رازِ بزرگترین کلاهبرداری تاریخ
استاد حسن عباسی در ابتدای برنامه با اشاره به نشست گروه بریکس[1] اظهار داشتند: در کشور برزیل، اجلاسی بین گروه بریکس برگزار شد. پنج کشور گروه بریکس یعنی برزیل، روسیه، چین، هند و آفریقای جنوبی، در اجلاس اخیر، بانک توسعهی بریکس را تشکیل دادند که این گروه در مقابل صندوق بینالمللی پول[2] و بانک جهانی مطرح شد. در مقابل نظام هژمون و استیلاطلبِ دلار در اقتصاد جهانی، یک آرایش مالی جدید صورت گرفت که در مفاد آن آمده است که با تحریم کشورها توسط قدرتهای غربی مخالف هستند. ایران در طول 7 – 8 سال گذشته بنیانگذار این مسأله بود که معاملات در سطح جهان را بدون دلار انجام دهد. حق ایران بهعنوان اولین کشوری که هژمونی و سلطهی دلار را به چالش کشید، در این مطالعات محفوظ مانده است.
وی افزود: به نظر میرسد آرایش جدیدی در نظم جهانی در حال شکلگیری است که سیطرهی امپراطوری آمریکا را به چالش میکشد. نتایج تحقیقاتی که در سال 2008 میلادی (اواخر دورهی ریاستجمهوری جرجبوش و اوایل دورهی ریاستجمهوری باراکاوباما) در ایالات متحده انجام شد، نشان میدهد که کاخ سفید برنامههای جدی برای خنثی کردن اقدامات ایران در این مرحله داشت.
هژمونی امپراطوری آمریکا مبتنی بر زبان انگلیسی، دلار، سیطره بر شورای امنیت در سازمان ملل است. اما خوشبختانه با اتفاقی که در اجلاس بریکس در برزیل افتاد، سیطرهی دلار منتفی شد. البته هنوز ایالات متحده از موتورهای جستجوی معروف مانند گوگل، یاهو و اماسان در فضایسایبر، سیستمعاملهای اصلی مانند ویندوز و لینوکس بهرهمند است. مؤلفههای اینچنینی که انحصار را در یک شبکهی نظامِ جهانی برای آمریکا بهوجود میآورد، زمینههای قدرتِ امپراطوریِ آمریکا را پدید آورده است. پس نشانههای افول این امپراطوری را در این میدانند که رقیبی برای این سیستمها بهوجود بیاید و امروز برای دلار که مبنای اقتصاد جهانی است، این اتفاق افتاده است.
در ادامه ایشان تصریح کردند: مایکمالونی[3] کارشناس مسائل مالی در ایالات متحده، مستند چند قسمتی در این مورد ساخته و در آن افول دلار را مورد بررسی قرار داده است و از این موضوع بهعنوان بزرگترین کلاهبرداری تاریخ یاد میکند. بزرگترین کلاهبرداری تاریخ که از آن یاد میشود ناظر بر این است که دلار بدون پشتوانه، مبنایِ اقتصادِ جهانی قرار گرفته است. این اثر در کنار صدها فیلم مستندی که برای این موضوع ساخته شده و در کنار بیش از دویست مجلد کتاب که کارشناسان آمریکایی در مورد فروپاشی اقتصادِ دلار مبنایِ جهان رقم زدند، جایگاه مهمی دارد.
