هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا – بقره ،29) و مبتنی بر جواز تجارت و بیع در قرآن ، مالکیت درجه سه ، با شرط تعهد در برابر مالکین درجه یک و دو ، قابل تخصیص است.
عیش یا ثروت حقیقی ( که جزو مصادیق مسلم حقوق بشر در قرآن می باشد و مستکبرین مدعی حقوق بشر در غرب تمام بشریت را از آن محروم کرده اند) در اقتصاد غربی ، مشخص نیست لذا مبانی ثروت حقیقی اقتصاد غربی نیز ربوی است و موجب شده عده ای از ثروت های افزون و ناحق برخوردار شوند و عده ای به استثمار کشیده شوند.
ایتاء یا تخصیص صحیح ثروت حقیقی به آحاد جامعه در اقتصاد سرمایه داری غربی ، بن مایه ای ناحق دارد و ربوی است.
شراکت یا شیوه مشارکت مردم در تامین ملزومات زندگی در اقتصاد فعلی بر مبنای خرید و فروش ( بیع) در دو محور پول بعنوان واحد مبادله و نیز تدوین ارزش چیزها بر اساس پول، محقق شده است که بدلیل آنکه نظام پولی و نظام ارزشگذاری ملزومات در این شیوه ، در ابعاد مالکیت بر زمین و مواهب زمین ، ثروت حقیقی و تخصیص آن در جامعه ، بن مایه های حقمداری ندارند ، ساختاری ربوی است. بیع ، در قرآن حلال شمرده شده است لاکن مشروط به تبعیت از ارکان حقمدار معاش است. همه چیز در اسلام از حق تبعیت می کند.
در شرایط فعلی ، مردم مظلوم و ستمدیده را به قدری در چنگال نظام پولی و نظام ارزشگذاری غلط ملزومات، به غل و زنجیر و اسارت کشیده اند که تدوین سازوکاری بدون پول و بانک ، برایشان غیر ممکن می نماید و این همان جادوی بزرگ اجتماعی یهود است.
فلذا با توجه به وابستگی عوام به پول و نظام بانکی و شیوه مبایعه، برای اصلاح مقطعی اقتصاد می توان از مسیر نظام پولی وارد شد.
به عبارت دیگر، اصوا مالکیت بر مواهب زمین ، اصول و مصادیق ثروت حقیقی و میزان تخصیص حقمدار آن در جامعه، از مجرای نظام پولی ، قابل تحقق هستند.
فریب بزرگ اقتصاد فعلی اینست که انسان و عمر با ارزش او اسیر پول و بانک شده است در حالیکه پول و نظام پولی باید در اختیار انسان و تحقق اصول حقیقی اقتصاد ( مالکیت بر مواهب زمین، مصادیق ثروت حقیقی، تخصیص صحیح ثروت حقیقی) باشد.
پشتوانه و نظام پایه پولی غلط بانک مرکزی و اختیار غلط بانکداری در استثمار مالکیت مردم بر مواهب طبیعی کشور درکنار پذیرفتن نظام نوسانی قیمتها ، دستیابی ضعفا به رفاه از طریق واحد مبادله فعلی را رویایی غیر ممکن نموده است.
هر انسان آگاهی تایید میکند که ثبات ،مقدم بر نوسان است!
در چنین فضایی، خلق یا انتشار پول به هر دلیل بخصوص انفاق به ضعفاء، تحت الشعاع نوسانات قیمتها و میل به مصرف بیشتر و در نتیجه، بروز تورم در بازار مثلا آزاد! قرار گرفته و از نظر علم اقتصاد غربی! مذموم واقع می شود.
برای اینکه واحد مبادله ( پول فعلی) ، در راستای انفاق به ضعفاء و رفاه عمومی ، بطور صحیح بکار گرفته شود باید از چنگال دو چیز رهایی یابد:
اول اینکه از چنگ پشتوانه و پایه پولی غلط فعلی آزاد شود و بجای آن، تمام مواهب کشور ، پشتوانه علمی پول قرار گیرد و دوم اینکه با تثبیت کامل قیمتها بر اساس نظام ارزشگذاری ثابت و صحیح ، از گرداب تورم و بی ثباتی قیمتها و ارزشها خلاص شود
پول و نظام بانکی فعلی ، خواسته و ناخواسته ، ابزار تحقق برده داری نوین شده است. برای اینکه مردم به بردگی گرفته شوند ، دو روش کلی وجود دارد : یا باید مال و جان مردم را مستقیما در اختیار گرفت و یا از طریق واحد مبادله و واسطه دسترسی به مال و جان ملت ، آنها را برده خود کرد. نوع دوم که امروزه از طریق پول و نظام بانکداری ، محقق شده ، همان برده داری نوین است.
برای اصلاح نظام مالی در اقتصاد بیع مدار، باید نظام مالی تحت امر حکومت اسلامی پایه ریزی شده و نیاز نیازمندان از طریق انفاق پول مرتفع شود و بی ثباتی قیمتها و تورم ، از طریق انفاق به بنگاه های تولیدی در جهت ثابت بودن عوامل تولید و نیز پرداخت یارانه بابت عوامل تولید وارداتی ، مرتفع گردد. در چنین نظام مالی، پشتوانه و پایه پول ، تمام مواهب زمین است که طبق آیه 29 سوره بقره در قرآن،متعلق به همه است و اساس مالکیت درجه دو مبتنی بر ملی شدن زمین و مواهب زمین می باشد.
نویسنده: آقای ماجدیکیان
ارسال از طریق ایمیل