رهبر انقلاب در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، برای چهارمین بار در دو ماه اخیر بر اهمیت مسألهی «اقتصاد مقاومتی» تأكید كردند و «حمایت از تولید ملی» و «مدیریت مصرف» را از اركان این اقتصاد عنوان كردند. «تقاخر به خرید كالاهای خارجی» به صرف خارجی بودن آنها یكی از بیماریهای فرهنگی است كه همواره رونق تولید ملی را تحتالشعاع خود قرار داده است. این مسأله باعث شد تا در گفتوگو با دكتر حسن سبحانی، عضو هیأت علمی دانشكدهی اقتصاد دانشگاه تهران به بررسی این موضوع بپردازیم:
یكی از موانع فرهنگی بر سر راه حمایت از تولیدات داخلی، حالت «تفاخر به استفاده از كالاهای خارجی» است. از نظر شما این مسأله چه ابعادی دارد و برای حل آن چه باید كرد؟
فخرفروشی به داشتن یك كالای خارجی صرفاً یك امر اقتصادی نیست؛ اگرچه مقدمهی آن امری اقتصادی باشد، اما پیامد آن به این معنی است كه در جامعهای كه این اتفاق شكل میگیرد، ارزشهای مادی حاكم شده است. یعنی در آن جامعه پول و ثروت و جاه و مقام را ارزش تلقی كردهاند. حال اگر مثلاً در جامعهی ایران نظام ارزشی بر مبنای «إنّ أكرَمَكُم عِندَ اللهِ أتقیكم»(سورهی حجرات، آیهی ۱۳) شكل گرفته باشد، رفتارهای فخرفروشانه هم كمتر خواهد بود.
گر نظام ارزشی و هنجاری جامعهای بر مبنای پول و ثروت شكل بگیرد، هر كس ثروت بیشتری داشته باشد، از احترام و كرامت بیشتری برخوردار خواهد بود. فخرفروشی به داشتن یك كالای خارجی از چه زمانی میتواند در جامعهی ایران افزایش پیدا كند؟ از زمانی كه نظام ارزشی در این جامعه جابهجا شده باشد. حتی ممكن است نظام رسمی همان ارزشهای اسلامی را ترویج كند، اما جامعه مسیر دیگری را بپیماید. فخرفروشی به مادیات، جلوه و تبلور نظام ارزشی و هنجاری حاكم بر جامعه است.
در پاسخ به قسمت دوم سؤال شما، اگر ما بخواهیم با پدیدهی تفاخر به استفاده از كالای خارجی مبارزه كنیم و آن را تغییر بدهیم، نباید مستقیماً به سراغ خود این مسأله برویم، بلكه باید به سراغ ریشهها برویم. كمااینكه در جوامعی كه ارزشهای مادی مورد قبول است، تفاخر به استفاده از كالای خارجی به عنوان یك معضل تلقی نمیشود. مثلاً در جامعهی آمریكا صاحب ثروت فینفسه ارزشمند است، زیرا فرض بر این است كه با تلاش و كوشش و زرنگی خود و در چهارچوب یك نظام ارزشی به ثروت رسیده است. از این جهت در چنین جامعهای ثروت و رفتارهای ناشی از مصرف آن و نیز استفاده از كالاهای لوكس را ارزش تلقی میكنند و این اتفاق كاملاً با نظام ارزشی آن جامعه هماهنگ است.
