بررسی تعاملات اقتصادی یک جامعه و سازوکارهای ادارهی معیشت آن چیزی است که در علم اقتصاد و تعاملات تبیینشده در آن بررسی میگردد. فهم این روابط و انتقال آن به غیر، مسئلهای است که همیشه منجر به تألیف و چاپ کتب قطور و پرحجمی از جانب اقتصاددانان و صاحبنظران اقتصادی شده است تا بتوانند تعاریف، مفاهیم و روشهای موجود در اقتصاد را تبیین کنند. هرچند بعد از نگارش هم به دلیل علمزدگی و اصالتبخشی به صرفِ همان مفاهیم، از واقعیتهای جامعه که اساس معیشت افراد در بر میگیرد باز میمانند و در رویایی از تئوریهای ناکارآمد و ناقص دستوپا میزنند تا شاید به ساحل نجات برسند و از این خوابِ سنگین برخیزند.
کتاب «چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد» که توسط برادرانِ پیتر و اندرو شف نوشته شده است با بهرهگیری از نشانههای واقعی اقتصاد و تعاملات جهان واقعی، یک داستان خیالی تبیین کردهاند که در آن آمریکا با نام خیالی Usonia حضور دارد و به عنوان جزیرهای دورافتاده که مردم آن در شرایط اولیهی زندگی به سر میبرند قصد رشد و توسعه را دارد. جامعهای با اقتصاد بسیار ساده که در شروع داستان هنوز پول اختراع نشده است و تنها کالایی که مردم در اختیار دارند، -به واسطهی نزدیکی به دریا-ماهی است و باید از طریق همین مادهی غذایی روزگار خودشان را بگذرانند. در این بین کشورهای شرق و جنوبِ شرقی آسیا هم با نام خیالی Sinopiaحضور دارند تا روابط اقتصادی بین این چند جزیرهی خیالی شکل بگیرد.
پیتر و اندرو شف سعی کردهاند با ایجاد این داستان عوامل دخیل در ساخت اقتصادیِ یک جامعه را به شکلی ساده تبیین کنند و به جای استفاده از تعاریف گسترده و پیچیدهی اقتصادی که عمدتاً هم با فرمولها و معادلات ریاضی ترکیب شدهاند، واقعیتهای اقتصادی جامعه را که تشکیل دهندهی یک نظام معیشتی هستند نشان دهند -البته با پرداختن به وقایع و تصمیمات سیاسی اثرگذار بر اقتصاد-. در هر یک از مقاطع زمانی که اتفاقی خاص در داستان به وجود میآید، نمونهی آن را هم در دنیای واقعی شاهدِ مثال آورده میشود تا فهم دقیقی از واقعیت به دست آید.
در این بین حرف اصلی نویسندگان این است که پول عامل رشد اقتصادی است و ویژگیِ «سهولت در مبادلات» آن، باعث ایجاد رونقی در چرخهی اقتصاد میشود که توسعه و رفاهمندی را در جامعه رقم میزند. اما مسئلهی اصلی اینجاست که همین پول عامل ایجاد بحران و فروپاشی همان اقتصادِ توسعهیافتهی رفاهمند نیز میشود و اینرا میتوان به عنوان ویژگی دیگر پول که تاکنون در هیچیک از تعاریف اقتصادی به آن پرداخته نشده مطرح کرد؛ حرفی که حتی نویسندگان این کتاب هم به صراحت آن را نگفتهاند؛ یعنی پول عامل بحران اقتصادی.
«طی صد سال گذشته دلار بیش از ۹۵ درصد ارزش خود را از دست داده است. بخش اعظم این کاهش اعظم دلار به دلیل تلاش برای تثبیت قیمتها بوده است. واقعیت این است که در حال حاضر بانک مرکزی آمریکا FED[۱] فقط به یک دلیل یا به علت یک هدف به حیات خود ادامه میدهد: فراهم کردن تورم لازم برای آنکه دولت بتواند بیش از مقدار مالیاتی که جمعآوری میکند خرج کند. –صفحه ۱۳۸-»
«تاریخ سرشار از دورههایی است که در آن دولتهای خاص به دلیل درماندگی مالی، صندوقهای خود را با پولهای بیارزش پر کردهاند. این تجارت همیشه برای شهروندان کشورهای ضعیف با فلاکت و مصیبت همراه بوده است… در حال حاضر از پشت یک شیشهی کاملاً شفاف به دنیایی نگاه میکنیم که طی ۴۰ سال گذشته در آن هیچ کشوری پول واقعی چاپ نکرده است. این بزرگترین تجربهی پولی تاریخ است. هیچکس نمیداند که این وضعیت کی به پایان خواهد رسید. –صفحه ۱۸۱ و ۱۸۲-»
جلد فارسی
جلد اصلی