با توجه به تغییر قالب سایت و تغییراتی در بخش های گوناگون، مشکلاتی در بخش های گوناگون بوجود آمده که در حال رفع این مشکلات و بازسازی بخش های آسیب دیده هستیم. از شکیبایی شما متشکریم.

آمریکا از زبان یک آمریکایی

◄ بانک و سیستم ربوی و ربا ابزار کنترل مردم آمریکا و دنیاست .

◄ آيا نابودي «آمريكا» به صورتي اتفاقي روي مي‌دهد؟

◄  آيا ملت ما كوركورانه، برنامه‌هاي يك گروه كوچك ولي قدرتمند از بانكداران ثروتمند بين‌المللي را كه مي‌خواهند بر ما همانند بردگان ولي با نام «نظم نوين جهاني» و يا يك «دولت جهاني» حكمراني نمايند، دنبال خواهد نمود .

america-flag

تلاش اقليتي كوچك به‌ نام يهود در جهت سلطه بر تمام منابع و مراكز ايالات متحده ,آمريكا, مدت‌هاست كه آغاز شده است. اين گروه با نفوذ در تمام مراكز تصميم‌گيري، آموزشي و مالي آمريكا عملاً كنترل اين كشور را در دستان خود گرفته است و مي‌رود تا با تخريب زيرساخت‌هاي فرهنگي و اقتصادي آمريكا آن را به ورطه نابودي بكشاند. اشاره: تلاش اقليتي كوچك به‌ نام يهود در جهت سلطه بر تمام منابع و مراكز ايالات متحده آمريكا مدت‌هاست كه آغاز شده است. اين گروه با نفوذ در تمام مراكز تصميم‌گيري، آموزشي و مالي آمريكا عملاً كنترل اين كشور را در دستان خود گرفته است و مي‌رود تا با تخريب زيرساخت‌هاي فرهنگي و اقتصادي آمريكا آن را به ورطه نابودي بكشاند. نويسنده آمريكايي اين مقاله با پرهيز از افشاي نام خود به علت ترس از اين گروه، به تشريح چگونگي اين سلطه و نقشه‌هاي آنان در جهت براندازي مي‌پردازد. البته بايد به اين نكته اشاره نمود كه در جامعه يهودي نيز افرادي هستند كه از اين‌ گونه اعمال برحذر باشند.

دولت جهاني

آيا نابودي «آمريكا» به صورتي اتفاقي روي مي‌دهد؟ و آيا ملت ما كوركورانه، برنامه‌هاي يك گروه كوچك ولي قدرتمند از بانكداران ثروتمند بين‌المللي را كه مي‌خواهند بر ما همانند بردگان ولي با نام «نظم نوين جهاني» و يا يك «دولت جهاني» حكمراني نمايند، دنبال خواهد نمود؟

پس از سال‌ها مطالعه و بررسي، ما مطمئن شده‌ايم كه طرحي بين‌المللي وجود دارد تا يك دولت جهاني ايجاد گردد و اقتدار و استقلال آمريكاييان از بين برود. گروه بين‌المللي حامي اين نقشه، در وضعيتي كاملاً محرمانه كار خود را به پيش مي‌برد، اما چرا؟ زيرا آنان مي‌دانند كه اگر آمريكاييان درك نمايند كه دشمن واقعي آنان كيست و اين دشمن چگونه كار خود را انجام مي‌دهد، آن‌گاه اين آمريكاييان وطن‌پرست قيام خواهند كرد و همه آناني را كه در پس پرده اين برنامه شيطاني هستند، از بين خواهند برد. براي قرن‌هاي متمادي، يك دار و دسته كوچك ولي قدرتمند تلاش مي‌كند تا ايالات متحده و ساير ملت‌هاي دنيا را به يك دولت جهاني تبديل كند. در اين ميان، «سازمان ملل» تنها به يك آلت دست در بين اين مجموعه از توطئه‌گران بدل گرديده است، آنان به دنبال تحميل يك سيستم پولي جهاني كنترل شده از سوي خودشان بر همه كشورهاي دنيا هستند تا همة مردم برده‌وار درجهت خواسته‌هاي آنان و تحت نام نظم نوين جهاني كار كنند. آنان از آغاز فعاليت‌هاي خود مي‌دانستند كه براي برده كردن ما، بايد ما را از مسيحيت دور نمايند. آنان در حوزه ايجاد محدوديت براي «مسيحيت» و «انجيل» كه قطب‌نماي اخلاقي كشور ما شناخته مي‌شدند، بسيار موفق بوده‌اند.

