در نظام اسلامی و قرآنی، منشأ «امنیت کلان» از جانب خداست و بهعنوان ماحصل ایمان قلبی، به افراد عطا میگردد.
از آنجا که دستورات اسلامی و قرآنی در اصل ظرفیت جامعهسازی دارند و محدود به بعد فردی نیستند، از ایمان تکتک افراد جامعه که به جامعه مؤمن منتهی میشود، امنیت جامعه از سوی خدا محقق میشود.
این صراحت در خطبه ۱۰۶ نهجالبلاغه حضرت مولیالموحدین(ع) بیان شده که میفرمایند: «اسلام، گروندگانش را امن نگه میدارد.[۱]»
از سوی دیگر بر اساس آنچه از قرآن برداشت میگردد، بر خلاف مفهوم امنیت سکولار که بهصورت «نسبی» و از «ایجاد توازن میان آسیبپذیری درونی و تهدیدات بیرونی» دیده میشود، امنیت در قرآن کریم، مطلق و در نتیجه ایمان حقیقی به خداوند و اسلام است.
دلایل بسیاری مبنی بر مطلق بودن امنیت الهی وجود دارد. از جمله در آیه ۱۱ سوره یوسف که میفرماید:
«خداوند بهترین حافظ (تثبیتگر) است …[۲]». پس بر اساس استنتاج روشن است که اگر خداوند از کسی حفاظت نماید، راهی بر اصابت آسیب به آن نخواهد بود.
یا «دست خداوند فرای دستهای دیگر است»[۳] که در تئوری قدرت، خداوند را قدرت بلامنازع معرفی میدارد که از این رو اگر از سوی این منشأ قدرت، امنیتی عطا شود، قطعاً قابل نفوذ نخواهد بود.
همچنین احادیث قدسی بسیاری در این باب وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به حدیث امام رضا(ع) اشاره نمود که فرمودند: «کلمه لا اله الا الله، دژ محکم من است، پس اگر کسی وارد دژ من شود از عذاب من ایمن خواهد شد…»[۴]
اما اینکه سطح امنیت اسلام در یک جامعه از چه عاملی نشأت دارد از آیه ۳۵ سوره حج به دست میآید که میفرماید: «همانا خداوند از کسانی که ایمان آورند دفاع میکند…»[۵]
بر اساس آیه شریف فوق دو اصل مهم مورد توجه قرار میگیرد:
الف) متغیر میزان امنیت جامعه اسلامی، به درجات تغییر ایمان ملی جامعه وابستگی دارد. از این رو برای بهرهمندی از امنیت الهی باید ایمان جامعه تعالی یابد.
ب) ایمان در اسلام، فراگیر است و به ابعاد مختلف تقسیم نمیشود بلکه تخصیص مییابد. به عبارت دیگر ایمان قلبی موجب امنیت اجتماعی، مصونیت اقتصادی (رزق و روزی)، مصونیت سیاسی و دیگر تهدیدات زمینی است و فراتر از آن، موجب دفع بلایای ماوراء نیز میباشد.
البته مطلب فوق جای شرح بسیار دارد که از حوصله این متن خارج است اما به عنوان مثال در امنیت سیاسی چون نتیجه ایمان در ولایتپذیری بروز میکند، لذا انجام وظیفه سیاسی اسلامی صورت پذیرفته و همین امر از سوی خدا برکت مییابد که یکی از شقوق آن امنیت سیاسی است. در دیگر حوزهها نیز چنین ساز و کاری وجود دارد.
با استناد به مورد «ب» میتوان ابراز داشت چون ایمان بستر و پایه جامعه اسلامی است، لذا امنیت نیز به تبع آن، بستر است؛ در تمامیت حوزههای جامعه اسلامی جریان دارد و هر چیز دیگری بر آن استوار است.
یکی از مهمترین حوزههای مطرح در هر جامعه بشری، موضوع «الگوی معاش» است که در اسلام نیز الگوی بومی منطبق با خود تحت عنوان «بیع» پیشبینی شده است.
در این زمینه محورهای اصلی مطرح میشود که اهم آنها عبارتند از: زکات، صدقه، خمس، انفاق و قرض.
در اینجا بهصورت مجمل به نقش صدقه در امنیت جامعه پرداخته میشود.