اما اگر نظام ارزشی یك جامعه بر مبنای اسلام و بر مبنای «هر كس باتقواتر باشد، نزد خداوند گرامیتر است» شكل گرفته باشد، آن وقت فخرفروشی به داشتن یا استفاده از كالای خارجی یك وصلهی نچسب است. مثلاً فرض كنید كه آحاد یك جامعهای بر این باورند كه داشتن ساختمان شیك یا خودروی لوكس یا لباس گرانقیمت معمولاً نشانهی ویژهی كسانی است كه میتوانند پولش را بپردازند و به اصطلاح اقتصادی، طبقهی متوسط به بالا یا همان طبقهی پولدار هستند. یعنی داشتن یا استفاده از یك كالا بدون هیچ نشانهی دیگری از نظر بیشتر افراد جامعهای بیانگر طبقهی اقتصادی است و چنین تصویری از این افراد در ذهن دیگران نقش میبندد. حال اگر در جامعهای ثروت و پول ارزش باشد و افراد بدانند كه مردم به صاحبان سرمایه احترام میگذارند و به خاطر این ثروت برایشان منزلت قائل هستند، آن وقت این افراد برای كالاهای مورد استفادهی آن طبقه نیز منزلت قائل میشوند. یعنی ممكن است افرادی كه فاقد آن ثروت هستند و میبینند افراد ثروتمند مثلاً پیپ یا سیگار گرانقیمت میكشند، با خود بگویند كه این پیپ را میشود كشید یا این سیگار را میشود تهیه كرد؛ اگرچه از آن ثروت بیبهرهاند. آنها گمان میكنند استفاده از این وسایل برای آنها منزلت اجتماعی میآورد.
چنین رفتاری هنگامی بروز میكند كه ثروت و پول به عامل احترام در جامعه تبدیل شده باشد. در این شرایط ثروتمندان به گروه مرجع جامعه تبدیل میشوند و افراد به تقلید رفتار آنان در شئون مختلف اقدام میكنند. بنابراین استفاده از كالاهای تجملی متكی بر پشتوانهی تقلید از ثروت و ثروتمندان است. اگر ثروت در جامعهای تبدیل به یك ارزش شده باشد، آنگاه افراد آن جامعه میل دارند با خریدن كالای تجملی و فخرفروشی به آن، به دیگران بقبولانند كه ما هم جزو صاحبان ثروت هستیم و باید مورد احترام باشیم.
یعنی آیا فرآیندی كه به تقاضا و مصرف كالاهای خارجی با هدف تفاخر به آن منجر میشود، متأثر از نظام ارزشی هر جامعه است؟
بله. از نظر اقتصادی وقتی كسی تصمیم به خرید یك كالا میگیرد، یك تقاضا ایجاد میشود. تقاضا هم از دو عنصر تشكیل شده است: «تمایل به خرید» و «قدرت پرداخت هزینهی كالا». این دو باید با هم اتفاق بیفتد تا تقاضا صورت بگیرد. ممكن است كسی تمایل به داشتن كالایی داشته باشد، ولی قدرت خرید آن را نداشته باشد و بنابراین تقاضایی صورت نمیگیرد. از آن طرف ممكن است قدرت خرید كالایی را داشته باشد، ولی تمایلی به آن كالا نداشته باشد. باز هم تقاضا صورت نمیگیرد. ضمن اینكه مهم نیست آن مبلغی كه میپردازد، برای خودش بوده یا مثلاً قرض گرفته است.
حالا وقتی كسی خرید یك كالای خارجی را تقاضا میكند، در حقیقت هم به آن میل دارد و هم میتواند پولش را بپردازد. این میل یك مسألهی روانی است كه لزوماً تأمینكنندهی نیازهای جسمی مثل غذا و پوشاك نیست. گاهی ممكن است شخصی برای خرید یك تابلو كه شاید هیچ تقاضایی هم برای آن وجود نداشته، میلیونها تومان پول بپردازد، زیرا از نظر روانی او را آرام میكند. او با داشتن چنین كالایی احساس مطلوبیت پیدا میكند و به خاطر بهدست آوردن این احساس، حاضر است چنین هزینهای را بپردازد. این مطلوبیتها در جامعه برای افراد مختلف متفاوت است. برای برخی افراد امور معنوی مانند وقف كردن مطلوبیت میآورد و برای برخی دیگر امور مادی. كشیدن سیگار چنین حس مطلوبیتی را به افراد سیگاری میدهد. بنابراین برخی كالاها علاوه بر اینكه رافع یك نیازی هستند، چهبسا حامل ارزشهایی هم باشند كه آن ارزشها برای انسانها مطلوب است. به همین جهت نظام ارزشی جامعه تأثیر بسزایی بر این رفتار اجتماعی دارد.