از سوي ديگر، آنها با ايجاد «دادگاه‌هاي فدرال» و دور نمودن انجيل و مسيحيت از مدارس، نظام اخلاقي و همه سازمان‌ها و مؤسسات ايالات متحده، اهداف خود را به صورتي موفقيت‌آميز دنبال كرده‌اند. براساس طرح آنان، نظام اخلاقي و خانواده‌هاي ما نيز به اضمحلال كشيده شدند. اما آنان چگونه اين كارها را انجام دادند؟ بايد به خاطر داشت كه آنان كنترل تقريباً كاملي بر هاليوود، شبكه‌هاي تلويزيوني و تقريباً همه روزنامه‌ها و نشريات و كتاب‌هاي منتشره در جامعه ما داشته‌اند. همچنين آنان به طور مداوم با فيلم‌هاي سينمايي مستهجن و همچنين شوهاي تلويزيوني سخيف و مبتذل توليدي رسانه‌هاي تحت سيطره‌شان، به صورتي كاملاً هدف‌دار، ملت ما و افكار ما را بمباران مي‌كنند تا شخصيت اخلاقي ما را بيش از پيش رو به انحطاط ببرند. از سوي ديگر، آنان با استفاده از اتحاديه آزادي‌هاي مدني آمريكا، در تلاش‌اند تا آخرين بقاياي اعتقاد به ,«خدا» ,و ,«مسيحيت» ,را از اذهان مردم ما بزدايند. در سال 1913 م. بانكداران بين‌المللي، سيستم بانكي ملي ما را بنيان نهادند كه امروزه ما آن را با نام «سيستم منابع فدرال» مي‌شناسيم. با استفاده از بانك‌هايي كه براي قرن‌هاي متمادي به صورت خصوصي فعاليت مي‌كردند، اين سيستم را ايجاد نموده‌اند تا به عنوان وسيله‌اي جهت ربودن منابع طلاي كشور ما به كار رود و در عوض، ما صاحب اسكناس‌هاي كاغذيي‌ شده‌ايم كه روز به روز بي‌ارزش‌تر مي‌شوند.

بزرگ‌ترين انحصار مالي ( بانکداری ربوی  و ربا )

بزرگ‌ترين انحصار مالي ,«چارلز ليندبرگ» ,نماينده اسبق كنگره آمريكا در سال 1913 با توجه به تصويب «قانون منابع فدرال» در آن سال چنين گفته بود: «اين قانون، باعث ايجاد بزرگ‌ترين انحصار تك‌قطبي مالي كره ‌زمين خواهد شد. پس از امضاي اين قانون توسط رئيس‌جمهور وقت ايالات متحده (ويلسون)، دولت ناپيداي به وجود آمده توسط قدرت پول، شكلي قانوني خواهد يافت. با وجود اين قانون جديد در هر زمان كه صاحبان تراست بخواهند، به ايجاد تورم دست زده و به صورتي علمي، فعاليت‌هاي خود را توجيه مي‌نمايند. با اين قانون، بدترين جرايم قانوني دوران‌ها شكل خواهد گرفت.» اما «وودرو ويلسون» رئيس‌جمهور وقت آمريكا، با ناديده گرفتن همه هشدارهاي اعلام شده از سوي ميهن‌دوستان آمريكايي، اين قانون را در سال 1913 امضا نمود تا كنترل متمركز پول‌ها و منابع مالي آمريكا در دستان گروهي كوچك از مرداني كه اين شركت كوچك را اداره مي‌نمودند، بيفتد. يك دهه بعد، پرزيدنت ويلسون اظهار كرد كه «من يك مرد بسيار غمگين هستم. من ناخواسته باعث نابودي كشورم شده‌ام. يك ملت بزرگ صنعتي به وسيله سيستم مالي و اعتباري خود اداره مي‌شود.