صدقه پیش از هر چیز، یکی از نیکوترین راههای صرف روزی حلال است و لذا از این جهت پشتوانه ایمانی نیاز دارد و تنها به صرف «بخشش مادی و معنوی» این امر محقق نمیگردد.
نکته نخست این است که کلیه دستورات دین مبین اسلام، در برگیرنده دو وجه مادی و معنوی است که در مورد صدقه این امر نیز صادق است اما متأسفانه در جامعه امروزی صدقه تنها از بعد مادی و آن هم بهصورت فرد به فرد دیده میشود. درحالیکه صدقه معنوی بسیار گستردهتر از نوع مادی آن است و در نوع مادی نیز حوزه صدقه اجتماعی وسیعتر و مؤثرتر از صدقه فردی است.
|
معنوی |
مادی |
اجتماعی |
صدقهمعنوی اجتماعی |
صدقهمادی اجتماعی |
فردی |
صدقهمعنوی فردی |
صدقه مادی فردی |
در حوزه نقش صدقه در تأمین امنیت، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله میفرمایند: «به راستى خداوند، که معبودی جز او نیست با صدقه درد، طاعون، آتشسوزى، غرق شدن، خرابى، دیوانگى – و هفتاد باب از بلایا را برشمرد – از بین مىبرد.»
در اسلام منشأ امنیت و بلا، به ایمان بر میگردد لذا نزول امنیت یا فرود بلا بر یک جامعه، باز خورد ایمان آن جامعه است.
پس میتوان بلا را یکی از موارد نقض امنیت مد نظر قرار داد. حال هر آنچه که به دفع بلا کمک میکند، موجب تأمین امنیت است. از این جهت صدقه در تأمین امنیت صدقهدهنده نقش فعال دارد.
اگر این مسئله در حوزه ملی دیده شود، یکی از دلایل ضریب امنیتی بالای جمهوریاسلامی در منطقهای که نا امنترین پهنه جهان است، صدقههایی است که بهصورت مادی و معنوی در بعد ملی و از منابع بیتالمال به کشورهای دیگر (مسلمین، مستکبرستیزان، مستضعفین) داده میشود.
بهعنوان نمونه این سؤال مطرح میشود که «کمکهای جمهوریاسلامی از بیتالمال مسلمین به کشورهایی نظیر فلسطین، لبنان (حزبالله)، عراق، سوریه، بوسنی هرزگوین و … چه نقشی در دفع بلا و تهدید و ایجاد امنیت برای جامعه ایران دارد؟»
انتخاب این شرایط که افراد تنگدست جامعه بهتر است فقط تنگدست باشند (در حالت بد، نه حالت مورد تأیید اسلام) یا هم تنگدست باشند و هم در شرایط نا امن زندگی کنند؟ و ایضاً دیگر اقشار جامعه.
همچنین در بعد صدقات معنوی ملی، کلیه مواردی که تفکر اسلامی شیعی و اصول دفاع از طریق سازمانهای نظامی به کشورهای دیگر داده میشود، یا در حوزه علم، آن دسته از محتوای بروز علمی جهان که توسط ایران به کشورهای هدف ارائه میگردد بدون آنکه نگاه سودگرایانه غربی در پس آن باشد، از مصادیق اموری است که به تأمین امنیت ملی از سوی خدا برای جامعه منتج میشود.
همچنین از آنجا که نصرت الهی در جبهه اهل ایمان، بهطور وسیع شامل میشود و نه گروه گروه، این سؤال نیز مطرح میشود که «چه مقدار از امنیت دیگر کشورهای مسلمان، مستضعف و استکبارستیز به دلیل صدقات ملی بخشی از جهان اسلام یعنی جمهوریاسلام است؟»
پینوشت:
[۱] فَجَعَلَهُ (الاِسلام) أمناً لِمَن عَلِقَه – نهجالبلاغه: خطبه ۱۰۶
[۲] وَاللهُ خَیرُ حافِظا وَ هُوَ اَرحَمُ الرّاحِمین – یوسف:۱۱
[۳] یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ – الفتح:۱۰
[۴] کَلِمَهُ إلاَ اِله اِلاَّ اللّهُ حِصْنِیِ فَمَنْ قَالَ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ دَخَلَ فِی حِصْنِی وَمَنْ دَخَلَ فِی حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذَابِی
[۵] إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ
نوشته آقای علی شکوهیانراد
منبع: باشگاه استراتژیست های جوان