مثلاً شما میبینید كسی یك گوشی تلفن همراه مناسبی دارد، اما چشم و همچشمی باعث میشود كه رفع نیاز واقعی او برایش كافی نباشد، بلكه او به دنبال نمایانده شدن و برجسته شدن در میان اطرافیان است. بنابراین گوشی دیگری را كه با همان كارایی و در همان سطح فناوری است، میخرد تا به دیگران فخرفروشی كند.
سخن رهبر انقلاب
را در این باره بشنوید:
یكی از مشكلاتی كه در این زمینه وجود دارد، تمایل به خرید كالاهایی با برند و مارك خارجی است. این مقوله به جایی رسیده كه گاهی تولیدكنندگان داخلی مجبورند برای فروش كالای خود، یك مارك خارجی را روی آن نصب كنند. جدای از آنچه كه به نظام ارزشی جامعه مربوط میشود و بحث كردیم، برای این مسأله چه راه حلهایی وجود دارد؟
به نظر میرسد یك جهل اطلاعاتی نسبت به كالاهای مصرفی در جامعه وجود دارد و نیاز است كه راهنماییهایی در این زمینه صورت بگیرد. یك بحثی در اقتصاد هست كه اصطلاحاً میگویند تولیدكننده به ساز مصرفكننده میرقصد. یعنی این مصرفكننده است كه معلوم میكند تولیدكننده چه كالایی تولید كند. تولیدكننده پیش از تولید، به تقاضای كالایش نگاه میكند و بعد تولید میكند. البته در اقتصادهای صنعتی بزرگ، بعضاً اندیشمندانی پیدا شدهاند كه گفتهاند این وضعیت به هم خورده است. یعنی دیگر نمیتوان گفت تولیدكننده باید به ساز مصرفكننده برقصد. این عده توضیح میدهند الان دیگر این تولیدكنندهها هستند كه از طریق تبلیغات بر ذهن مصرفكنندهها اثر میگذارند. درست است كه مصرفكننده خودش میخرد، ولی تولیدكننده به او میگوید چه بخرد. مثلاً مصرفكننده شب خسته به خانهاش رفته، هر كانال تلویزیون را كه تماشا میكند، تبلیغ یك محصول خاصی را میبیند. پس از مدتی بالاخره او احساس میكند كه بد نیست كه این كالا را تجربه كند و میرود فروشگاه و آن را میخرد. بنابراین مصرفكننده در كوتاهمدت فریب میخورد.
این تأثیرات به هر حال وجود دارد، اما از آنجا كه ما معتقدیم عموم افراد غیر عقلایی عمل نمیكنند، اگر مردم دربارهی كیفیت محصولات مختلف اطلاعات درستی داشته باشند، دیگر كمتر تحت تأثیر تبلیغات یا نام و برند یك كالا قرار میگیرند و در انتخاب یك كالا هم بهتر تصمیم خواهند گرفت و مشكلات ناشی از آن بهسرعت اصلاح خواهد شد. این مقوله مانند مقولهی تفاخر، مسألهی عمیقی نیست و زودتر از آن قابل حل است.
موضوع دیگری كه ارتباطی تنگاتنگ با بحث ما دارد، مدیریت واردات كالاهای خارجی است. این موضوع را چگونه باید مدیریت كرد؟
لزوماً واردات هر كالای خارجی نامطلوب نیست. ما كالاهای خارجی را به سه دسته تقسیم میكنیم؛ كالاهای اولیه، نهایی و سرمایهای. در اقتصاد فعلی ایران حدود ۸۰ درصد واردات كالاهای خارجی یا مواد اولیه است یا مواد واسطه یا اینكه كالای سرمایهای است كه اگر این وارد كشور نشود، تولید در ایران لطمه میخورد. یعنی ما در اغلب فناوریهایی كه میخواهیم تولید كنیم، از نظر مواد اولیه وابسته به اقتصاد جهانی هستیم. برای همین مقولهی تحریم یا افزایش قیمتها باعث نمیشود ما از واردات آنها صرف نظر كنیم، زیرا این كالاها مانند دارو برای خردسالان است كه اگر قیمتش سهبرابر هم بشود، ما باید آن را تهیه كنیم.