سيستم كنوني اعتباري ما، اينك متمركز گرديده است. رشد ملت ما و همه فعاليت‌هاي ما در دستان چند نفر محصور است و كشور ما با يكي از بدترين روش‌ها و به صورتي كاملاً كنترل شده و با دولتي تحت سيطره آنان، مديريت مي‌شود. لذا ما ديگر دولتي با عقايد مستقل و آزاد، دولتي با حاكميت رأي اكثريت و دولتي مردمي در دنيا با نام ايالات متحده نداريم و تنها صاحب كشوري هستيم كه دولت آن با عقايد و سلطه و فشارهاي گروه كوچكي از مردان سلطه‌گر و با نفوذ اداره مي‌شود.»

,«بارون روت چيلد», در قرن هجدهم چنين گفته بود: كنترل سيستم مالي يك كشور را به من بدهيد و ديگر براي من قانون‌گذاران كشور اهميتي نخواهند داشت. صد سال بعد، پرزيدنت «جيمز گرفيلد» (كه بعدها ترور شد)، نظر بارون روتز چيلد را بدين‌گونه تكرار نمود: هر كس كه بر پول‌هاي يك جامعه تسلط داشته باشد، حاكم مطلق بر صنعت و تجارت آن جامعه خواهد بود. آناني هم كه كنترل نظم نوين جهاني را در دستان خود دارند، در طول قرن‌هاي متمادي اين برنامه را تنظيم و سازمان‌دهي نموده و با زيركي دريافته‌اند كه با كنترل سيستم‌هاي مالي، مي‌توان كنترل يك جامعه را در دست گرفت.

يكي از اقتصاددانان برنده جايزه نوبل به نام «پل‌ساموئل» در چهارمين ويرايش كتاب خود با عنوان دانش اقتصاد چنين نگاشته است: بانك مركزي آمريكا يا «سيستم منابع فدرال»، يك مركز تقلبي ولي قدرتمند در ايالات متحده است.

تحميق مردم برای کنترل مردم دنیا

يكي از بخش‌هاي داخلي برنامه‌اي كه براي سلطه بر دنيا تدارك ديده شده است، تحميق آمريكاييان طبقه متوسط است. تدارك دهندگان طرح نظم نوين جهاني، با استفاده از مدارس دولتي ما و ترويج سياست‌هاي ضد مسيحي و ضد آمريكايي، اهداف پنهاني خويش را دنبال مي‌كنند. اين مدارس، اسلحه نخست آنان در جنگي است كه با هدف تخريب آينده فرزندانمان، ترويج تفكر ليبرال در ميان آنان و تعمد در ارائه آموزش‌هاي پايين‌تر از حد استاندارد، تدارك ديده شده است. توانايي آمريكاييان در مطالعه، تفكر و استدلال‌هاي روشن در همه زمان‌ها پايين بوده است. يك دليل اين اتفاق، اين حقيقت مي‌باشد كه مدارس دولتي ما از آموزش آواهاي زبان در آموختن روش خواندن به فرزندان ما سرپيچي مي‌نمايند. اما چرا؟ زيرا دانشكده‌هاي تعليم و تربيت با استفاده از منابع «بنياد راكفلر» تأمين ملي شده و آنان به معلمان آينده، روش آوايي را در آموزش‌هاي مربوط به مهارت خواندن، تعليم نمي‌دهند. به جاي اين كار، آنان از روش «نگاه كن ـ بگو» بهره مي‌برند كه امروزه ناكاريي آن به اثبات رسيده است. … آنان كه سيستم‌هاي آموزشي ما را تحت سيطره دارند، مي‌دانند كه بايد تلاش در جهت انحطاط اخلاقي و تحميق، خلع سلاح مردم آمريكا، مسكوت گذاردن قانون اساسي ايالات متحده و كنترل مطلق مردم را تسريع نمايند.