مایکمالونی، کارشناس مسائل مالی در ایالات متحده
رئیس اندیشکدهی یقین یادآور شد: بر طبق گزارش آمارهای جهانی و صندوق بینالمللی پول که توسط اکانامیست منتشر شده است، بدهی عمومی اقتصاد جهان در اواسط سال 2014 میلادی از مرز 52.5 تریلیون دلار گذشته است. در صورتی که درآمد کرهی زمین عددی معادل تقریبا 45 تریلیون دلار میباشد. کشورهایی که از نظر بدهی در بدترین وضعیت قرار دارند عبارتند از کشورهای آمریکا، کانادا، اروپای غربی، چین، هند، ژاپن، کرهی جنوبی، استرالیا، نیوزیلند و در آمریکایِ لاتین کشور برزیل. پس اقتصادهای پیشرفته در موقعیت بدتری نسبت به کشورهای عقب مانده هستند. دلیل این مسأله این است که مبحث خلق پول و چاپ اسکناس بدون پشتوانه در این کشورها موقعیت ممتازی دارد و همچنین مبنای اقتصاد آنها دلار است. پیشبینی شده است که سال 2015 این عدد به 55.5 تریلیون دلار برسد که یک فاجعه است. ایران از نظر رتبه در وضعیت سوم و چهارم خطر قرار دارد و همتراز با روسیه میباشد؛ چون از دلار کمتر استفاده کردهاند.
کشورهای با بدهی بیشتر در نقشه با رنگ قرمز نمایش داده شدهاند.
وی اظهار داشت: آمریکا، ژاپن، یونان، ایتالیا و فرانسه پنج کشوری هستند که رتبههای اول بدهیِ جهان را دارند. در واقع در یک چنین شرایطی سؤالی در محافل دانشگاهی مطرح است که این بدهی به چه کسی است؟ باید گفت که بدهیِ اقتصاد جهانی، بدهیِ خلقِ پول از بدهی یا به عبارتی Money as Debt است. یعنی خلق پول بیشتر، تولید بدهی بیشتر.
بعد از شروع جنبش والاستریت در طول 40 جلسهای که در اقتصاد استراتژیک این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم، بیش از 140 فیلم مستند بسیار تکاندهندهای را که استادان غربی تهیه کردهاند را در 5 واحد تحصیلات تکمیلی تدریس کردیم.
گروهی زیر نظر راساشکرافت[4] مستندی به نام چهارسوار سرنوشت را ساختند که فروپاشی اقتصاد جهان را نشان میدهد. آنها توابین علم اقتصاد هستند و از نظریهی نئوکلاسیکها و … اعلام برائت کردند و اعلام کردند که علم اقتصاد، پاسخگوی زندگی بشر امروز نیست.
راساشکرافت
جوزف استیگلیتز[5] یکی از آنهاست. استیگلیتز برندهی جایزهی نوبل اقتصاد و قائممقام بانک مرکزی جهانی بوده است. او در کتابی به نام سقوط آزاد این موضوع را مطرح کرد که این علم اقتصاد است که سقوط آزاد کرده است. حتی کورتن در کتاب خود معتقد است که خلق پول، خلق ثروت نیست.
جوزف استیگلیتز
اما این ادبیات در ایران بهطور جدی مورد مطالعه قرار نمیگیرد. محافل آکادمیک و دانشگاهی ایران که بیشتر به گرایش اقتصاد لیبرالی نزدیک هستند، نگران شفافیت این موارد هستند. اخیرا امانوئل والرشتاین به ایران آمده بود و در برخی محافل دانشگاهی و استراتژیک سخنرانی کرده و بعد از اینکه به آمریکا بازگشته بود، به واشنگتنپست گفت: «برخی از اساتیدی که گرایشات لیبرالی داشتند به من گفتند در ایران علیه افول آمریکا صحبت نکن، چون در ایران از این صحبتها علیه لیبرالیسم استفاده میشود».
درست زمانی که منتقدان اقتصادی و مباحثِ استراتژیکِ غرب، این مشکلات را رو میکنند؛ متأسفانه در جامعهی علمی ما سکوت مرگباری وجود دارد.
حسن عباسی با اشاره به مستند “رازهای پنهان پول” اضافه کرد:اثری که مایکمالونی ساخته است از چند جهت حائز اهمیت است: ابتدا این هشدار را میدهد که هژمونی دلار در حال فروپاشی است و از سیطرهی دلار بهعنوان بزرگترین کلاهبرداری تاریخ بشر یاد میکند. یعنی کشوری با چاپ پول بدون پشتوانه، تورم خود را به کشورهای دیگر انتقال دهد.