حدود ۲۰ درصد از كالاهای وارداتی ما كالاهای مصرفی نهایی است كه همه چیز در آن وجود دارد؛ از گندم و آرد و گوشت و برنج گرفته كه مواد اصلی خوراك مردم است، تا لوكسترین كالاها و آدامس و نوشابه و مانند آنها. این كالای مصرفی هم باز از نظر دوام طبقهبندی دارد. بعضی از آنها كالاهای مصرفی بادوام است؛ مثل یخچال كه مثلاً بیش از ۱۰ سال مصرف میشود و برخی هم كمدوام است؛ مثل نوشابههای خارجی كه با یك بار مصرف تمام میشود. به طور كلی همیشه و در دولتهای مختلف اینگونه بوده كه بین ۱۵ تا ۲۰ درصد از واردات كشور، كالاهای مصرفی بوده است. این میزان واردات اشكالی هم ندارد، به شرط آنكه نرخ رشد صادرات از نرخ رشد واردات بیشتر باشد. حتی ممكن است طی یكی دو سال، نرخ رشد واردات از صادرات بیشتر باشد، ولی زمینهسازی طوری باشد كه صادرات كشور رشد جبرانكنندهای داشته باشد.
بنابراین باید در مسألهی واردات كالای خارجی طوری سیاستگزاری كنیم كه از تعطیلی یا كاهش تولید صنایع و كشاورزی داخلی جلوگیری شود و همچنین حقوق مصرفكنندگان تأمین گردد. نباید اینگونه باشد كه همواره مصرفكنندگان بهای حمایت از تولیدات داخلی را بپردازند. یعنی باید اثرات واردات هر كالا را بر اقتصاد داخلی سنجید و سپس اقدام به واردات نمود.
فخرفروشی به داشتن یك كالای خارجی از چه زمانی میتواند در جامعهی ایران افزایش پیدا كند؟ از زمانی كه نظام ارزشی در این جامعه جابهجا شده باشد. حتی ممكن است نظام رسمی همان ارزشهای اسلامی را ترویج كند، اما جامعه مسیر دیگری را بپیماید.
به نظر شما مهمترین گام اقتصادی ما باید متوجه كدام موضوع باشد؟
همانطور كه نامگذاری چند سال اخیر به نوعی متوجه بحث اقتصاد و تولید بوده است، ما باید در كنار مدیریت واردات، بر مسألهی تولید نیز متمركز شویم و موانع تولید را از سر راه برداریم تا مدام در كشور تولید ثروت شود. تولید ثروت كه صورت گرفت، تقاضا برایش پیدا میشود؛ در داخل یا در خارج. مهم این است كه تولیدمان را افزایش دهیم و بفروشیم، اما اگر فقط به دور و بر خودمان نگاه كنیم و فقط خودمان تولید كنیم و خودمان مصرف كنیم، در واقع بازار خود را محدود كردهایم. بنابراین در عین اینكه باید مردم را به خرید كالاهای باكیفیت داخلی ترغیب و تشویق كنیم، نباید از یك كارگر زحمتكش كه درآمد زیادی هم ندارد، انتظار داشته باشیم كه در هر صورت كالای ایرانی بخرد؛ حتی اگر آن كالا كیفیت مناسبی هم نداشته باشد.
اگر ما بر مسألهی تولید و افزایش كیفیت آن تمركز كنیم، هم مشكل مصرفكنندهی داخلی حل میشود و هم در بازارهای جهانی حضور بیشتری خواهیم داشت. وقتی كیفیت تولید بالا باشد، مصرفكننده در هر جای دنیا متقاضی آن خواهد بود. برای اینكه بتوانیم مشكل تولید را حل كنیم، باید به مسألهی نظام پول و سرمایه، نظام ارزشی، نظام توزیع درآمد و نظام كار توجه بیشتری داشته باشیم و هرچه سریعتر موانع تولید را برطرف كنیم، زیرا تولید مانند قطاری است كه اگر موانع سر راه آن را برطرف كنیم، خودبهخود حركت خواهد كرد.
منبع: خامنه ای . آی آر