اما چه كساني در فراسوي اين حركت پرقدرت به سوي يك دولت جهاني قرار دارند؟ به صورت كلي بايد گفت كه اين افراد، ليبرال‌هايي مي‌باشند كه شامل سوسياليست‌ها، كمونيست‌ها، رهبران اتحاديه‌ها، افراد ملحد، اومانيست‌ها، فمينيست‌ها، همجنس‌بازان، شهوت‌رانان، بروكرات‌ها و فعالان زيست‌محيطي هستند، و مخلوقات را بيش از خالق مي‌پرستند. اما به هر حال، رهبران جامعه، ثروتمندان و افراد با نفوذ، همگي جزء كارگزاران شكل‌گيري نظم نوين جهاني هستند كه با همراهي بانكداران و سياست‌مداران، به ويژه بانكداران بين‌المللي يهودي، اهداف خود را پي‌مي‌گيرند.

ديدگاه‌هاي هنري فورد يكي از معروف‌ترين آمريكايي‌هايي كه به صورتي مفصل در مورد قدرت بين‌المللي يهوديان مطالبي نگاشته است، خودروساز معروف و نامدار آمريكا«هنري فورد» است. او ميليون‌ها دلار به پژوهشگران پرداخت نمود تا فعاليت‌ها و اهداف پشت پرده اين يهوديان فعال در عرصه بين‌الملل را مورد تحقيق و بررسي و كاوش قرار دهند.

فورد در مقالاتي كه در روزنامه «دييربورن اينديپندنت» در ماه ژوئن سال 1920 منتشر گرديده است، مطالبي عنوان نموده كه هنوز هم (و حتي در زمان ما) خواندني و ارزشمندند.

كتاب فورد با عنوان يهود بين‌الملل ممكن است هنوز هم در تعدادي از كتاب‌خانه‌ها يافت گردد. هنري فورد در سال 1920 در مقالة «دييربورن اينديپندنت» چنين نوشته بود: چگونه يهوديان اين چنين عادي و بدون هرگونه مقاومتي به بالاترين جايگاه دست مي‌يابند؟ چگونه و چه كساني آنان را به اين موقعيت‌ها مي‌رسانند؟ چرا اصولاً آنان در اين جايگاه‌ها حضور دارند؟ يهوديان در مناصب خود چه مي‌كنند؟ واقعيت حضور آنان در اين جايگاه‌ها چه پيامي براي دنيا خواهد داشت؟ اينها سؤالات اساسي در مورد يهوديان مي‌باشد.

50 سال قبل، بانكداري بين‌المللي كه همانند فعاليت‌هاي دلالي ارزي دنيا تقريباً به يصورت كامل در اختيار يهوديان قرار داشت، در اوج شكوفايي خود بود. اين وضعيت آنان را به كنترل كامل و تمام‌عيار دولت‌ها و مراكز مالي و اعتباري همه دنيا سوق داد. اما اهميت اين مطلب در اين است كه اين رشد، تنها در مراكز مالي اتفاق افتاد كه يهوديان در آن سهيم بودند و هيچ عامل نژادي و ملي ديگري هم در اين اتفاق سهيم نبود. اين امر صرفاً به اين معنا نيست كه چند يهودي، كنترل‌كنندگان فعاليت‌هاي مالي يبن‌المللي هستند، بلكه بيانگر اين است كه كنترل‌كنندگان بين‌المللي بازارهاي مالي و پولي، منحصراً يهودي‌اند. از زماني كه كنترل دنيا به عنوان آرمان يهوديان مطرح شده است و آنان از هيچ يك از روش‌هاي گذشته فاتحان دنيا بهره نمي‌برند، بايد اين مسئله را پذيرفت كه آنان به برتري يك نژاد مشخص چشم دوخته‌اند.

