در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ با رأیی قاطع در انتخاباتی عمومی، مردم تغییر حکومت از پادشاهی به جمهوری اسلامی را تثبیت و قانونی کردند؛ انقلاب سیاسی محقق شد اما هیچ سازمان و نهاد سیاسی در آن روز اسلامی نشد و پروژۀ نظامسازی همچنان دغدغۀ رهبری است! اندکی پس از انقلاب، در سال 1359 تلاشی با نام انقلاب فرهنگی، اما کمثمر و شاید بیثمر علیه تفکر لیبرالی حاکم بر دانشگاهها آغاز گردید که مجدداً همچنان ذیل تولید علم دینی، خواست اساسی رهبری است.
در حوزۀ اقتصاد نیز در سال ۱۳۶۲ قانون بانکداری بدون ربا تصویب شد ولی در هیچ زمانی به صورت جدی عملیاتی نشد و در واقع، هیچگاه انقلاب اقتصادی در ایران شکل نگرفت و بر همگان روشن است که بخش اقتصادی کشور نه بر اساس تفکر اسلامی، بلکه فقط در پوشش اسلام اما با باطن بانکداری رباخوار آمریکایی و علم اقتصاد لیبرالی کار میکند.
اکنون، ما مردم ایران در 22 بهمن 1394، پس از 32 سال فرصتسوزی مسئولین و متفکرین اقتصادی، با امضای این طومار، خواهان یک انقلاب اسلامی واقعی در عرصۀ اقتصاد هستیم و تا ریشهکن کردن کامل ربای نهادینهشده در بانک مرکزی، و قمار سازمانیافتۀ بورس و بیمه، و جایگزینی نظامِ بیع و کدآماییِ ایرانیـاسلامی برکتمبنا که زیرساخت اقتصاد مقاومتی است از پای نمینشینیم.