نکتهی دوم اینکه ساختار تاریخ دلار را در طول 150 سال بررسی میکند. نکتهی سوم پرده از حقایقی در ساختار اقتصاد ایالات متحده برمیدارد؛ همه تصور میکنند که فدرالرزرو که در ایران بانک مرکزی است، زیر نظر دولت است؛ در صورتی که فدرالرزرو بهعنوان نهادِ تولیدِ مسائل پولی و مالی در ایالات متحده، نهادی خصوصی است و بعضی از بانکها سهامدار آن هستند. اینجا مشخص میشود که دموکراسی در آمریکا معنا ندارد.
فدرال رزرو
همچنین در طی هفت مرحله تعریف میکند که چگونه در دلار این حقهبازی و خلق پول صورت میگیرد. یکی از نکات مهمی که در این مستند به آن اشاره میشود تمایز بین کارنسی از پول است. پول باید مانند طلا ارزش ثابت داشته باشد اما کارنسی در حوزهی وجه رایج، نوسان دارد و میتواند بدون پشتوانه باشد. از کلمهای استفاده میکنند به نام فیات. فیات، در واقع پول بدون پشتوانه است. پولی که بدون پشتوانه باشد، نوسان دارد. دولتها امروز پولی را که پشتوانهای به نام طلا ندارد را چاپ میکنند و در دنیا معتبر است. در واقع دولتها از ملت خودشان دزدی میکنند. اقتصاد ایالات متحده طبق صحبت مایک مالونی، بدهی محور است.
در سال 1381 زمانی که شرکت ورلدکام و انرون دچار مشکل شد، گفتم: اگر تمام دلارها از120 کشوری که مبنای اقتصاد آنها دلار است، به اقتصاد آمریکا برگردد، مابهازای این دلارها، طلایی در خزانهداری و کالایی در اقتصاد آمریکا وجود ندارد، پس در این صورت اقتصاد آمریکا فرو خواهد پاشید. بدهی آمریکا در آن زمان 4 تریلیون دلار بود اما اکنون به 17.5 تریلیون دلار افزایش یافته است.
استاد حسن عباسی در ادامه پرسشهایی را مطرح کردند: چرا مبنای ريال در جمهوری اسلامی که 35 سال اعلام استقلال از ایالات متحده داشته است، باید دلار باشد؟ چرا کشور ایران نباید پیمان دوجانبهی پولی را رقم بزند؟ چرا ایران جزء گروه بریکس نیست؟ چرا بانک مرکزی ایران مکتب اقتصاد پولی را پذیرفته است؟ کدام شورای عالی در ایران، مکتب اقتصادپولی را تصویب کرده است؟ چرا مبنای معاملات در جمهوری اسلامی باید دلاری باشد که پشتوانه ندارد؟ چرا کسی نباید جرأت داشته باشد در کشور در مورد ربوی بودن سیستم نظام مالی جهانی حرف بزند؟ وقتی بورس جهان خود را قمارباز[6] میدانند، چهطور بورس را اسلامی کردیم؟
در این مستند آمده است که آمریکا تورم خود را به جهان صادر میکند. وقتی پول آمریکا مبنای اقتصاد کشورهای دیگر شد، از این طریق تورم خود را صادر میکند. طبق نظر کارشناسان، هر کشوری که مبنای پولش دلار باشد، تورم به آنجا صادر میشود. از اواخر دههی 1980 تا الان آمریکا حدود یک تریلیون دلار در سال خلق پول کرده است.
ربای جهانی یعنی اینکه کشوری دلاری بدون پشتوانه دارد، که وقتی وارد بازار ایران میشود با دو سه هزار تومان روبهرویِ ریالِ ایران، قرار میگیرد. از سال 1971 میلادی بعد از اینکه نیکسون ارتباط دلار با طلا را قطع کرد، دلارِ آمریکا، یک کاغذ بدون پشتوانه بوده که تمام منبع درآمد و سودش این است که مبنای اقتصاد جهان بوده است. پس اگر اقتصاد کشور بر دلار استوار شد، اثر زحمت مردم و همچنین فروش نفت پیدا نمیشود. همچنین بنیهی اقتصادی دولتها روز به روز ضعیفتر خواهد شد.