چند سال بعد، آقاي فورد اظهار نمود: «اين درست است كه افراد ملت ما سيستم مالي و بانكي كشورمان را درك نمي‌كنند، چرا كه من معتقدم در صورتي كه مردم ما حقايق فراسوي آن را بفهمند قبل از طلوع خورشيد در صبح فردا، دست به يك انقلاب خواهند زد.» همچنين فورد در كتاب خود با عنوان يهوديان بين‌الملل نيز چنين نگاشته است: هنگامي كه ,يهوديان, قدرتمند بالاخره رديابي شوند و حقايق موجود آشكار گردد، جنجال واقعي و پيامدهاي آن در مطبوعات سراسر دنيا فراگير خواهد شد. هرچند اين اتفاق در هيچ زماني روي نخواهد داد. علي‌رغم اتفاق‌نظر مسيحيت و عالمان آن و به ويژه كليساي كاتوليك و حتي تفسيرهاي ارائه شده غير از انجيل، در مورد پاره‌اي مسائل اجتماعي نظير دريافت ربا در هنگام بازپس‌گيري وام‌هاي اعطايي، يهوديان، كنترل سيستم‌هاي مالي و بانك‌هاي دنيا را در اختيار دارند. امروزه بانكداران يهودي، كنترل بانك مركزي آمريكا و در نتيجه اقتصاد ما را در اختيار دارند. نويسنده و اقتصاددان نامدار مسيحي «آراي مكمستر» معتقد است كه سيستم بانك مركزي آمريكا به وسيله هشت خانواده يهودي تملك گرديده و اداره مي‌شود. فقط سه خانواده از اين هشت خانواده در اين ليست، آمريكايي هستند؛ خانواده روتز چيلد (لندن)؛ برادران لازارد (پاريس)؛ بانك اسراييل ـ موشه (ايتاليا)؛ خانواده كوهن ـ لويب (آلمان)؛ واربورگ (هامبورگ آلمان)؛ برادران ليچمن (نيويورك)؛ خانواده گلدمن ـ ساچز (نيويورك) و خانواده راكفلرها (نيويورك).

,كنترل رسانه‌ها, در ادامه،

واقعيت‌هايي در مورد يهوديان ارائه مي‌گردد كه ممكن است شما آن را نشنيده باشيد:

1. يهوديان كنترل تقريباً تمام‌عياري بر همه رسانه‌هاي مهم و كليدي نظير «اخبار ايالات متحده»، «مجله تايم»، «نيويورك تايمز»، «واشنگتن پست»، «اي‌بي‌سي»، «ان‌بي‌سي» و «سي‌بي‌اس» دارند. معاون سابق رياست جمهور آمريكا «اسپير و آنجيو»، بيست سال پيش در اين مورد چنين گفته بود: افرادي كه مالكيت و مديريت رسانه‌هاي ملي ما را بر عهده دارند، همگي يهودي‌اند و در كنار ساير يهوديان بانفوذ، سياست‌هاي رسانه‌اي اسفناك كنوني حاكم بر ايالات متحده را ايجاد نموده‌اند. هم‌اكنون همه سرويس‌هاي كابلي، مراكز سنجش افكار عمومي، مجلات تايم و نيوزويك، روزنامه نيويورك تايمز، واشنگتن پست و هرالد تريبون بين‌الملل، تحت سيطره يهوديان هستند.

2. از سوي ديگر، اكثر نويسندگان نامدار جنبش‌هاي فمينيستي يهودي‌اند. چرا؟ زيرا كنترل يهوديان برصنعت نشر، انكارناپذير است. همچنين آيا تاكنون دقت نموده بوديد كه اكثر مردان همجنس‌بازي كه در شوهاي تلويزيوني حاضر مي‌شوند، يهودي‌اند؟ از سوي ديگر، اين حقيقت كاملاً پذيرفته شده است كه يهوديان كنترل كنندة هاليوود علاقمند به ساخت فيلم‌هايي هستند كه «مسيحيت» و «عقايد مذهبي» را به تمسخر مي‌گيرند. اما چرا؟ زيرا آنان علناً ضدمسيحي هستند.

