یکی از روشهایی که بانکها با استفاده از آن به سود بیشتر میرسند، سیستم وامدهی آنهاست. برای فهم این سیستم که در ایران نیز اجرا میشود، به شرح شکل زیر میپردازیم:
شما وقتی پولی را در حساب بانکی خود به قصد گرفتن سود سپردهگذاری میکنید، اینطور استدلال میکنید که بانک حسابهای سپردۀ کوچک را جمع کرده و در مواردی همچون صنایع، خدمات، عمران و آبادانی کشور سرمایهگذاری میکند؛ اما این تصور اشتباه است. دلیل ساده بر این مدعا آن است که بانک به شما سود ثابت میدهد؛ درحالیکه هنوز پول شما را سرمایهگذاری نکرده و تا رسیدن به سود بسیار فاصله است. پس چطور از همان روز اول به شما سود مشارکت روزانه میدهد (همین یک استدلال ساده نیز برای شبههناکبودن سود سپرده کافی است). بانکها برای رسیدن به سود مدنظر خود ابتدا معمولاً پولهای خورد شما را جمعآوری کرده و سپس براساس مدل بانکداری فرکشنال رزرو (Fractional Reserve Banking) عمل کرده که طبق آن بانک باید مبلغ ده درصد کل پولی را نگه دارد که میخواهد سرمایهگذاری (وام) کند و مابقی را وام میدهد؛ اما نه یک بار. برای فهم این سازوکار با اعداد فرضی مثالی را توضیح میدهیم. بهطور مثال؛ بانک هزار واحد پول اولیۀ خود را که شخص اول سرمایهگذاری کرده (این پول میتواند جمع چند حساب باشد) به دو قسمت 100 واحدی (همان ده درصد) و 900 واحدی (همان نود درصد) تقسیم میکند. سپس ۱۰درصد را برای گردش مالی خود نگهداشته و مابقی را به افرادی خاص و به مقداری بسیار زیاد وام میدهند (این روزها زیاد دربارۀ این دسته از بدهکاران کلان بانکی میشنویم) و چون فرد موردنظر این پول را از سیستم بانکی خارج نمیکند و اصولاً مقدور و عقلانی هم نیست، دوباره این پول به سیستم بانکی برمیگردد و فرد وامگیرنده در هنگام خرجکردن پول از چک و کارتبانک و امثال آن استفاده میکند. پس عملاً پول وام دادهشده از حسابی به حساب دیگر و بانک به بانک دیگر میرود و از سیستم بانکی خارج نمیشود.
حال، جالب اینجاست که بانک با پولی که پس از وامدادن شخص دوباره در حساب خود در نزد بانک قرار داده، بهعنوان سپردۀ جدید نگاه میکند، نه بهعنوان پولی که یکبار وام داده است. با این فرض، دوباره بانک ۱۰درصد سپردۀ جدید (همان 900 واحد) را که یکبار وام داده است، نگه داشته؛ یعنی 90 واحد و بقیه را که معادل 810 واحد میشود، وام میدهد و شخص سوم نیز این وام گرفتهشده را از سیستم بانکی خارج نمیکند و فقط در حساب خود قرار میدهد و بانک نیز دوباره این پول را سپردۀ جدید درنظر گرفته و عمل وامدادن را تا جایی ادامه میدهد که عملاً هزار واحد ابتدایی تبدیل به ۱۰هزار واحد میشود. در این سیستم دو نکته مورد توجه است. اول آنکه در اینجا بانک هزار واحد پول خود را تبدیل به هزار واحد پول بهعلاوه ۹هزار واحد اعتبار کرده و نزد خود درحالحاضر ۱۰هزار واحد پول و اعتبار دارد و دوم اینکه به شخص اول که سپردهگذاری کرده، یکبار سود میدهد؛ ولی با این روش از پول شخص سپردهگذار دهها بار سود وام داده شده را میگیرد و این خود یعنی ربای سازمانیافته.
تولید ۹هزار واحد پولی از هیچ یا همان خلق پول از هیچ، معضلی است که امروزه برای آن هیچ راهحلی وجود ندارد. ما در زمانی زندگی میکنیم که بهوضوح، میتوانیم درک کنیم چرا قرآن حکیم مردم را از گرفتن و دادن ربا منع میکند. طبق آمار ارائهشده توسط بانک جهانی کل بدهیهای کشورها به یکدیگر و سیستم بانکی در حدود شصت تریلیون دلار بوده؛ ولی میزان کل پول موجود در کرۀ زمین در حدود چهلوپنج تریلیون است. این یعنی معادل پانزده تریلیون واحد پولی بدهی وجود دارد که برای آن پولی وجود ندارد. سؤالی که به ذهن میرسد، این است که چهطور پولی که وجود ندارد را بدهکار هستیم؟ در جواب باید گفت سیستم ربای سازمانیافته دلیل آن است. بههمین دلیل، خداوند میفرماید که در مقابل پولی که قرض میدهید، طلب بیشتر از مال قرض دادهشده نکنید. لازم به یادآوری است که خداوند عمل ربادادن را جنگ با خود میداند (مقایسه شود با کیفر دیگر گناهان ازجمله کفر). اینچنین است که در شهرها مجللترین و بلندترین ساختمانها متعلق به بانکها میشود و این یک نمونه از روشهایی است که بهوسیلۀ آن این نهاد واسط اولیه، به چنین سیستم قدرتمند و فاسدی تبدیل شده است. در نقد همین روشهاست که آیتالله جوادی آملی ۸۰درصد سیستم اقتصادی فعلی را ربوی میدانند.