وی گفت: مردم باید بدانند که استقلال سیاسی و اقتصادی بهخصوص در فرآیند تحریمها چهطور رقم خورده است. مردم تصور میکنند که تحریم موجب بروز مشکلات اقتصادی شده است. اما مردم نمیدانند که اقتصاد جهانی با یک مصیبت جدی روبهرو شده است که دیگر امکان سربرآوردن برایش وجود ندارد.
مقاومسازی چهار ستون اقتصاد بر طبق اقتصاد مقاومتی، این است که مبنای پول خود را واقعی کرده و سیستم ربوی را به صراحت به چالش بکشیم. دلار به مثابه حبابی است که اگر هر کشوری اقتصاد خود را به آن تکیه دهد، آن اقتصاد فروخواهد پاشید. تحقق اقتصاد مقاومتی و مقاومسازی اقتصاد منوط به یک نکتهی کلیدی است؛ اقتصاد جمهوری اسلامی باید ارتباط با دلار را قطع کند؛ همچنین در پیمانهای پولی دو جانبه تعامل خود را با اقتصادهای پیشتاز عملیاتی کند و از دلار فاصله بگیرد.
تا زمانی که مبنای اقتصاد جمهوری اسلامی دلار باشد نمیتوان مدل معیشت مبتنی بر اسلام را نشان داد. ابتدای برنامهی ششم پیشرفت هستیم و باید به مسئولین این هشدار را داد که به اقتصاد درونزا روی آورند و ارتباط جمهوری اسلامی را از حبابِ دلار، جدا کنند؛ همچنین کشور را مبتنی بر گزارههای غربی برنامهریزی استراتژیک نکنند؛ زیرا تئوریهای غربی پاشیده است.
ذاتا اقتصادِ لیبرالی و پولمبنا، ربوی است. در طول سالهای اخیر که بزرگان در مورد ربوی بودن ساختار اقتصادی صحبت میکنند، چرا صدای آنها انعکاس پیدا نمیکند؟ بزرگانی مانند آیتاللهمکارمشیرازی و همچنین آیتاللهجوادیآملی فرمودند که اگر ربا شیوع پیدا کند، دعای مردم مورد قبول واقع نمیشود. همچنین زندگی 80 درصد مردم از راه وام و ربا جلو میرود.
دریافت مستند رازهای پنهان پول
حسن عباسی در ادامه پس از پخش مستند،یادآور شد: در این بخش مستند این مسأله مطرح بود که ایران اولین کشوری بود که سعی داشت در معاملاتش از دلار استفاده نکند و دیگر کشورها مانند چین، هند و روسیه از این مدل الگوبرداری کردند و این مدل را بسط دادند. در نتیجه آمریکا سوئیفت را روی ایران بست تا ایران نتواند مبادلاتش را صورت دهد. البته این اتفاقات مربوط به تحولات سال 1391 به این سو نیست.
آمریکا مرکزی به نام سیاست دو حزبی[7] دارد. مرکز سیاست دو حزبی آمریکا، مرکز تحقیقات استراتژیک و تصمیمسازی است که متشکل از دموکراتها و جمهوریخواهان است. این مرکز اواخر دولت بوش و اوایل دورهی اوباما سندی را در مورد پرونده هستهای ایران با نام دایم پارادایم[8] منتشر کرد.
در گزارش دایم پارادایم آمده است، حالا که ایران نفت خود را بدون دلار میفروشد هر کشوری میخواهد این نفت را بخرد باید طبق نظریهی دوربرگردان در بازار خودش و بازار بین المللی، اگر نفت را به یورو خرید آن را تبدیل به دلار کند تا اجازه داشته باشد آن را مصرف کند. این اتفاق در آذر 1387 یعنی آخر دوران ریاست جمهوری بوش افتاد و زمانی علنی شد که اوباما به ریاست جمهوری رسید.