والت ديسني

3. يكي ديگر از مثال‌هاي بارز تصميم يهوديان براي ايجاد تنفر نسبت به آمريكا، مسيحيت و اخلاق را مي‌توان در تملك استوديوي فيلم‌سازي شركت «والت ديسني» توسط «ميشل اينسر» مشاهده نمود. در چند سال اخير، وي محصولات اين استوديو را به سوي ساخت فيلم‌هايي غيراخلاقي، حامي همجنس‌بازي و ضدمسيحيت سوق داده است. دقيقاً به همين دليل است كه بسياري از فعالان مذهبي ايالات متحده خواهان تحريم محصولات ارائه شده اين شركت و عدم بازديد از پارك‌هاي تفريحي اين شركت از سوي مردم و خانواده‌ها هستند. همچنين آيا مي‌دانيد كه مدير عامل استوديويي كه فيلم «آخرين مصائب مسيح» را ساخت، يك يهودي به نام ليو وارسرمن بوده است؟ اما اگر يك كارگردان مسيحي فيلمي با هدف تمسخر «هولوكاست» مي‌ساخت، چه اتفاقي مي‌افتاد؟ يهوديان قادرند كه در فيلم‌هاي خود آزادانه به همه مقدسات ما توهين كنند، اما اگر شما اين شهامت را داشته باشيد كه در مورد نسخه هاليوودي هولوكاست از آنان سؤال كنيد، آنها از همه توان خويش براي نابودي زندگي شما بهره خواهند برد.

4. آيا تا كنون به اين نكته توجه نموده ايد كه قريب به اتفاق فيلم‌ها و مجلات سخيف و مبتذل و مستهجن (پورنو) به يهوديان تعلق داشته و يا از سوي آنان كنترل مي‌گردد؟ نه تنها در هاليوود كه در ساير نقاط دنيا نيز اين مافياي يهودي توليد محصولات مستهجن به فعاليت مشغول است. حتي تعدادي از سردمداران اين گروه‌ها، هم‌زمان به فعاليت‌هاي روسپي‌گري و توليد فيلم‌هاي مستهجن مشغولند. هم‌چنين فراموش نكنيد كه يهوديي به نام سيگل بنيان‌گذار «لاس وگاس» بوده است. مهم‌ترين فعاليت‌هاي آنان كه همچون سرطان درسراسر خاك آمريكا و به ويژه لاس و گاس گسترش يافته‌اند، شامل قاچاق زنان و كودكان با هدف روسپيگري و تهيه فيلم‌هاي پورنو، تهيه و توزيع مشروبات الكلي غيرقانوني، تأسيسات مراكز شركت عظيم ويسكي‌سازي «سياگرامز» هستند، فعاليت‌هاي توليد و عرضه آمريكا، غيرقانوني بود. حقيقت اين است كه يهوديان و نه ايتاليايي‌ها، كنترل و سازمان‌دهي جرايم سازمان يافته را در دنيا بر عهده دارند.

5. آيا مي‌دانيد كه يهوديان بانكدار فعال در شهر نيويورك، نظير جاكوب شيف و ديگران، در سال 1917 با پرداخت 20 ميليون دلار (كه ارزش آن مبلغ در سال 1998 ميلادي 500 ميليون دلار است) از شكل‌گيري يك انقلاب كمونيستي از سوي طرفداران لنين و ماركس حمايت مالي نمودند؟ با اين اقدام، مسلماً اين يهوديان در قتل‌عام ده‌ها ميليون انسان بي‌گناه در دوران حكومت كمونيست‌ها در سراسر دنيا، شريك هستند. به علاوه، آيا مي‌دانيد كه قريب به اتفاق نظريه‌پردازان ايدئولوژي كمونيسم، يهودي بوده‌اند؟ و آيا مي‌دانستند كه «كارل ماركس» و «تروتسكي» يهودي بوده‌اند؟ پدربزرگ لنين هم جزء يهوديان بوده است. در ايالات متحده نيز رهبر حزب كمونيست براي چند دهه، يهوديي با نام «گوس هال» بود. همچنين در قرون نوزدهم و بيستم ميلادي، يهوديان هر ملتي، رهبران و حاميان مالي كمونيسم در آن بوده‌اند. در ادامه، نظر روزنامه‌نگار و فيلم‌نامه‌نويس نامدار «ميرون فاگون» را در مورد اين موضوع، كه در سخنراني خود در دهه 60 ميلادي، بيان نموده بود، مي‌خوانيم: «امروزه تنها يك واقعيت وجود دارد و آن هم اين است كه رژيم كمونيستي شوروي، مستقيماً از انديشه‌هاي «ژاكوب شيف» آمريكايي و روتزچيلد انگليسي به وجود آمده است. چندي بعد نيز من دريافتم كه بدون هيچ گونه ترديدي، حزب كمونيست بدان گونه كه ما مي‌شناسيم، از سوي اين مدافعان انديشه‌هاي سرمايه سالارانه نظير شيفت، واربورگز و روتزچيلد شكل گرفت و آنان با حمايت مالي انقلاب روسيه و براندازي حكومت تزاري و خاندان سلطنتي‌اش و سپس با استفاده ازافرادي نظير لنين، تروتسكي و استالين، توانستند رژيم‌هاي كمونيستي را در دنيا به وجود آورند. «وينستون چرچيل» در مقاله‌اي كه با عنوان «بحثي در مورد اصل و نسب يهوديان» به چاپ رسانده بود، چنين نوشت: عده‌اي از مردم يهوديان را دوست دارند و عده‌اي از آنان بيزارند، اما هيچ انسان عاقلي در اين واقعيت شك ندارد كه بدون هيچ گونه ترديدي، يهوديان خوفناك‌ترين و استثنايي‌ترين نژادي هستند كه تاكنون در دنيا به وجود آمده‌اند. امروزه اين نژاد عجيب در صدد ايجاد اصول اخلاقي و فلسفي خاصي نظير مسيحيت هستند. البته فعاليت‌هاي گسترده و عالم‌گير آنان، محدود به عصر كنوني نيست. از قرن نوزدهم تا كنون نيز در هر رويداد سياسي كليدي، آنان در رأس جريان بوده‌اند. به عنوان مثال، در شكل‌گيري جريان‌هاي بلشويكي روسيه و انقلاب روسيه، نقش آنان بسيار قابل توجه است.

