غذای حلال تاثیر عجیبی روی بچه دارد، چنانچه غذای حرام در شقاوت اولاد تاثیر عجیبی دارد. درباره حضرت زهرا (س) همه می دانید كه هنگامی كه بنا شد نور حضرت زهرا (س) به حضرت خدیجه (س) منتقل شود به حضرت رسول دستور داده شد تا 40 شبانه روز از مردم فاصله بگیرد و در كوه حرا به عبادت بپردازد. خدیجه كبری هم بدون ارتباط با مردم در خانه عبادت می كرد. چهل شبانه روز كه تمام شد. جبرئیل آمد و فرمود: یا رسول ا…، به خانه برو. پیامبر به خانه بازگشت و در زد. خدیجه گفت: چه كسی در می زند؟ دری كه هیچ كس جز رسول خدا حق كوبیدنش را ندارد. پیامبر (ص) فرمود: من هستم. سپس وارد شدند. جبرئیل غذایی بهشتی آورد و دستور داد احدی جز پیامبر و خدیجه از آن نخورند و بعد دستور داده شد كه نور زهرا (س) به خدیجه منتقل شود. ثمره اینگونه غذایی حضرت زهرا (س) می شود و برعكس غذای حرام بچه را بیچاره می كند. اگر غذا شبهه ناك باشد خطرناك است. اما شبهه این غذا را می توان با بسم ا… و دعا و راز و نیاز برطرف كرد اما غذای حرام را هیچ كاری نمی توان كرد و وای بر آن بچه ای كه از غذای حرام نطفه او منعقد شود و بدا به حال بچه ای كه از پولی كه در آن ربا بوده بوجود آید.
داستان شریك بن عبدا… بن سنان نخعی را شنیده اید؟
شریك یك عابد، مسلمان و زاهد بوده كه در زمان مهدی عباسی زندگی می كرده است و كاری هم با مهدی و درباریانش نداشته است. اما زمانی مهدی عباسی به زور شریك را به قصر خود دعوت كرد و به او گفت: تو باید قاضی القضات بشوی. (یعنی قاضی اول مملكت). شریك نپذیرفت. مهدی گفت: حالا كه قاضی القضاتی را قبول نمی كنی، معلمی بچه هایم را قبول كن. گفت: این كار را هم نمی كنم، چون من نه تو را قبول دارم و نه خلافت تو را! مهدی اصرار كرد اما شریك نپذیرفت. شریك خواست برخیزد كه مهدی گفت باید یكی از این سه كار را قبول كنی: یا قضاوت، یا تعلیم فرزندان و یا یك وعده غذا! شریك غذا خوردن را قبول كرد. آن غذای چرب و نرم ظاهری و زهر مار واقعی را خورد و شكم او از حرام پر شد.
بعد به خانه آمد و خوابید، غذای حرام گل كرد! و همین انسان زاهد، مقدس و عالم به خود گفت: چه مانعی دارد كه قاضی القضات بشوی؟ و اگر قاضی شدی شاید بتوانی گره از كار مسلمانی بگشایی و اگر قاضی شدی خیلی كارها می توانی بكنی! بعد گفت: چه مانعی دارد معلم دربار شوی و وجاهت و مقام پیدا كنی؟ صبح فردا پیش مهدی عباسی رفت و هم قضاوت را و هم معلمی را پذیرفت! شریك مقدس با یك غذا بیچاره شد!
اول مصیبت غذای حرام قساوت قلب است، قساوتی كه قرآن می فرماید: وای به دلی كه سیاه باشد. (فویل للقاسیه قلوبهم من ذكر ا… (1)) دیگر از آثار لقمه حرام سیاه كردن دل است. در روایات می خوانیم كه رسول خدا فرمود: مومن حرام را رد كند و خود را به خوردن مال حرام آلوده نسازد، این كار معادل 70 حج مقبول است. (2) مال حرام سخت كننده تربیت فرزندان است.