دایم پارادایم، مخفف 4 گزینهی استراتژیهای دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی است. استراتژیهای دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی چهار گزینهای است که ابتدای دولت اوباما تصویب شد.
حرف دایم پارادایم این است که یا ایران نفتی که میفروشد را خودش به دلار تبدیل کند و یا کشورهای دیگری که نفت را میخرند به هر پولی که خریده باشند، باید به دلار تبدیل شود.
در واقع، جنگ اقتصادی علنی در سال 1387 علیه ایران شروع شد. چون فرض آمریکا در این گزارش این بود که اگر ایران دلار را از مبنای معاملات نفتی حذف کند و همهی کشورها این را یاد بگیرند، اقتصاد آمریکا دیگر مبنایی ندارد.
آیا مردم میدانند که در تیرماه سال گذشته شهر دیترویت که صنعتیترین شهر ایالات متحده بود، فرو پاشید؟ چرا شهری که عظیمترین کمپانیهای خودروسازی کرایسلر، جنرال موتورز و فورد در این شهر بودند، اعلام ورشکستگی کرد؟ چرا به مردم نمیگوییم که اقتصاد جهان دچار مشکل است؟ طبق نظر مایک مالونی آمریکا یک مشکل دارد و اینکه اگر دلار آمریکا از مبنای اقتصاد جهانی کنار گذاشته شود، فرو خواهد پاشید.
شهر ورشکستهی دیترویت
باید مردم را از این خطر آگاه کرد. باید مسئولین و استادان دانشگاه در این مورد حساس شوند. جنگ تمام عیار اقتصادی با ایران زمانی شروع شد که جمهوری اسلامی، اعلام استقلالِ اقتصادی و مالی از دلار، کرد. قطعا تا لحظهای که این فضا به نتیجهای برسد که ارتباط جمهوری اسلامی را با دلار ایالات متحده قطع کنیم، ذرهای از پای نخواهیم نشست. بنده همچنان پلاک جبهه و جنگم به گردنم است. شرایط برای ما، هنوز شرایط دفاع مقدس است. جنگ با خدا مانند جنگ با نیروهای صدام برای ما علنی است. مسئولین میدانستند طوری من را خواهند زد که اثری جز پلاکم باقی نماند. از این قضیه ابایی نداریم. باید در این جنگ موضع خود را روشن کنیم. من افتخار میکنم که در این میدان شهید راهی باشم که در آن ربا هدف اصلی نیروهای مدافع اسلام و انقلاب اسلامی است.
موضع بانک مرکزی نسبت به ربای فدرالرزرو ایالات متحده چیست؟ مبنای پول بدون پشتوانهای که ایالات متحده چاپ میکند، کجاست؟ چرا در جمهوری اسلامی تلاشهایی صورت میگیرد که بانک مرکزی ایران مانند بانک مرکزی ایالات متحده، خصوصی باشد؟ میگویند چرا میخواهید مردم را به زور به بهشت ببرید، آیا مردم را درگیر سیستم ربوی کردیم و به زور به سمت جهنم میبریم، خوب است؟ چرا مردم ایران باید بار تورم اقتصاد آمریکا را بکشند؟چرا باید به مردم القا شود که اقتصاد جهان مشکلی ندارد و این اقتصاد ایران است که در حال پاشیدهشدن است. چرا عدهای اینطور جلوه میدهند که بدبختی اقتصادی ناشی از عدم تعامل با نظام استکباری، به رسمیت نشناختن اسراییل و یا حجاب زنان است؟! در جدال احسن با تکیه بر نظریات غربیها ثابت میکنیم که این سیستم قابل اعتماد نیست. همچنین تقدیر ویژه میکنیم از مراجع عظام تقلید که از جنبش مردمی مبارزه با ربا و جنبش مبارزه با سیستم ساختار پولی که صورت میگیرد، یاد میکنند و متذکر میشوند. مردم بدانند که دستهای پنهان و آشکاری در جمهوری اسلامی تلاش میکنند که بانک مرکزی مستقل باشد. من احساس خطر میکنم و این موارد را بهعنوان عناصر نگرانی مطرح میکنم.
