ارائه طرحهای اقتصادی که زور بازوی خود را از بازار سازی صرف ایران و اتصال اَتش وار گونه به اقتصاد در حال فروپاشی و ربا محور غرب بدست می آورند، بدون اقدام برای نهادینه سازی و پیاده سازی عملی سیاست اقتصاد مقاومتی( نه به معنای سمینار و سخنرانی) که در آن توجه بر ظرفیت های درون، حضور مردم و تعامل قدرتمند با اقتصاد جهانی موج میزند به مثابه نعره های شیری می ماند که دندان های آن را کشیده باشند و توان شکار را از این قدرت صلب نمودهاند.
فرار از پاسخ و تلاش در جهت هُل دادن و چسپاندن جامعه به سراب و کوره راه هایی برای رسیدن به مقصود، آن چیزی هست که امروز ما در روش مسئولان دولت به وضوح می بینیم و حاصلش می شود غفلت ما ازنیازها و اهم های جامعه، شاید استارت این تاکتیک را بتوانیم در راس دولت جستجو بکنیم و حتی در صحبت های آقای روحانی. زمانی که باید حرف از تحقق وعده ها و رونمایی از ماحصل عملکردهایی باشد که وعده آنها دو سال است سوی چشم منتظران خود را برده است، متاسفانه دائم حرف و تمرکز سیاست مداران، مجریان و حتی بخش اقتصادی ما درگیر مذاکرات، مذاکرات پشت مذاکرات، وعده ها ونشست های دو و چندجانبه برای اخذ قراردادها و یا معطوف به انتخابات و پیوست های آن که بر ریل قانونی خود در حرکت هستند، بوده است. این همه نتیجه ای جزء قرارگیری در برزخی نبوده که مردم برای کوچک ترین تصمیم گیری معیشتییشان باید منتظر خروج از برزخ باشند.
آنچه که مردم منتظر رونمایی آن بوده و هستند ماحصل وعده هایی بود که در جهت بهبود معیشت مردم، مشخص شدن تکلیف یک روز در میان رکود و عدم رکود که تنها در حرف بود و روی کاغذ، وضعیت بیکاری که حتی پایتخت نشینان هم از آن می نالند چه برسد به سایر استان ها و صدها چیز دیگر، رونمایی شدن از طرح هایی که بر محور اقتصادی درون زا و برون گرا به جنبش درآیند، عدالت در آن به چشم بخورد نه اینکه همانند نظام های سرمایه داری لیبرال که متاسفانه در بدنه فکری نهادها متفاوت ما جای خوش کرده و در برنامه های بلند مدت کشور خود را نشان میدهد، قشر فقیر را در زیر زنجیر چرخ های تانک سرمایه و اشرافیت له بکند.
ارائه طرح های اقتصادی که زور بازوی خود را از بازار سازی صرف ایران و اتصال اَتش وار گونه به اقتصاد در حال فروپاشی و ربا محور غرب بدست می آورند، بدون اقدام برای نهادینه سازی و پیاده سازی عملی سیاست اقتصاد مقاومتی( نه به معنای سمینار و سخنرانی) که در آن توجه بر ظرفیت های درون، حضور مردم و تعامل قدرتمند با اقتصاد جهانی موج میزند به مثابه نعره های شیری می ماند که دندان های آن را کشیده باشند و توان شکار را از این قدرت صلب نموده اند.
انتظار کشیدن دولت جهت ارائه طرح پیشنهادی خود به مجلس برای روشن شدن ماحصل مذاکرات و تحریم ها که تکلیف آنچنان روشنی هم پیدا نکردند و سنگینی کفه ترازو برای تعلیق نسبت به رفع می چربد در یک دوره، اخذ قراردادهای نفتی که فرزند خلف قرارداد کرسنت هستند و به خام فروشی ما و منفعل شدن بخش اصلی کار/ یعنی فراورده سازی/ می انجامد در دوره ای دیگر، ورود بی حد و حصر محصولات کشاورزی با وجود از بین رفتن و با حتی از بین بردن محصولات درون کشور، خروج مادام العمر صنعت هواپیما سازی از کشور با قراردادهای جدید و موارد دیگر همه صحبت از داغ دل مردم است که” هر دم از این باغ بری می رسد”
صحبت از وضعیت رکود و قیاس آن با سرماخوردگی که هر از چندگاهی به سراغ بدن می آید توسط مسئولان دولتی جالب بود هرچند آن ها برای توجیح کار خود از آن استفاده کردند، اما ما هم این را قبول کرده ایم که سیاست های اقتصادی اشتباه می تواند ضعف و خستگی را برای اقتصاد به همراه بیاورد که با هر هوای سردی هرچند از سردی باد بهاری باشد سرماخوردگی را ایجاد نماید، این بیان ما را می توان از ناله سایر اعضای بدن یعنی وزرای مختلف و نامه آنها و نزدیکان به بدنه سیاست گذاری اقتصادی به وضوح مشاهده کرد.
خوراندن داروهای اشتباه به جای داروی اصلی یعنی اقتصادی متکی به سرمایه های داخلی و ملی، نیروی انسانی، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و …… نه تنها بهبودی حاصل نمی کند بلکه احتمال مرگ را به همراه خود دارد.
بدون تعارف دولت باید بداند نتیجه انتخابات در کشور پایان صبر نسبت به سیاست های دوساله دولت بوده و حتی در مرکزیت نیز نتیجه می تواند کلید گذر از دولت را رقم بزند، لذا مشاورین اقتصادی نهادهای درگیر اعم از دولت، مجلس پیش رو و …. باید به جای درگیری از هیجانات کاذب پیش رو و پرداختن به چگونگی بومی کردن اقتصاد لیبرال و غربی ربا محور و یا جستجوی قراردادهای الزام آور بلند مدت با بهره وری کوتاه مدت، به فکر اقتصاد اسلامی که در سیاست کلان اقتصاد مقاومتی بروز می یابد ؛ در کوچه به کوچه فکر و عمل جامعه باشند.
نویسنده: وحید حیدری اصل
منبع: پایگاه اطلاع رسانی بسیج دانشجویی استان کهگیلویهوبویراحمد