نتایج دردناك غذای حرام
بواسطه یك لقمه حرام، ممكن است انسان شریك شیطان شود و بچه را آلوده كند و دیگر بچه رستگار نشود، اگر می بینی حال عبادت و حال نماز شب را نداری، فكری بكن در غذا و كسبت. ببین آیا غذا و كسبت حلال است یا نه؟ شبهه ناك است یا نه؟ از چیزهایی كه در عبادت بی حالی می آورد خوردن حرام است.
آن هنگام كه كوفیان به پیشانی امام حسین (ع) سنگ زدند ایشان نزد حضرت زینب (س) آمدند. زینب فرمود: برادر مگر خودت را معرفی نكردی؟ امام فرمود: چرا خودم را معرفی كردم اما چون شكم هایشان از حرام پر شده است حرف حق در آنان تاثیری ندارد. اگر غذای حرام به بچه داده شود رستگاری آن بچه كاری مشكل خواهد بود و با تاكید ائمه اطهار به حق الناس و مال حرام به اهمیت فوق العاده این موضوع پی می بریم.
پیامبر (ص) در دَمِ مرگ وقتی روی منبر نشست حرفش همین بود كه گفت: مردم! پاسخ حق الناس در قیامت مشكل است اگر كسی حقی دارد همین حالا بیاید و بگیرد كه آن عرب برخاست و گفت می خواهم قصاص كنم برای چوبی كه به سینه ام زدی!
در احیاء العلوم آمده: تاجری غلامش به او نوشت: نی شكرها را سرما زده و شكر نیست. اگر بتوانی شكر بخری خوب است. تاجر به بازار رفت و اندازه یك انبار شكر به نرخ روز خرید. شب هنگام خواب با خود گفت: یك انبار شكر جمع كردی، استفاده هم خیلی كردی اما می دانی مسلمان ها را گول زدی و اگر مسلمانی مسلمان دیگر را گول بزند ، دیگر مسلمان نیست؟! همین نكته باعث شد كه به بازار برود و همه شكر را به صاحبانش پس بدهد و حلالیت بطلبد.
در روایات آمده است: روزی پیامبر اكرم (ص) از مقابل یك میوه فروشی رد می شد اما میوه ها برق و جلا داشت. پیامبر (ص) نظرشان جلب شد و نگاهی به میوه ها انداخت و دید این زرق و برق زیبا به خاطر آبی است كه فروشنده به آن زده است. فرمود: چرا چنین كاری كردی؟ چرا این میوه ها زیر و رو دارد؟ میوه فروش گفت: یا رسول ا… باران آمد و اینطور شد! پیامبر فرمود: چرا بر هم نزدی؟ و بعد فرمودند: ( من غشنا فلیس منا)(3) هر كس مسلمانی را گول بزند، مسلمان نیست.
حتی بعضی از بزرگان اشكال می كنند كه جلوی مغازه چراغ روشن كنند، چون چراغ زرق و برق می دهد به پارچه و میوه و همین اشكال دارد.
حق الناس مشكل است و از آنها مشكل تر اینكه انسان غذای حرامی بخورد و بچه ای متولد شود، مادر غذای حرام بخورد و بچه در شكمش بزرگ شود و این بچه در روز قیامت پدر و مادر را نفرین می كند و می گوید: خدایا بازخواست مرا از پدرم بكن! او به من غذای حرام داده است و من جهنمی شده ام.
در واقع باطن لقمه حرام چیزی جز چرك و خون و كثافت نیست و ببینید اگر این مواد وارد بدن شود و به قلب برسد چه بر سر انسان می آورد.
مرصاد عقبه ای است كه آنجا از حق الناس سوال می شود. (4) علی (ع) مانند ابر در دل شب می گرید و می فرماید: خدایا به تو پناه می برم در روز حساب كه راجع به حق الناس شدید مناقشه می شود (واز مرصاد كسی عبور نمی كند جز سبكباران).
منبع: رهروان زینب (س)