دریافت مستند رازهای پنهان پول
در برنامهها و محافل دانشگاهی میپرسند که الگوی جایگزین شما چیست؟ اگر شما مکاتب اقتصاد غربی را نفی میکنید، ساختار اصلاحی شما از چه گزارههایی تبعیت میکند؟ بر روی نظریههای اقتصاد برکتمبنا مبتنی بر مباحث تفسیری و فقهی کار کارشناسی کردیم، متونش در سطح متون دانشگاهی ارائه شده و در پایاننامهها آمده و کنفرانسهای متعددی برای این چهارچوبها دادیم.
میناردکینز در سال 1930، طی مقالهای بحث امکانات اقتصادی برای نوادگان ما را مورد بررسی قرار میدهد. فراز اصلی جملهای که میناردکینز[9] میگوید این است که: «بار دیگر هدف ها را برتر از وسایل میشماریم .خوبها را بر مفیدها ترجیح میدهیم. … اما آگاه باشید! زمان این آرمانها هنوز فرا نرسیده است. زیرا دستکم برای یکصد سال دیگر باید برای خود و هر کس دیگری تظاهر کنیم که بدی، نیکی است و نیکی، بدی؛ حرص و ربا باید همچنان برای یک مدت کوتاه دیگر، خدایان ما باشند. زیرا فقط آنها میتوانند ما را از گذرگاه تاریک نیاز اقتصادی به روشنایی روز، رهنما شوند. هنوز زمان آن نرسیده است که به پارهای اصول بسیار متقن مذهب و فضایل اخلاقی، یعنیکه حرص، رذیلت است،رباخواری، معصیت است وحب پول، نفرتانگیز است، بازگردیم.
میناردکینز
اگر روبهروی مفهومی به نام ربا، مسألهی زکات و صدقه را در قرآن داریم. یکبار در آیهی 39 سورهی روم و یکبار در آیهی 276 بقره. یکجا ربا در مقابل زکات و جای دیگر ربا در مقابل صدقه قرار دارد. چرا در جمهوری اسلامی، وزارت زکات نداریم؟ اگر در قرآن نزدیک به 25 بار در کنار صلاة واژهی زکات آمده است، چرا وزارت زکات نداریم؟ مگر حکومت مبتنی بر انگارههای دینی نیست؟ مگر خدا نفرموده است که یمحق الله ربا؟ امام راحل در سال 1362 فرمودند که پول نباید کار کند، چرا چهارچوبهای آن را تبیین و تدریس نمیکنیم؟ اگر پول کار کند، صنعتی تولید نمیشود، مسکنی تولید نمیشود و دلالی رواج پیدا میکند.
وزارت زکات با 8 گزارهای که در آیهی 60 سورهی بقره آمده است. اگر یک ساختار اجرایی و اداری برای وزارت زکات تشکیل دهیم، 8 نهاد داریم که در آن ادغام میشوند. مسألهی زکات، تزکیهی مال است. کلمهی زکات یعنی تزکیهی مال. اگر مال مردم تزکیه نشود، مردم از سفرهشان با خدا به تعارض کشیده میشوند چون ربا در زندگی آنها شیوع پیدا کرده و سودخواری رواج پیدا میکند. این ربا و سودخواری امروز مبتنی بر اقتصاد دلارمبناست و باید به این سمت برویم که ساختارها را قرآنی کنیم. نه صرف اینکه کلمهی وزارت زکات باشد بلکه یک سازمان فریضهی الهی داشته باشیم و یک سازمانی هم برای جذب 8 گروه. این 8 گروه را در جامعه دستهبندی کنیم. مردم مال خود را تزکیه کرده و وزارت زکات رقم بخورد. بررسی کارشناسی کردیم و با ریز جزئیات حاضر هستیم با متخصصین و اهل فن چهارچوب را نشان دهیم که اگر این 8 نهاد را تبدیل به وزارت زکات کنیم و به نسبت این 25 باری که زکات و صلاه در قرآن آمده است، اهمیت زکات را برای مردم مانند اهمیت نماز کنیم و مردم اثر و حلاوت و شیرینی زکات را در زندگی خود ببینند؛ در جامعه فقیر نخواهیم داشت و قسط رقم خواهد خورد.