پدر بمب اتم

6. ,پدر بمب اتم, ايالات متحده، يك يهودي آمريكايي به نام «روبرت اوپنهايمر» بود كه در سال 1954 ميلادي به جرم ايجاد خطر امنيتي مورد محاكمه قرار گرفت؟

7. در قرون هفده و هجده ميلادي، يهوديان جزء سردمداران تجارت برده بودند. حتي در كتب تاريخ دوره دبيرستان هم اين واقعيت عنوان شده است. آنان با دستگيري و فروش صدها هزار برده آفريقايي در آغاز شكل‌گيري آمريكاي جديد، سود هنگفتي به دست آوردند. هرچند امروزه يهوديان خود را دوست سياه‌پوستان معرفي مي‌كنند. در سال‌هاي قرن بيستم، يهوديان با بهره‌گيري از سياهان آمريكا تلاش مي‌كردند كه الگوي سوسياليستي نظم نوين جهاني خود را از پيش ببرند، چرا كه در آن قرن، پيوندهاي خانوادگي اكثر سياهان آمريكايي را از بين بردند. از سوي ديگر، يهوديان ليبرال با تشويق گسترده هرزه‌گري جنسي در ميان جوامع سياه‌پوستان، آنان را به سوي شهوت‌راني سوق دادند. اما دليل اصلي اين اقدامات چه بوده است؟ به روشني مي‌توان اظهار نمود كه آنان با هدف تضعيف ارزش‌هاي اخلاقي مسيحيت در ميان شهروندان آمريكايي و پيشبرد برنامه‌هاي سوسياليستي خود، از اين فعاليت‌ها حمايت مي‌نمودند. در سال‌هاي اخير نيز يهوديان مالك رسانه‌هاي ارتباط جمعي، از طريق برنامه‌هاي خود مصرف «كراك» را در شهرهاي ما تشويق مي‌كنند، چرا كه در شوهاي تلويزيوني، مجلات، كتاب‌ها و فيلم‌هاي سينمايي توليدي اين مراكز، استفاده از انواع مواد مخدر ترويج مي‌گردد.

آموزه‌هايي از تلمود.

8. كتاب مقدس يهوديان، ,تلمود, نام دارد. يهوديان از اين كتاب به عنوان منبع قوانين خود بهره مي‌گيرند. اما در تلمود موارد متعددي را مي‌توان يافت كه كاملاً حيرت‌انگيز است. مثلاً در اين كتاب، بارها اشاره شده كه يهوديان بايد سرور همه افراد جهان باشند. در اينجا به چند مورد اشاره مي‌كنيم: ـ واييكرا رابا (36): بهشت و زمين فقط براي خاطر يهوديان خلق گرديده است. ـ بابا مزيا (114 و 115):‌ فقط يهوديان انسان هستند، اما سايرين جزء انسان‌ها به شمار نمي‌روند. ـ ميناهوت (43 و 44):‌ يك يهودي بايد همه روزه اين ذكر را قرائت نماد: «خدايا، از اين‌كه مرا زن، برده و يا غيريهودي خلق ننمودي، از تو سپاسگزارم.» ـ سانهيدرين (57): يك يهودي الزامي به پرداخت دستمزد غيريهودياني كه براي وي كار كرده‌اند، ندارد. ـ بابا مزيا (24): اگر يك يهودي، كالايي متعلق به يك غيريهودي را پيدا كند، هيچ الزامي به بازگرداندن آن ندارد. ـ ميدارش مزيا (225): غيريهوديان حيواناتي هستند كه به شكل انسان آفريده شده‌اند تا روز و شب به يهوديان خدمت كنند.

9. يكي ديگر از راه‌هايي كه از طريق آن، يهوديان به گسترش مصرف موادمخدر در كشور ما آمريكا كمك نموده‌اند، از طريق تحريف سيستم حقوقي ماست. حقوق‌دانان يهودي، قضات يهودي و ساير افراد ليبرال يهودي، از دادگاه‌هاي ما در جهت محدود كردن اختيارات مأموران قانون استفاده مي‌نمايند، به طوري كه امروزه مجرمان در سيستم حقوقي ما، حقوق بيشتري نسبت به قربانيان جرايم خود دارند. به علاوه، يهوديان حقوق‌دان با ابداع اصطلاحي به نام «جنون موقتي»، راه را براي گسترش جرايم مربوط به تجاوزات جنسي گشوده‌اند. لذا با اطمينان مي‌توان ابراز نمود كه يهوديان از مسيحيت متنفرند؛ البته ممكن است گفته شود، آنان به دليل مذهب مسيحي هيتلر از مسيحيت بيزارند، اما بايد بدانيد كه هيتلر براي اقدامات خود از كمك‌هاي مالي گسترده يهوديان ثروتمند و بين‌المللي نظير روتز چيلد بهره برده است.

10. ميرون فاگون نويسنده و روزنامه‌نويس مشهور، در سخنراني خود كه در سال 1965 ميلادي ايراد نموده بود، اعتقاد داشت كه يهوديان براي سه جنگ جهاني برنامه‌ريزي نموده‌اند. وي با اشاره به طرح بانكداران بين‌المللي در مورد ايجاد جنگ جهاني دوم چنين گفته است: بايد بدانيد كه با كمك‌هاي مالي گسترده اشخاصي نظير گراپ، روتز چيلد به هيتلر، اين يهوديان زمينه ايجاد جنگ جهاني دوم را فراهم نمودند. به طور خلاصه، اين جنگ جهاني با هدف از بين بردن نازيسم و افزايش قدرت سياسي صهيونيسم و به دنبال آن، تشكيل دولت اسراييل در خاك فلسطين، تدارك و اجرا گرديد. به هر حال، جنايات هيتلر در جنگ جهاني دوم، بهانه‌اي براي يهوديان به وجود آورد تا پس از پايان جنگ، در سرزمين فلسطين، كشوري يهودي را بنيان‌گذاري نمايند. امروزه نيز يهوديان با سلطه‌اي آشكار بر هاليوود، همه ساله فيلم‌هاي متعددي عليه دولت نازيسم و جنايت‌هاي هيتلر بر ضد يهوديان اروپا توليد مي‌نمايد، اما هرگز در توليدات خود اشاره‌اي به قتل‌عام‌هاي گسترده نظام كمونيستي در سراسر جهان كه با حمايت يهوديان شكل‌گرفت و بسياري از مسيحيان نيز قرباني آنان گرديدند، نمي‌نمايند.

منبع: فارس نیوز