چرا در جامعه راهی را میرویم که امروز غربیها فهمیدند اشتباه کردند. حرص و طمع و ولع را در جامعه رواج میدهیم و از سوی دیگر مردم داشتن برای خود را صرفا میخواهند. لذا خدا میفرماید: نمیرسید به بر و نیکی، اگر آنچه را که دوست دارید انفاق نکنید. در مورد زکات و صدقه هم همین است. مردم نباید وام بگیرند بلکه باید از هم قرض بگیرند. در اینجا سود و بهره مطرح نیست.
اقتصاد برکتمبنا، انفاق و وزارت زکات اگر رقم خورد، مال مردم تزکیه میشود. زکات باید به عنوان فریضه در جامعه شناخته شده و عمومیت پیدا کند.
دکتر ریچارد واتسون در ترندگذاری 2050، عنوان کرد که برای حل مشکل بدهی در اقتصاد جهان، یک راه نجات وجود دارد و آن هم نظام مالی اسلامی است.
ترندگذاری 2010 – 2050
در نتیجه نخبگان دانشگاهی و مسئولین کشور در مورد خصوصی شدن بانک مرکزی موضع داشته باشند. اقتصاد دلارمبنا را از اقتصاد جمهوری اسلامی بزدایند. نظام، مسألهی اصلی پیمانِ پولیِ دوجانبه را دنبال کند. به آموزههای قرآنی و اسلامی برگردیم. مردم را توجیه کنیم که از تیم مذاکرهکنندهی تیم هستهای انتظار زیادی نداشته باشند. تصور نکنند که فردا وضع اقتصاد خوب میشود چون به دشمن نمیتوان اعتماد کرد. در این دیپلماسی که به تعبیر رهبری یک جنگ تمام عیارِ دیپلماتیک علیه مردم است، دیپلمات ما نمیتواند معجزه کند. باید انتظار مردم، معقول و منطقی باشد. باید مقاومسازی ارکان اقتصاد را دنبال کرده، تولید را کیفی کنیم، به نیروی کار ارزش جدی دهیم. سفتهبازی و دلالبازی را از ساختار اقتصاد بزداییم.
از هر 10 رودخانه در شهرها، 9 رودخانه خشک شده است. خدا مردم را توبیخ و تنبیه میکند که افتادید در بازی ربا. خدا از طریق مشکلات زیست محیطی به ما پیام میدهد که مال و نفس خود را تزکیه کنید. به مسئولین هشدار میدهد که قوامین به قسط باشید.
در ماه قرآن به قرآن برگردیم و زکات را صرفا از یک مقولهی اخلاقی در حاشیه و فردی تبدیل کنیم به یک گزارهی حکومتی در متن جامعه و ساختار و نهاد برای آن داشته باشیم. از تئوریهای افراد منحطی مانند میناردکینز که رسما به حرص و ربا دعوت میکنند، بگذریم و این تئوریها در دانشگاهها تنها برای نقد شدن تدریس شود اما پیاده شدن اینها برای ما مخاطرهآمیز است.
تا جمهوری اسلامی از مبنای نظام فکری غرب و همچنین از مبنای دلار، استقلال مالی پیدا نکند، از پای نخواهیم نشست و از مسئولین مطالبه میکنیم. امیدواریم که خدا در این مسیر شهادت در راه خودش را نصیب همهی ما کند.
[1]. نام گروهی به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شدهاست.
[2] . International Monetary Fund(IMF)
[3] . Mike Maloney
[4] . Rossashcroft
[5] .Joseph Stiglitz
[6] .Gambler
[7] . Bipartisan Policy Center
[8] . Dime Paradigm
[9].Maynard Keynes
[10] منبع: پایگاه کدآمایی